اعراب، اسرائیل و ایران

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

البته این خیلی خوب است که ما با اعراب علیه اسرائیل مذاکره کنیم و کاری کنیم که اعراب پدر اسرائیل را در بیاورند، ولی شرط اصلی این عمل این است که اعراب دوست داشته باشند که ما به آنها کمک کنیم. ولی حالا فرض کنید که ما می خواهیم به اعراب کمک کنیم تا اسرائیل را نابود کنند، بعد اعراب پدرسوخته از دست ما یواشکی با اسرائیل مذاکره کنند که ما در سرنوشت آنها دخالت نکنیم. می توان گفت که اعراب خیلی موجودات بدی هستند که با اسرائیل مذاکره می کنند، بخصوص دور از چشم ما، ولی ما چه کنیم وقتی آنها این کارهای زشت را می کنند؟ اسرائیل اعلام کرده که « ما با اعراب در مورد ایران مذاکرات محرمانه داریم.» خوب! حالا چکار کنیم؟ ما می خواهیم به این نتیجه برسیم که اعراب از دست اسرائیل راحت بشوند. ولی خود اعراب می خواهند کاری کنند که با اسرائیل توافق کنند که از دست ما راحت بشوند. این یعنی چه؟ ما برای چه کسی داریم خودمان را جروواجر می کنیم؟ از دست اعرابی که از دست ما به اسرائیل پناه می بر ند و از دست اسرائیلی که از دست ما با اسرائیل یواشکی مذاکره می کند؟ بالاخره آدم می خواهد فداکاری هم بکند باید دلیل داشته باشد، ما حاضریم برای اعراب بمیریم، ولی آنها از دست ما به اسرائیل پناه می برند، متوجه می شوید که موضوع چقدر عجیب و غریب است؟

 

سرداران و سربداران

آبی که در انتخابات خرداد 92 به خوابگه مورچگان ریخته شد، فعلا اثر خودش را از دست داده و مورچه های امت ویزویز دارند یکی یکی از سوراخ بیرون می آیند و وزووز به جای جوانان وطن ناله سر می کنند. فعلا برادر الهام که دیگر به فاطی خانم هر شب الهام نمی کند، شده سخنران شب و روز علیه دولت اعتذال، فرماندهان سپاه هم که در این هشت سال حسابی دچار تورم شدند و کشور را دچار تورم کردند، یکی یکی دولت را تهدید می کنند، سردار جعفری گفته که سیاست خارجی باید مطابق خواست سپاه باشد، سردار مقدم فر معاونت فرهنگی سپاه هم معتقد است سیاست فرهنگی دولت را باید سپاه تعیین کند، سردار جزایری هم گفته که هر موافقت غیر اصولی سوسولی است و کلا بیخیال. دولت هم به قول حمید رسایی اهل دعوا و درگیری نیست. یعنی من به این فکر می کنم که دولت باید اهل درگیری باشد، هر روز یک کودتا و یک انقلاب برپا شود، سردار رادان هم که اصلا تا حالا اسم کهریزک را نشنیده و نمی داند یعنی چه، باید کنترل خیابانها را در دست بگیرد، برادر فریدون عباسی هم که در این سالها داشته غنی سازی 200 درصد می کرده کلا برود به بایگانی، ولی همه اینها یک دفعه پیداشان شده، رهبر مملکت هم که با دعوای بین جناحین حال و حول حسابی می کند، فعلا کنترل بدون کلام اوضاع را در دست دارد. وسط این دعوا جسد ریچارد نلسون فرای که سال 1389 خانه مسکونی تاریخی از کشور جایزه گرفته که به عنوان یک آمریکایی از حیثیت ایران دفاع کند، تا اطلاع ثانوی غیرقابل دفن است. جالب است که تندروهای مخالف اصلاحات جسد رزمندگان را از خلاء پیدا می کنند و در دانشگاه دفن می کنند، ولی جسد ایرانشناس سرشناس را کلا بی خیال می شوند. دولت اگرچه بسیار نیکوست که در سیاست دخالت نمی کند، ولی اگر همین را ادامه بدهد باید برود لای باقالی ها و ببیند آخر و عاقبتش چه می شود. هشت نماینده مجلس اصفهان که دو تاشان همکلاسی های سابق ما هستند، به اتکای اعتراض مسلمین اصفهان از دفن ریچارد فرای خودداری کردند و به این امر معترض شدند. خدا آخر و عاقبت ما و آنها را بخیر کند.

 

محاکمه غیابی هشتاد و هشتی ها

خبرهای خوب یکی یکی می رسد، خدا خیرشان بدهد، ما که بدخواه شان نیستیم، بگذار به کارشان برسند. آیت الله محسنی اژه ای یا حجت الاسلام محسنی اژه ای یا هر چیز دیگر محسنی اژه ای گفته که متهمان سال 88 غیابی محاکمه می شوند. ما که مشکلی نداریم. شما بدمید بمیرید و بدمید. محاکمه هم جزو همین ها. دویست و هفتاد بار سیصد و سی بار اضافه بر مجازات را تحمل کردیم، حالا این هم محاکمه غیابی. یک جوری حرف می زنند که خدای ناکرده آدم می ترسد. آن که توی خانه اش نشسته حصر است، آن که دستگیر شده گرفتار است، آن که فرار کرده سه برابر هر نوع محاکمه ای می ترسد، شما هم محاکمه غیابی کنید. من که هیچ اعتراضی ندارم. اگر بلد بودید محاکمه کنید حرفی نبود. حالا محاکمه کنید فکر می کنید زندگی ما بدتر از اینکه هست می شود. من که راضی ام. اگر وقت کردید، هر جور دوست دارید محاکمه کنید. شتر مرد حاجی خلاص.

 

سوخت بوشهر

صالحی وزیر سابق امور خارجه و مسئول فعلی سازمان انرژی اتمی گفته که « سانتریفیوژ های ما سوخت یک سال بوشهر را هم تامین نمی کند.» دستت درست، ما که همین حرف را می زنیم، شما خودتان درستش کنید. آقایان فکر می کردند اگر غنی سازی کنند تا ابد الآباد از نفت بی نیاز می شویم، فکر می کردند که اگر غنی سازی کنیم تمام انرژی سوخت گرما و سرما و پخت و پز کشوردر اختیارمان است، حالا هم نفت داریم که نمی توانیم بفروشیم، هم نیروگاه داریم که کار نمی کند، هم پول نفت داریم که گرفتار بانک های هندی و چینی و روسی و آمریکایی است. چکارش کنیم؟ فعلا خبری نیست. سانتریفیوژ بی سانتریفیوژ! هشت سال مژده و خبر خوش اتمی توسط احمدی نژاد داده می شد، حالا هم هی خبر خوش بدهید. خبری نیست که نیست.

 

دو هزار تخلف احمدی نژاد

البته که موضوع مهمی است. احمدی نژاد بقول آقای کریمی دو هزار تخلف داشته است. نه دو هزار تخلف، دویست تخلف، نه دویست تخلف، بیست تخلف، هر جای دنیا بود بخاطر این تخلف ها محاکمه اش می کردند، ما که کلا از محاکمه بیزاریم، ولی حداقل این را قبول کنید که وقتی کسی دوهزار تخلف داشته، ممکن است اشتباه کند. حالا تا ابد میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را بگذارید بدون تخلف توی کوچه توی خانه بمانند، احمدی نژاد هم برای خودش ول بسابد. دو هزار تخلف توی سرتان بخورد، حداقل قبول کنید که طرف خدا نیست، هاله نور هم نداشته، شارلاتان هم بوده بقول حداد عادل، حداقل بکشید کنار، لازم نیست هفت بار اعدامش کنید، ولی ده بار نکوبیدش به سرمان.

 

تاکتیک و استراتژی

آقا جان! ما اصولا دچار اشتباه هستیم. نمی دانیم استراتژی کدام است و تاکتیک کدام؟ یعنی تقصیر ما هم خیلی نیست، هی فکر می کنیم این خشتک شلوار که آقای رانفی فر می گوید استراتژی است، واقعا استراتژی است یا تاکتیک است و این پیتزا که آقای روازاده می گوید استراتژی است تاکتیک است یا استراتژی؟ و فکر می کنیم این قورباغه توی قابلمه که آقای حسن عباسی، با  دیگران اشتباه نشود، گفته می شود، استراتژی است یا تاکتیک، کدام شان درست است؟ کلا قبول کنید که سخت است. یک روز آقای سعیدی که گفته « مردم تاکتیک و استراتژی نظام را تشخیص دهند» یک حرفی می زند که ما نمی فهمیم استراتژی است یا تاکتیک. می گوید وقتی رهبر به دنیا آمد می گفت الله اکبر، البته که الله اکبر اینقدر بزرگ است که استراتژی است، قبول، ولی همه جای همه کس که نمی تواند استراتژی باشد، فوقش تاکتیک است. یعنی آدم قاطی می کند. مثلا آشتی با آمریکا استراتژی است یا تاکتیک؟ این البته خیلی سخت نیست، ولی این که انتظار داشته باشید که هفتاد میلیون نفر تاکتیکی را که نمی دانند تاکتیک است، به عنوان استراتژی جا بزنند یک کمی سخت است، قبول کن برادر!