پرین موترد
محمود احمدی نژاد در کمتر از دو ماه باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری ایران از هیچ تلاشی برای تحمیل کردن دوست و مشاور نزدیک اش، اسفندیار رحیم مشایی، به انتخابات ریاست جمهوری ایران فروگذار نمی کند؛ مردی با شخصیتی پیچیده که به شدت از سوی روحانیت مورد غضب است.
در زمان یک گردهمایی بزرگ پوپولیستی که روز پنج شنبه ۱۸ آوریل در استادیوم آزادی تهران برگزار شد، قرار بود احمدی نژاد نام کاندیدای خود را برای ریاست جمهوری ۱۴ ژوئن اعلام کند. او از چهار ماه قبل هر تلاشی انجام داده تا مشاور نزدیک خود و پدر زن پسرش، اسفندیار رحیم مشایی را، به عنوان کاندیدای مورد نظر خود معرفی کند. با اینکه نامزدی این جانشین از پیش تعیین شده هنوز به طور رسمی اعلام نشده، ولی نامزدی او برخلاف خواسته محافظه کاران دهان به دهان می گردد.
تعیین غیررسمی او ازسوی محمود احمدی نژاد درحالی صورت می گیرد که نبردی شدید تحت عنوان “نبرد گرگ ها” برای کسب قدرت در تهران به راه افتاده و جناح های مختلف سیاسی به جان یکدیگر افتاده اند.
“یک سیستم اسلامی بدون حضور آیت الله ها”
اسفندیار رحیم مشایی، که هم مورد نفرت روحانیت است و هم مورد غضب “تندروترین” اصولگرایان، به تمامی جرم ها متهم شده: منحرف، جاسوس بیگانگان، مرتد… سنت گرایان از ملی گرایی او خشمگین اند. او به اهمیت مردم بر اسلام تأکید می کند و آنها به ویژه نسبت به دخالت های او در امور مذهبی اعتراض دارند و از اینکه او می خواهد تمامی کسانی که از ابتدای انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در صحنه سیاسی حاضر بوده اند از گردونه خارج کند، بسیار غضبناک اند. محمدرضا جلیلی، استاد مؤسسه بین المللی مطالعات عالی در ژنو و نویسنده “۱۰۰ سؤال در مورد ایران”، در این خصوص می گوید: “آنها او را مورد مؤاخذه قرار می دهند که می خواهد یک سیاست اسلامی بدون حضور آیت الله ها و بدون به حساب آوردن روحانیون به کار بندد.”
داوید ریگوله- روز، محقق در مؤسسه تحلیل های استراتژیک فرانسه، دراین خصوص می گوید: “احمدی نژاد و مشایی حتی ستون اصلی نظام سیاسی جمهوری اسلامی، یعنی «ولایت فقیه»، را زیر سؤال برده اند. آنها شخصیت هایی لائیک و درعین حال صوفی گرا هستند که ایجاد رابطه مستقیم با خداوند را ارجح می دانند. رویارویی میان چندین اردوگاه سیاسی نشان دهنده تنش هایی است که در سطح جامعه ایران، که به شدت گرایشات غیردینی پیدا کرده، دیده می شود.”
رویارویی و برخوردهای متعدد
اسفندیار رحیم مشایی، متولد ۱۹۶۰ در رامسر، شهری در کرانه دریای خزر، در دانشگاه اصفهان مهندسی برق خوانده است. او حرفه خود را در نزد دستگاه اطلاعاتی سپاه پاسداران آغاز کرد و سپس در سال های ۱۹۹۰ به ریاست بخش امور اجتماعی وزارت کشور منصوب شد.
محمود احمدی نژاد درسال ۲۰۰۹ پس از انتخاب مجددش که مناقشات و جنجال های بسیاری به راه انداخت، مشایی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کرد. سپس آیت الله علی خامنه ای نامه ای به احمدی نژاد نوشت و از او خواست این تصمیم را ملغی اعلام کند. یک هفته بعد، پس از اینکه مطبوعات این نامه را منتشر کردند، رییس دولت سمت او را از معاون اول به رییس دفتر تغییر داد و این یک رویارویی واقعی با رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای بود. البته این مورد اولین جرقه ایجاد شده ازسوی اسفندیار رحیم مشایی محسوب نمی شود.
یکی از این رویدادها به سال ۲۰۰۵ در زمان اولین دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بازمی گردد. اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان نایب رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود، در یک کنفرانس اقتصادی در ترکیه شرکت کرد. یک سال بعد ویدئویی در رسانه های داخلی ایران منتشر شد که نشان می داد وی در زمان کنفرانس تماشاگر یک مجلس رقص نیز بوده است. انتقادها یکی پس از دیگری بر او وارد شد: تماشای زنانی که می رقصند مخالف اصول اسلام است. او همچنین در ژوئیه ۲۰۰۸، زمانی که اعلام کرد ایران دوست مردم اسراییل است، جنجال دیگری به راه انداخت.
مغز متفکر احمدی نژاد
به گفته تحلیلگران، این موضع گیری ها تصویر شخصیتی را نشان می دهند که “از هیچ چیز نمی هراسد”. آنها همچنین او را شخصیتی مدرن، لیبرال به لحاظ اجتماعی [به عنوان مثال در رابطه با حقوق زنان]، ولی نه دموکرات، می دانند. و همچنین بی نهایت پرنفوذ. تیری کوویل، محقق در مؤسسه روابط بین المللی و استراتژیک، دراین رابطه می گوید: “او مغز متفکر محمود احمدی نژاد است. او بدون مشاوره با مشایی تصمیمی را اتخاذ نمی کند. اوست که استراتژی های سیاسی احمدی نژاد را تعیین می کند و به علاوه به همین دلیل است که تا این حد مورد انتقاد قرار می گیرد. محمود احمدی نژاد به او اطمینان کامل دارد.” به هرحال نکته مسلم این است که او تاکنون در برابر تمامی انتقادات از مشایی دفاع کرده است.
منشأ دوستی بین این دو نفر در هاله ای از ابهام قرار دارد. و احتمالاً به سال های ۱۹۸۰ بازمی گردد؛ زمانی که محمود احمدی نژاد فرماندار خوی بود. این روابط دوستانه پس از ازدواج پسر احمدی نژاد و دختر رحیم مشایی به روابط خانوادگی تبدیل شد.
دفاع از منافع
درحالی که محمود احمدی نژاد نمی تواند برای بار سوم در انتخابات شرکت کند، حمایت او از نامزدی مشایی نیز با رویکردهای عملگرایانه ای همراه شده. محمدرضا جلیلی دراین خصوص می گوید: “او از آینده خود هراس دارد؛ او می ترسد که در صحنه سیاسی و شخصی به حاشیه رانده شود. و می خواهد کسی را در رأس کار داشته باشد تا از منافع اش دفاع کند.”
محمود احمدی نژاد در صورت شکست این جانشین در انتخابات ریاست جمهوری، احتمالاً باید در برابر دستگاه قضایی به اتهامات فساد مالی، سوء مدیریت در اقتصاد کشور و انحراف نسبت به اسلام پاسخگو باشد. او همچنین به شدت تحت نظارت نیروهای امنیتی، تلویزیون دولتی و مؤعظه گران و امامان جمعه قرار دارد. “حمایت لجوجانه او از مشایی نشان از اهمیت وی به عنوان مشاور دارد که در شرایطی که رییس جمهور روز به روز منزوی تر می شود، بسیار حائزاهمیت است.”
آیا شورای نگهبان که باید صلاحیت تمامی نامزدها را تأیید کند، به مشایی اجازه خواهد داد خود را به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴ ژوئن معرفی کند؟ پاسخ محمدرضا جلیلی به این سؤال منفی است. او می گوید: “مشایی در نظر رهبر انقلاب که اکثریت اعضای شورای نگهبان را انتخاب می کند، دارای وجهه خوبی نیست.”
تیری کوویل در ادامه می افزاید: “اینکه او علی رغم مخالفت های رهبر هنوز در عرصه سیاسی حضور دارد، نشان می دهد که او و احمدی نژاد دارای توان و ظرفیت سرسختانه ای در نزد حاکمیت اند. سیستم سیاسی ایران بی نهایت پیچیده است. فشارهای بسیاری وجود دارد. احمدی نژاد نیز پرونده همه را برای افشاسازی زیر بغل دارد.” احمدی نژاد در آوریل ۲۰۱۱ وزیر اطلاعات را برکنار کرد و دست بر پرونده های فوق محرمانه ای گذاشت که می توانند رذالت حکومت جمهوری اسلامی را بیش از پیش برملا سازند.
اگر نامزدی شخصیت مورد نظر احمدی نژاد تأیید شود، به واقع به مانند توهینی برای مخالفان وی خواهد بود. اگر صلاحیت او مورد تأیید قرار نگیرد، این خطر وجود دارد که اغتشاشاتی در صحنه سیاسی به راه افتد و باورپذیری انتخابات ریاست جمهوری زیر سؤال رود.
فعلاً اسفندیار رحیم مشایی کمپین تبلیغاتی خود را برای انتخابات آغاز کرده و شعار او “فرا رسیدن بهار” است.
منبع: فرانس ۲۴، ۲۰ آوریل