اعزام ناو و کماندوهای آمریکایی به خلیج فارس

نویسنده

» گزارش فیگارو از منطقه آتش

ایزابل لاسر

قرار بود ناو جنگی “پونس” پس از ۴۱ سال خدمت و انجام آخرین مأموریت اش به لیبی، تا اواخر ماه مارس از رده خارج شود. ولی پنتاگون به دنبال تنش های به وجود آمده با جمهوری اسلامی ناگهان تصمیم گرفت که حیات جدیدی به آن ببخشد و این ناو را به خاورمیانه اعزام کند. به درخواست مرکز فرماندهی استراتژیک آمریکا [سنتکوم]، نیروی دریایی قصد دارد این ناو قدیمی را به یک پایگاه شناور برای کماندوهای آمریکایی، هلیکوپترها و قایق های تندروی “نیوی سیلز” تبدیل کند. نیوی سیلز درواقع از نخبگان نیروهای ویژه نیروی دریایی تشکیل شده. به نوشته واشنگتن پست، این ناو در اوایل تابستان پس از خلع سلاح به خلیج فارس عزیمت خواهد کرد. نیوی سیلز که طی دهه اخیر اکثر مأموریت های زمینی را در عراق و افغانستان عهده دار بوده و مسؤولیت ردیابی بن لادن را نیز به خوبی به انجام رسانده، باید در مأموریت های دریایی نیز وارد شود و نقش مهمی را در این منطقه بحرانی ایفا نماید.

البته ناو “پونس” برای مدت طولانی در این منطقه نخواهد ماند. به نقل از سایت دیفنس نیوز، نیروی دریایی همچنین تصمیم گرفته هرچه سریعتر یک یا دو ناو جدید جنگی برای حمل هلیکوپترهای دریایی “دراگون” بسازد تا به ویژه برای عملیات مین روبی در آب های خلیج فارس مورد استفاده قرار گیرند.

 

به اجرا گذاشتن یک طرح فوری

ازطرف دیگر، کشورهای خلیج فارس [عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات متحده و کویت] این هفته اعلام کردند که نیروهای دریایی و گاردهای ساحلی شان یک طرح فوری را برای واکنش دربرابر بسته شدن احتمالی تنگه هرمز به کار گرفته اند.

از زمانی که تهران در پاسخ به تحریم های جامعه بین المللی تهدید کرده که تنگه هرمز را خواهد بست، بازیگران اصلی منطقه فعالانه خود را برای یک رویارویی آماده کرده اند.

گفتنی است که ایالات متحده ناوگان پنجم خود را در بحرین مستقر کرده، یک پایگاه نظامی در جیبوتی دارد و همیشه یک یا دو ناو هواپیمابرش در آب های این منطقه حضور دارند. فرانسه نیز در سال ۲۰۰۹ در امارات متحده یک پایگاه نظامی مجهز به ناوهای جنگی و هواپیماهای جنگنده “رافال” تأسیس کرد.

 

سناریوهای متفاوت

در پاریس، به مانند واشنگتن و لندن، نظر براین است که طی هفته ها و ماه های آینده سناریوهای متفاوتی ممکن است در تنگه هرمز روی دهد. اولین و ساده ترین حالت این است که ایران می تواند مین هایی را، درست به مانند سال ۱۹۸۶، در این تنگه رها کند. در آن زمان پاریس مجبور شد به مدت دو سال کشتی های فرانسوی را با شناورهای مین روب و هلیکوپترهای خود همراهی کند. به گفته یک کارشناس، این تهدید “کاملاً ازسوی نیروهای دریایی غربی قابل کنترل است، حتی اگر هزینه های سیاسی و اقتصادی آن قابل توجه باشد”. به ویژه درصورتی که تعداد مین ها زیاد و انجام یک عملیات مین روبی گسترده نیز غیرقابل چشم پوشی باشد.

دومین حالت که مقابله با آن مشکل تر است، این است که جمهوری اسلامی قایق های انتحاری بفرستد و آنها اقدام به پرتاب راکت به سوی کشتی های بین المللی کنند. ولی مسؤولان و کارشناسان همچنین نگران آن هستند که جمهوری اسلامی از متحدان خود مانند حماس در غزه و حزب الله لبنان در ایجاد بی ثباتی و پرتاب موشک های ضدشناور در کانال سوئز، شاخ آفریقا و یمن استفاده کند. یکی از مسؤولان فرانسوی دراین خصوص می گوید: “مطمئناً عوامل جمهوری اسلامی هرچه دورتر از ایران به انجام عملیات مشغول شوند، کارشان سخت تر خواهد بود. ولی باید برای هر گزینه ای آماده شویم.”

منبع: فیگارو، ۱ فوریه