واکنش تهران به پیام ویدئوئی باراک اوباما در ماه گذشته و نیز سخنان وی در ترکیه، احتیاط آمیز بوده است. این واکنش هرچند غیرمترقبه است، اما از نکته خاصی حکایت می کند: به ما می گوید برای گذر از 30 سال رابطۀ بد، به بیش از سخنان خوشایند نیاز است.
واکنش تهران به پیام ویدئوئی باراک اوباما در ماه گذشته و نیز سخنان وی در ترکیه، احتیاط آمیز بوده است. این واکنش هرچند غیرمترقبه است، اما از نکته خاصی حکایت می کند: به ما می گوید برای گذر از 30 سال رابطۀ بد، به بیش از سخنان خوشایند نیاز است.
از پیام نوروزی اوباما رئیس جمهور آمریکا، استقبال شد. لحن احترام آمیز اوباما و به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی، دعوت به گفتگو و وعدۀ تدارک روابط بهتر بدون آنکه خبری از تهدیدات و ارعاب از سوی یک رهبر آمریکائی در کار باشد، همگی در این پیام به چشم می خورد. علی خامنه ای رهبر عالی ایران و علی لاریجانی رئیس مجلس، هر دو به این تغییر لحن توجه کردند و درعین حال تأکید کردند کلمات کافی نیستند. آنها منتظر عمل هستند.
این دقیقاً موضعی است که هرکسی از ایران انتظار دارد و به نظر می رسد از بسیاری جهات توسط آمریکا تحمیل شده باشد. درحالی که ما مسائل را به شکل متفاوتی نگاه می کنیم، دیدگاه آنها یکنواخت و قابل انتظار است. آمریکا در سال 1953 نخست وزیر قانونی وقت ایران- محمد مصدق- را سرنگون کرد، از رژیم سرکوبگر پهلوی حمایت کرد، سعی کرد ایران را منزوی کند و دهه ها تحت فشار تحریم و محاصره قرار دهد، از صدام حسین در جنگ دهه 1980 پشتیبانی کرد و همواره به دنبال خط مشی تغییر رژیم در ایران حتی با انجام عملیات مخفیانه در داخل آن کشور بوده است.
این واقعیت ها مرتبا زمزمه می شوند، زیرا شکایت اصلی ایرانی ها این وقایع است. با صدای بلند می گویند تنها کلام- حتی اگر کلام سازنده اوباما باشد- کافی نیست. قدم های کوچکی که امروزه در همه جا پیشنهاد می شوند- دیداری کوچکی در اینجا و فشردن دست در جائی دیگر- نیز کفایت نمی کند. قرار دادن این ژست های بی اهمیت در کنار “هویج های آبدار تر” و چماق های بزرگتر نیز بارها با شکست روبرو شده و همواره با مخالفت ایران روبرو شده است.
اوباما به جای انجام چنین کارهائی، باید برای نشاندن دادن جدیت خود در برقراری روابط جدید، قدم هائی بردارد. این اقدام بیش از همه چیز، شامل سه تغییر عمده است:
اول اینکه تمام تحریم های یکجانبه لغو شود. البته آن دسته از تحریم ها که به برنامه هسته ای ایران مربوط می شوند، می تواند همچنان ادامه داشته باشد. تحریم و توقیف دارائی ها فقط یک حربه سیاسی محسوب می شوند و صدمه ای به آن رژیم نمی زنند.
دوم اینکه برای پایان دادن به تهدید تغییر رژیم و دست زدن به حمله نظامی، تضمین های امنیتی داده شود. ما هیچ مبنای قانونی برای حمایت از چنین تهدیداتی نداریم و تغییر این سیاست می تواند مفهوم امنیت برای ایران را نیز تغییر دهد. هرچند اوباما در این مسیر گام هائی برداشته است، اما باید صریح تر باشد.
سوم اینکه روابط به حالت عادی بازگردد. ظرف سال های اخیر، فرصتهای زیادی از دست رفته است زیرا نمی توانستیم مستقیماً با یکدیگر گفتگو کنیم. روابط عادی می تواند به حل تمام مسائل باقیمانده کمک کند. عادی سازی روابط باید ابزاری برای دیپلماسی و نه یک جایزه قلمداد شود.
هیچکدام از این سه اقدام، خطری متوجه ایالات متحده نمی کند. اگر این اقدامات بتواند راه را برای ایجاد روابط بهتر با ایران باز کنند، امنیت دوستان ما در منطقه نیز بهبود خواهد یافت. دریافت کمک در افغانستان و پاکستان- که اکنون در میان اولویت های آمریکا جای گرفته اند- نیز در دسترس خواهد بود. ایران در زمینه روابط بهتر و خالی از تهدیدات، بیشتر به همکاری در مسأله هسته ای روی خواهد آورد. در واقع در سایه روابط بهتر ایران و آمریکا، امنیت اسرائیل نیز بهتر تأمین خواهد شد.
نیکسون برای سفر به چین و ریگان برای درآغوش گرفت میخائیل گورباچف، هدف انتقاد قرار گرفتند. با وجود این امروز نه تنها به دلیل تغییر خوشایند در روابط دو جانبه، بلکه به دلیل پویائی سیاسی دنیا مورد تحسین و قدردانی قرار گرفته اند. اوباما هم فرصت مشابهی دراختیار دارد تا یک منطقه متزلزل و مملو از منافع برای آمریکا را تغییر دهد. ایران و آمریکا منافع مشترک فراوانی دارند که امنیت وثبات در صدرآن دقرار دارد.
ایران نیز باید سهم خود را در این فرآیند به گردن گیرد، اما تا ما دست به کاری نزنیم، نمی توانیم انتظار اقدامی را ازطرف آنها داشته باشیم. آمریکا از ایران قدرتمندتر است، ما آن کشور را از نظر نظامی محاصره کرده ایم و بارها سعی کرده ایم دولت آن کشور را ساقط کنیم. این واشنگتن است که باید برای تغییر سیاست های زورگوئی خود گام بردارد، پیش از آنکه انتظار مقابله به مثل از ایران داشته باشد. منافع آنها به روشنی منافع ما هستند و همگی به سوی برقراری روابط بهتر نشانه رفته اند.
جان تیرمن مدیر اجرائی و محقق مرکز ام- آی- تی از مؤسسه مطالعات بین المللی است و یک تحقیق جدید تحت عنوان “رویکرد دیپلماتیک نوین به ایران” را به رشته تحریر درآورده است.
منبع: بوستون گلوب- 19 آوریل 2009