راه گفت و گو را بسته اند

نویسنده

po_memarian_01.jpg

‏ امید معماریان



بدرالسادات مفیدی، دبیرانجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، فراگیرترین تشکل صنفی روزنامه نگاران‎ ‎کشور ‏درگفت وگوبا روزبه بررسی عملکرد هیات نظارت بر مطبوعات و احکام صادره درخصوص نشریات پرداخته ‏است. مفیدی می گوید: “یک نوع جانبداری و بی عدالتی درعملکرد هیات نظارت برمطبوعات وجود دارد. از ‏زمان روی کار آمدن دولت نهم‏‎… ‎ما شاهد یک سری عملکردهای محدود کننده وتنگ نظرانه از سوی هیات بوده ‏ایم.” این گفت وگو در ادامه می آید‎.‎

badrosadatmofidi.jpg

‎ ‎اقدام هیات نظارت برمطبوعات درخصوص روزنامه آریا ومجله زنان مبنی براینکه پیش از ابلاغ حکم ‏به مدیران مسئول خبرلغو امتیاز نشریه دربرخی خبرگزاری ها منتشر می شود را چگونه می بینید؟‎ ‎

یکی از اتفاقاتی که به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم ازسوی هیات نظارت برمطبوعات مشاهده می ‏کنیم، این است که این هیات وارد مواجهه با مطبوعات شده است. پیش ازاین، دادگاه ها چنین کاری را انجام می ‏دادند. اما هم اکنون این وضعیت متفاوت شده وخود هیات نظارت برمطبوعات این کار را انجام می هد. اتفاق ‏دیگری که بدیع است واخیرا شاهد آن هستیم این است که به تازگی احکام برخورد با مطبوعات اعم ازتوقیف موقت ‏ویا لغو امتیاز وپروانه انتشار قبل از اینکه به مدیران مسئولان نشریات اعلام شود، ازطریق یک خبرگزاری خاص ‏منتشر می گردد. از آنجایی که معتقد به آزادی بیان هستیم قصد ندارم عملکرد آن خبرگزاری خاص را زیر سوال ‏ببرم. اما جای شگفتی است که از این دست اخبار را فقط آن خبرگزاری خاص دارد ومنتشر می کند. درمورد مجله ‏زنان هم شاهد بودیم که ابتدا این خبر از طریق همان خبرگزاری منتشر شد، بدون اینکه خانم شرکت مدیر مسئول ‏زنان ابلاغیه ای را درخصوص لغو امتیاز نشریه اش دریافت کند. به همین جهت تا چند روز دربهت وتعجب ‏بودند. البته درنشستی که روز گذشته بنابرتقاضای جمعی از روزنامه نگاران در اعتراض به لغو امتیاز این نشریه ‏برگزار شد وکیل این نشریه اعلام کرد که هنوز هیچ حکمی را به صورت رسمی دریافت نکرده اند وهنوزماهنامه ‏زنان دربلاتکلیفی است. ‏

‎ ‎مواردی که درخصوص لغو نشریه توسط هیات نظارت اعلام می شود آیا در قانون مطبوعات آمده ‏است؟‎ ‎

‏ یکی از دلایلی که برای لغو امتیاز عنوان شده آنچنان دارای ابهام است که به نظر می رسد ما باید با یک سری ‏واژگان جدید آشنا شویم. به دلیل اینکه حوزه تخصصی کار من حقوقی نیست قصد ندارم به موضوع از لحاظ ‏حقوقی نگاه کنم و یا مثلا آن را زیر سوال ببرم. این کاری است که حقوق دانان به آن خواهند پرداخت. اما چیزی ‏که شاهدم وبه تجربه دیده ام، این است که طبق قانون مطبوعات ما شاهد اتهاماتی از سوی هیات نظارت ‏برمطبوعات هستیم که تا کنون سابقه نداشته است. در این مورد مشخص، به این استناد که این نشریه “فضای ‏روانی” جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد امتیاز آن را لغو کرده اند. این حرفی کلی ومبهم است و معلوم نیست ‏منظور چیست و مصداق مشخصی وجود ندارد. این موضوع هم در خبر آن خبرگزاری خاص وجود داشت. ‏

‎ ‎انجمن صنفی روزنامه نگاران چه موضعی درخصوص رفتارها وشیوه های برخورد هیات نظارت ‏برمطبوعات دارد؟‎ ‎‏ ‏

فردای روزی که خبر لغو امتیاز مجله زنان منتشر شد انجمن بیانیه ای صادر کرد که در آن ضمن اعتراض به ‏بحث لغو امتیاز مجله زنان، رفتار ها و شیوه های برخورد هیات نظارت برمطبوعات مورد اعتراض قرار گرفته ‏و نکاتی به دولت نهم و وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی یادآوری شده بود. در این بیانیه از جمله به این نکته اشاره ‏شده بود که از زمان روی کار آمدن دولت نهم و پس از اینکه ترکیب هیات نظارت برمطبوعات کاملا دراختیار ‏یک جناح سیاسی خاص قرارگرفته، ما شاهد یک سری عملکردهای محدود کننده وتنگ نظرانه از سوی این هیات ‏بوده ایم. مثلا چنانکه شاهدیم، تعداد کثیری از اشخاص و شخصیت های حقوقی در انتظار بررسی درخواست ‏مجوز انتشار نشریه قرار دارند و نه تنها به آنها پاسخی داده نمی شود بلکه معدود نشریات در حال انتشار هم که ‏متعلق فکری به جریان مقابل جریان حاکم در هیات نظارت برمطبوعات هستند دچار توقیف و لغو امتیاز می ‏شوند. پیش از مجله زنان این موضوع را درخصوص روزنامه آریا هم شاهد بودیم. روزنامه ای که مقدمات انتشار ‏مجدد را آماده می کرد. اما به محض انتشار مواجه شدیم برخورد با نشریه ولغو امتیاز شدن آن. در آن بیانیه که ‏ازطرف انجمن صادر شد این نکته مورد توجه قرار گرفت که چه روزنامه های درحال انتشار و چه درخواست ‏های نشریه که به جریان مقابل هیات نظارت برمطبوعات تعلق داشته اند درحال حذف شدن هستند. اما درمقابل، ما ‏می بینیم نشریاتی که نزدیکی فکری به ترکیب هیات نظارت برمطبوعات دارند ویا نزدیکی فکری به دولت دارند، ‏به راحتی اجازه انتشار می گیرند. یعنی یک نوع جانبداری و بی عدالتی درعملکرد این هیات وجود دارد.‏

‎ ‎رابطه انجمن با هیات نظارت برمطبوعات چطور است؟ آیا تلاش کرده اید که روزنه ایی برای گفت ‏وگو با هیات نظارت به منظور حل مسائل روزنامه ها وروزنامه نگاران بیابید؟‎ ‎

ورود ما به این مسائل از جنبه حقوق روزنامه نگاران است. انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، یک تشکل ‏کارگری برای رسیدگی به مطالبات روزنامه نگاران. اعم از مطالبات مادی ومعنوی و یا مشکلاتی که با آن مواجه ‏هستند؛ از مسکن گرفته تا حفظ پایگاه وهویت شغلی آنها. وقتی روزنامه ای بسته می شود روزنامه نگاران بیکار ‏می شوند. بیکار شدن روزنامه نگاران به ما متذکر می شود که حتما به عنوان نمایندگان آنها از دولت تقاضای این ‏را داشته باشیم که بستری را برای اشتغال امن روزنامه نگاران فراهم کند تا بتوانند مشغول به کار شوند. البته از ‏آنجا که ما دنبال حقوق روزنامه نگار هستیم، می توانیم وارد گفت وگو با هیات نظارت برمطبوعات – که شما ‏پیشنهاد می دهید- یا حتی با وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی یا اساسا نهادهای دولتی ویا دستگاه های غیردولتی ‏ودولتی مرتبط با روزنامه نگاران بشویم که مسائل مطبوعات را سامان بدهیم.‏

از زمان روی کار آمدن صفار هرندی به عنوان وزیر ارشاد، چون ایشان خودشان سردبیر روزنامه کیهان بودند و ‏با دغدغه های حرفه روزنامه نگاران آشنا بودند این انتظار می رفت که یک تعامل و دیالوگی با انجمن ایجاد بشود. ‏اما طی دوسه سال گذشته جز رفتارهای بازدارنده و محدود کننده ازسوی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نسبت به ‏انجمن صنفی روزنامه نگاران شاهد چیز دیگری نبوده ایم. یعنی فضا را به سمتی برده اند که هرگونه راه گفت ‏وگو با انجمن بسته شده است. ما در یک سال اول تمام تلاشمان را به کار بستیم که درمورد مسائل روزنامه نگاران ‏با وزارت ارشاد وارد گفت وگو بشویم. حتی خود من چندین باربه وزارت ارشاد مراجعه کردم ومعاون مطبوعات ‏وزارت ارشاد و مدیرکل مطبوعات داخلی را ملاقات کردم ودر مورد مسائل روزنامه نگاران وارد گفت وگو شدم، ‏اما متاسفانه هرچه به جلو رفته ایم راه گفت وگو از طرف مقابل بسته شده است. آخرین مورد آن موضوع بیمه ‏روزنامه نگاران بود. ما در زمان آقای خاتمی هفتصد روزنامه نگاررا توانسته بودیم از طریق انجمن صنفی با ‏کمک معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد بیمه کنیم. اما متاسفانه الان حدود یک سال ونیم است که این مساله کاملا ‏نادیده گرفته شده وآنها دراین زمینه حاضر به هیچ نوع همکاری با انجمن صنفی روزنامه نگاران نیستند و ‏روزنامه نگاران هم دچار بلاتکلیفی هستند. درواقع، راه گفت وگو را بسته اند.‏

‎ ‎با توجه به نمونه های مشابه ممکن است که نشریه زنان بتواند به کار خود ادامه بدهد و لغو ‏امتیازبرداشته شود؟‎ ‎

ما دراین سالها درایران عادت کرده ایم که هیچ گاه امید را کنار نگذاریم، ما امید داریم که مساله مجله زنان حل ‏شود و سایر نشریات هم همین طور. امید داریم که دولت نهم به خود بیاید وهیات نظارت برمطبوعات در روش ‏های خودش تجدید نظر کند و به درخواست های خیل عظیم درخواست کنندگان نشریه پاسخ بدهد. امید داریم ‏نشریاتی که بسته شده اند بار دیگر امکان انتشار نشریه شان فراهم شود. اما معلوم نیست که این امید ها تا کجا ‏جواب بدهد. موضوع مجله زنان هم ازاین دست است و هنوز این امید وجود دارد که این مجله اجازه انتشار پیدا ‏کند: نشریه ای که شانزده سال درعرصه مطبوعات ودرفراز ونشیب های سیاسی کشور حضور داشته و به فعالیت ‏خودش ادامه داده وتلاش کرده از گزندهایی که سایر نشریات به گونه های مختلف دچار آن می شوند کنارباشد وبه ‏کار خود ادامه بدهد، اما هیات نظارت از این نشریه هم نگذشته است… ‏