فقط شاهرودی می تواند مشکل را حل کند

نویسنده

majidtavakoli.jpg

‏ صابر مرادی ‏

مجید توکلی،احسان منصوری و احمد قصابان سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیرند که از اردیبهشت ماه سال جاری به ‏اتهام انتشار “نشریات موهن” در بازداشت به سر می برند. بعد از دوران سخت انفرادی، و شکنجه، عاقبت دادگاه ‏این سه دانشجو را از اتهام انتشار نشریات موهن تبرئه و دستور آزادی آنها را صادر کرد؛ امری که تاکنون بر اثر ‏مقاومت دادیار و مسئولین زندان اوین اجرا نشده است. در این مورد با برادر مجید توکلی به گفتگو نشسته ایم. ‏


‎ ‎ابتدا در مورد آخرین وضعیت مجید توضیح دهید.‏‎ ‎

وضیعت روحی او تقریبا خوب است ولی وضعیت جسمی اش چندان رضایت بخش نیست. البته بعد از خروج از ‏بند 209 کمی بهتر شده، اما بعلت اتفاقاتی که در اندرزگاه 8 رخ داد دچار مشکلات جسمی فراوانی شده که هنوز ‏هم اذیتش می کند. اما در هر حال روحیه اش خیلی خوب است و همیشه هم به مادر و پدرم ـ بخصوص مادرم که ‏از تعطیلات نوروز مجید را ندیده ـ می گوید من و دوستانم هیچ کاری نکرده ایم. شما نگران من نباشید. حالم خوب ‏و خدا با من است.‏

‎ ‎می گویند مجید خیلی مذهبی است. می توانید از او برای ما بگوئید؟‏‎ ‎

مجید کسی است که از کودکی نمازهایش را به وقت و روزه هایش را مداوم به جا آورده است. همیشه از نفرات ‏ممتاز در قرائت قرآن و احکام و پیشقدم مراسم مذهبی بوده است. از اعضای فعال بسیج مدرسه، محله و عضو ‏فعال شورای انجمن اسلامی مدارس شیراز بوده است. تا جایی هم که من مطلع هستم، دبیر مذهبی انجمن اسلامی ‏امیرکبیر بوده است. حتی خود مسئولین قضایی وقتی با ما صحبت می کردند می گفتند مجید فردی بوده است بسیار ‏معتقد و ما باور نمی کنیم که این کار را او انجام داده باشد. بنابراین من دیگر لازم نمی بینم از خصوصیات اخلاقی ‏و مذهبی مجید چیزی بگویم.‏

‎ ‎وضعیت خانواده بعد از 8 ماه دوری از مجید چگونه است؟‏‎ ‎

مجید بیش از 8 ماه است که در زندان به سر می برد. من و پدرم با او ملاقات داشته ایم، اما مادرم از روز 15 ‏فروردین که مجید از او خدا حافظی کرد و مادر او را از زیر قرآن رد و برای او آرزوی موفقیت کرد، دیگر او ‏را ندیده است. آخر مادرم بیمار است و امکان مسافرت ندارد؛ در واقع با توجه به وضعیت عصبی که پیدا کرده، به ‏طور کلی سفر کردن ـ از شیراز به تهران ـ برای او سم است. شاید باور نکنید اما در طول بازداشت مجید تا به ‏حال یکی دو بار شادی در چهره او بیشتر دیده نشده است. وضعیت پدرم هم چندان بهتر از مادرم نیست، ناراحتی ‏پدرم بیشتر به دلیل تهمتی است که به مجید زده اند زیرا مجید فردی بسیار معتقد است.‏

‎ ‎به نظر شما بعد از صدور حکم دادگاه انقلاب و محکومیت مجید به سه سال حبس، تبرئه وی در دادگاه ‏عمومی، عجیب نیست؟ آیا شما انتظار چنین حکمی را داشتید؟‏‎ ‎

ما انتظار داشتیم اینها در همان دادگاه انقلاب تبرئه می شدند، چون این بچه ها از همان روزی که این نشریات در ‏دانشگاه منتشر شد اعلام کردند در چاپ و توزیع این نشریات هیچ گونه دخالتی نداشته اند. البته دادگاه انقلاب در ‏دو جلسه برگزار شد و اجازه ندادند که وکیل با مجید و دوستاش ملاقاتی داشته باشد. این دادگاه با سرعت تمام ‏تشکیل و حکم های عجیبی صادر کرد، در حالی که هیچ مدرکی وجود نداشت. در واقع این ماجرا بیشتر شبیه یک ‏انتقام گیری بود زیرا در ملاقاتهایی که با مسئولین و حتی نمایندگان مجلس داشتیم همه می گفتند ما می دانیم بچه ‏های شما این کار را نکرده اند و به زودی آزاد می شوند. حتی در جلسه ای که در دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ‏داشتیم، یکی از ماموران به پدرم گفت ما می دانیم که مجید نماز شب هم می خواند.‏

‎ ‎فکر می کنید چرا برای این سه نفر در دادگاه عمومی به علت توهین به نیروهای امنیتی و بسیج ‏دانشگاه امیرکبیر چهار ماه حبس بریده اند؟‎ ‎

در تماسی که مجید بعد از حکم تبرئه با منزل داشت گفت ما هیچ وقت نگفته ایم این نشریات را، بسیج یا کسی ‏دیگری چاپ کرده بلکه حرف ما این بوده و هست که چنین کاری را دانشجو انجام نمی دهد و به همین دلیل به ‏حکم 4 ماه اعتراض داریم.‏

‎ ‎فکر می کنید چرا تاکنون این سه نفر آزاد نشده اند؟‎ ‎

دلیل این موضوع برای من هم روشن نیست. شاید به خاطر ترس از برخورد مردم و دانشجویان است . به خاطر ‏اینکه چرا این سه دانشجو را چندین ماه بدون هیچ دلیل و مدرکی در زندان نگه داشته و انواع و اقسام بلاها را بر ‏سر آنها و خانواده هایشان آورده اند. چراعلیرغم اینکه بارها این مسئله توسط آنها مطرح شده که این نشریات و ‏لوگوی آنها جعل شده، گروهی بر اساس قضاوتهای زود هنگام خود، موضوع را به جایی کشاندند که برای ‏خودشان هم یک بن بست است. شاید هم برای سرکوب دانشجویان منتقد است؛ موضوعی که بیشتر به چشم می ‏خورد. پروژه ای که ماه ها برای آن برنامه ریزی شده بود ولی یک باره به شکست انجامید. به هر حال این ‏موضوع دلیلی بود برای برخورد با دانشجویان منتقد‎.‎

‎ ‎شما نامه ای به آقای شاهرودی نوشته اید، چقدر به اقدام ایشان امید دارید؟‏‎ ‎

بسیار امیدوار هستیم.‏

‎ ‎یعنی فکر می کنید ایشان توانایی حل این مشکل را دارد؟ چون شنیده شده که این سه نفر علیرغم ‏خواست آقای شاهرودی، در زندان نگاهداشته شده اند.‏‎ ‎

خب هنوز می توان امید داشت که کسانی هستند که دوست دارند عدالت به شکل صحیح در مورد همه به اجرا ‏درآید. البته باید قبول کرد در کار ایشان هم فضولی و سنگ اندازی می کنند ولی به نظر ما ـ خانواده دانشجویان ـ ‏تنها کسی که می تواند به این ماجرا پایان دهد آقای شاهرودی است.‏‎ ‎

‎ ‎چه اقدامات دیگری می خواهید انجام دهید؟‎ ‎

ما هر روز در حال فعالیت هستیم و به همراه خانواده آقای منصوری و آقای قصابان کارهایی را انجام می دهیم. به ‏زودی وبلاگی را در خصوص همین موضوع راه اندازی خواهیم کرد.‏

‎ ‎فکر می کنید این وضعیت تا کی ادامه یابد؟‎ ‎

امیدواریم که زودتر به پایان برسد و باتوجه به اینکه مشخص شده نشریات، کار این سه دانشجو نبوده است در ‏دادگاه تجدید نظر حکم تبرئه آنها صادر شود.‏

‎ ‎مسئولین دانشگاه امیرکبیر تا کنون چه اقداماتی برای مجید کرده اند؟‎ ‎

هیچ.‏

‎ ‎آیا این درست است که دکتر رهایی ـ رئیس دانشگاه ـ از این سه دانشجو شکایت کرده است؟‏‎ ‎‎ ‎

این را دقیقا نمی دانم ولی از همان اوایل گفته شد ایشان تلاش زیادی جهت بازداشت و تهیه مدارک برای پرونده ‏دانشجویان کرده اند. البته در دیداری هم که در همان اوایل خرداد با ایشان داشتیم این حق را برای خود قائل بودند.‏

‎ ‎چه انتظاری از دانشجویان، فعالان سیاسی، مسئولین و… دارید؟‎ ‎

دانشجویان و فعالان سیاسی که تاکنون بسیار ما راشرمنده کرده اند، بخصوص دانشجویانی که چندین بار افتخار ‏میزبانی آنها را داشته ایم. اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر، دوستان دفتر تحکیم وحدت و دانشجویان شیراز ‏زحمتهای زیادی کشیده اند. اطلاع رسانی که این عزیزان انجام می دهند بی نظیر است، تا آنجا که یکی از آقایان ‏گفت به دانشجویان خبر ندهید.‏

اما از مسئولین باید پرسید چه کسی را می گویید؟ یکی مثل آقای مرتضوی که روی صندلی چرخ دار خود بازی ‏می کند و در تمام زمان ملاقات فقط مشغول توهین به خانواده هاست و اجازه نمی دهد کسی حرفی بزند و وقتی ‏خانواده ها حرفی می زنند، می گوید این یک شیر آب است، بخواهم می بندم، نیمه باز و یا بازش می کنم و کسی ‏هم نمی تواند به من بگوید چرا. اما از آقای آوایی که یک طلسم چندین ساله را شکست و وارد بند 209 شد و ‏جمعی از نمایندگان مجلس بسیار متشکریم که لااقل به صحبت ها و مشکلاتی که برای ما به وجود آمده بود گوش ‏دادند.‏