فتنه ای بس عظیم تر از فتنه 88 در راه است.این جمله را در چند ماهه گذشته بارها شنیده ایم، اما شاید اصلی ترین و جدی ترین بحث پیرامون فتنه 90 از سوی مصباح یزدی بیان شده. مصباح در سخنانی بر این باورست که فتنه نود اسلام را به خطر خواهد انداخت و بزرگترین خطری ست که حاکمیت جمهوری اسلامی با آن مواجه است.
مصباح اشاره کوتاهی هم به چیستی و کیستی این فتنه کرده: “همان کسانی فتنه را آغاز کرده اند که خود پرورش داده ایم”.
اینکه چه شده و در پشت پرده چه اتفاقی رخ داده است که شاگردان دیروز مصباح امروز صحنه گردانان فتنه 90 شده اند خود مبحثی ست طولانی که به زودی تاریخ زوایای بیشتری از آن را روشن خواهد کرد، اما نکته ای که قابل تامل و بحث است چگونگی عبور از این فتنه است.
عبور از این فتنه به تعبیر مصباح، اگر چه دغدغه اصلی اصولگرایان امروز است، اما تاثیر اجتماعی و سیاسی این زد خورد ها تنها معطوف به گروه های درگیر این فتنه نخواهد بود، به همین دلیل است که بسیاری از تحلیل گران سیاسی سال 90 را سالی مهم در تاریخ معاصر ایران می دانند و اتفاق های پیش رو را با دقت رصد می کنند.
اصولگرایان برای عبور از این فتنه و یافتن راه حلی برای گذر از این دشواری تاریخی سال سختی را پیش رو دارند. از نگاه نگارنده اصولگرایان برای یافتن راه حل عبور از تیم احمدی نژاد نیاز دارند تا مروری کوتاه داشته باشند و روند تولد فتنه جویان امروز را مرور کنند.
اصولگرایان خود به خوبی میدانند که در زایش فتنه جویان امروز، چه نقش پر رنگی ایفا کرده اند و شاید به جد بتوان آنها را هم مادر و هم پدر فتنه جویان امروز دانست. اصولگرایان خوب میدانند که برای تولد این فرزند نا فرمان دست به چه کارهایی زده و تا به کجا پیش رفته اند.
اصولگرایان که امروز درگیر جنگی سخت با فرزندان دیروز خود هستند، باید نگاهی عمیق به گذشته و طول عمر این فرزند نا فرمان بیاندازند؛ کسانی که دانسته و یا ندانسته به رشد فتنه جویان حقیقی در فضای سیاسی ایران کمک کردند امروز شاید بتوانند با پی بردن به اشتباهات خود جلو رشد روز افزون فرزندان خود را بگیرند.
آیت الله خامنه ای که در مخالفت با برکناری مصلحی تمام قد خود را وارد این بازی کرده، بهتر بود نیم نگاهی به عملکرد های خود می انداخت و سراسیمه وارد این جنگ نمی شد.
ورود آیت الله خامنه ای تکرار اشتباهات گذشته بود؛ وی با عبور و نادیده گرفتن قانون به فرزندان قانون گریز دیروز خود سیلی محکمی زد، سیلی که چون پایه اش بر اساس قانون شکنی ست، بعید است به سرانجام برسد.
احمدی نژاد و تیم او بارها نشان داده اند که قانون برای آنها ورق پاره ای ناشناخته است که حتی زحمت مرور آن را هم به خود نمی دهند. بی قانونی زمین بازی دولتیان است، بازی در زمین بی قانون بازی راحتی نیست که آیت الله در آن قدم گذاشته است.
نگاهی کوتاه به آبستنی و تولد این کودک سیاسی میتواند نقش بی قانونی در رشد فتنه اصلی را به وضوح نشان دهد، این کودک چموش از ابتدا در بستر بی قانونی متولد شد و در همین بستر بود که رشد کرد، و ادامه همین بستر است که به حیات او کمک میکند.
آیت الله و یارانش با چشم پوشی در برابر قانون شکنی دولتی ها و گاها با همراهی آنها در قانون شکنی، اگر در فتنه نود سهم بیشتری از دولتیان نداشته باشند سهم کمتری ندارند.
اصولگرایان باید میدان رشد فتنه جویان را شناسایی کنند چرا که تا زمانی که این بستر برای فتنه گشوده باشد، به نظر نمی رسد بساط فتنه جویی از ایران برچیده شود.حال آنکه اگر اصولگرایان مانده در تدبیر خود، متوجه این اصل اساسی در روند رشد احمدی نژاد بشوند میتوانند به سادگی از این فتنه عبور کنند و کشور را به روند رو به رشدی گذشته باز گردانند.
البته باید گفت بازگشت به قانون، نمیتواند با ادامه بی قانونی همراه باشد، باید بی قانونی های گذشته جبران شوند، یاران و خیر خواهان انقلاب که امروز سهم شان از دوستی با انقلاب و ایستادگی در راه قانون، حصر، زندان، شکنجه و تبعید شده است، باید به صحنه بازگردند.
بازگشت دلسوزان جمهوریت و اسلامیت، میتواند راه گشای این گره کور باشد؛ اصولگرایان فراموش نکنند که در غیاب دلسوزانی چون، هاشمی، خاتمی، موسوی، کروبی و… فتنه جویان فضای جولان در سیاست را یافته اند، و تا زمانی که این عزیزان و همراهانشان در بدنه سیاسی و اجتماعی کشور در حصر، بازداشت، تبعید و بایکوت خبری باشند، نمیتوان به موفقیت زورآزمایی اصولگرایان با فرزندان ناخلف گذشته و فتنه جویان امروزی امیدی داشت.