نیاز به جسارت در مقابله با ایران‏

بوستون گلوب
بوستون گلوب

» بوستون گلوب و استراتژی عمل به جای حرف

واکنش تهران به پیام ویدئوئی باراک اوباما در ماه گذشته و نیز سخنان وی در ترکیه، احتیاط آمیز بوده ‏است. این واکنش هرچند غیرمترقبه است، اما از نکته خاصی حکایت می کند: به ما می گوید برای گذر ‏از 30 سال رابطۀ بد، به بیش از سخنان خوشایند نیاز است. ‏

 واکنش تهران به پیام ویدئوئی باراک اوباما در ماه گذشته و نیز سخنان وی در ترکیه، احتیاط آمیز بوده ‏است. این واکنش هرچند غیرمترقبه است، اما از نکته خاصی حکایت می کند: به ما می گوید برای گذر ‏از 30 سال رابطۀ بد، به بیش از سخنان خوشایند نیاز است. ‏

از پیام نوروزی اوباما رئیس جمهور آمریکا، استقبال شد. لحن احترام آمیز اوباما و به رسمیت شناختن ‏جمهوری اسلامی، دعوت به گفتگو و وعدۀ تدارک روابط بهتر بدون آنکه خبری از تهدیدات و ارعاب ‏از سوی یک رهبر آمریکائی در کار باشد، همگی در این پیام به چشم می خورد. علی خامنه ای رهبر ‏عالی ایران و علی لاریجانی رئیس مجلس، هر دو به این تغییر لحن توجه کردند و درعین حال تأکید ‏کردند کلمات کافی نیستند. آنها منتظر عمل هستند. ‏

این دقیقاً موضعی است که هرکسی از ایران انتظار دارد و به نظر می رسد از بسیاری جهات توسط ‏آمریکا تحمیل شده باشد. درحالی که ما مسائل را به شکل متفاوتی نگاه می کنیم، دیدگاه آنها یکنواخت و ‏قابل انتظار است. آمریکا در سال 1953 نخست وزیر قانونی وقت ایران- محمد مصدق- را سرنگون ‏کرد، از رژیم سرکوبگر پهلوی حمایت کرد، سعی کرد ایران را منزوی کند و دهه ها تحت فشار تحریم ‏و محاصره قرار دهد، از صدام حسین در جنگ دهه 1980 پشتیبانی کرد و همواره به دنبال خط مشی ‏تغییر رژیم در ایران حتی با انجام عملیات مخفیانه در داخل آن کشور بوده است. ‏

این واقعیت ها مرتبا زمزمه می شوند، زیرا شکایت اصلی ایرانی ها این وقایع است. با صدای بلند می ‏گویند تنها کلام- حتی اگر کلام سازنده اوباما باشد- کافی نیست. قدم های کوچکی که امروزه در همه جا ‏پیشنهاد می شوند- دیداری کوچکی در اینجا و فشردن دست در جائی دیگر- نیز کفایت نمی کند. قرار ‏دادن این ژست های بی اهمیت در کنار “هویج های آبدار تر” و چماق های بزرگتر نیز بارها با ‏شکست روبرو شده و همواره با مخالفت ایران روبرو شده است. ‏

اوباما به جای انجام چنین کارهائی، باید برای نشاندن دادن جدیت خود در برقراری روابط جدید، قدم ‏هائی بردارد. این اقدام بیش از همه چیز، شامل سه تغییر عمده است:‏

اول اینکه تمام تحریم های یکجانبه لغو شود. البته آن دسته از تحریم ها که به برنامه هسته ای ایران ‏مربوط می شوند، می تواند همچنان ادامه داشته باشد. تحریم و توقیف دارائی ها فقط یک حربه سیاسی ‏محسوب می شوند و صدمه ای به آن رژیم نمی زنند.‏

دوم اینکه برای پایان دادن به تهدید تغییر رژیم و دست زدن به حمله نظامی، تضمین های امنیتی داده ‏شود. ما هیچ مبنای قانونی برای حمایت از چنین تهدیداتی نداریم و تغییر این سیاست می تواند مفهوم ‏امنیت برای ایران را نیز تغییر دهد. هرچند اوباما در این مسیر گام هائی برداشته است، اما باید صریح ‏تر باشد. ‏

سوم اینکه روابط به حالت عادی بازگردد. ظرف سال های اخیر، فرصتهای زیادی از دست رفته است ‏زیرا نمی توانستیم مستقیماً با یکدیگر گفتگو کنیم. روابط عادی می تواند به حل تمام مسائل باقیمانده ‏کمک کند. عادی سازی روابط باید ابزاری برای دیپلماسی و نه یک جایزه قلمداد شود. ‏

هیچکدام از این سه اقدام، خطری متوجه ایالات متحده نمی کند. اگر این اقدامات بتواند راه را برای ‏ایجاد روابط بهتر با ایران باز کنند، امنیت دوستان ما در منطقه نیز بهبود خواهد یافت. دریافت کمک ‏در افغانستان و پاکستان- که اکنون در میان اولویت های آمریکا جای گرفته اند- نیز در دسترس خواهد ‏بود. ایران در زمینه روابط بهتر و خالی از تهدیدات، بیشتر به همکاری در مسأله هسته ای روی ‏خواهد آورد. در واقع در سایه روابط بهتر ایران و آمریکا، امنیت اسرائیل نیز بهتر تأمین خواهد شد. ‏

نیکسون برای سفر به چین و ریگان برای درآغوش گرفت میخائیل گورباچف، هدف انتقاد قرار گرفتند. ‏با وجود این امروز نه تنها به دلیل تغییر خوشایند در روابط دو جانبه، بلکه به دلیل پویائی سیاسی دنیا ‏مورد تحسین و قدردانی قرار گرفته اند. اوباما هم فرصت مشابهی دراختیار دارد تا یک منطقه متزلزل ‏و مملو از منافع برای آمریکا را تغییر دهد. ایران و آمریکا منافع مشترک فراوانی دارند که امنیت ‏وثبات در صدرآن دقرار دارد. ‏

ایران نیز باید سهم خود را در این فرآیند به گردن گیرد، اما تا ما دست به کاری نزنیم، نمی توانیم ‏انتظار اقدامی را ازطرف آنها داشته باشیم. آمریکا از ایران قدرتمندتر است، ما آن کشور را از نظر ‏نظامی محاصره کرده ایم و بارها سعی کرده ایم دولت آن کشور را ساقط کنیم. این واشنگتن است که ‏باید برای تغییر سیاست های زورگوئی خود گام بردارد، پیش از آنکه انتظار مقابله به مثل از ایران ‏داشته باشد. منافع آنها به روشنی منافع ما هستند و همگی به سوی برقراری روابط بهتر نشانه رفته اند. ‏

جان تیرمن مدیر اجرائی و محقق مرکز ام- آی- تی از مؤسسه مطالعات بین المللی است و یک تحقیق ‏جدید تحت عنوان “رویکرد دیپلماتیک نوین به ایران” را به رشته تحریر درآورده است. ‏

منبع: بوستون گلوب- 19 آوریل 2009‏