چون به خلوت می روند

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

زمستان است دیگر. سال میلادی رو به تمامی: سلول ها بروی شاعران گشوده، درهای اجلاس ژنو۲ بروی “نظام” بسته، کوس رسوائی قهرمان اقتصاد مقاومتی درترکیه بربام؛ و پته راز “نرمش قهرمانانه” درروزهای پایانی ماه عسل با “آمریکای جهانخوار” بر آب.

درروزهای نخست زمستان ۹۲، دامنه “عطر” یکی دیگرازگل های سر سبد “نظام” که عکس های دریافت مدال وجایزه اش از هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی هم رسانه ای می شود، تا ته ترکیه می رود. رسانه‌های این کشور ازاستعفای سه وزیردر پی افشای پرونده فساد مالی خبر می دهند و فاش می کنند که در این پرونده علاوه بر رضا ضراب، سرمایه‌دار ایرانی‌تبار که می‌گوید بابک زنجانی “رئیس” او در این شبکه فساد است، نام فرد سومی به نام “کاملیا جمشیدی” نیز مطرح است.

۱۲ نماینده مجلس در نامه‌ای سرگشاده که درآن از سران سه قوه خواستار تعقیب قضایی بابک زنجانی شده اند، می نویسند: “سال‌ها مماشات با فساد مالی، متاسفانه امروز کشور را به فساد سیستمی رسانده است. ویژگی این مرحله از فساد آن است که دستگاه‌ها و نهادهای مسئول مبارزه با فساد، خود گرفتار مراتبی از فساد می‌شوند. “

صادق لاریجانی واعوان و انصارش ظاهرا وقت رسیدگی به این مسائل “جزئی” را ندارند وسرگرم تکذیب نقش خود درملاقات نمایندگان اتحادیه اروپابا نسرین ستوده و جعفر پناهی هستند.

اطلاعات سپاه هم مشغول بازداشت شاعران است. فعلا نوبت مهدی موسوی و فاطمه اختصاری، دوشاعرجوانی است که از ۱۶ آذر ماه در بند ۲ الف سپاه بسر می برند.

براستی به معنای اخوانی زمستان است. بچه های شین اباد هنوزمی سوزند،  تغییر پایتخت ازتهران دردستورکارقرارمی گیردوزمینه را برای سلطه حوزه علمیه برمدارس هموار می کنند. سازمان معلمان ایران خواهان لغو تفاهم نامه ای می شودکه این راه را برای مدیریت حوزه می گشاید. ومحمدتقی مصباح یزدی که بازهم اسلام را درخطرمی بیند، کلید ورود مجدد به صحنه را می زند. این مدرس حوزه علمیه قم - ازنظریه پردازان نزدیک به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی وپدرمعنوی “جبهه پایداری”- می گوید: “درمواردی که پای حق و باطل درمیان است، یا این است یا آن، باید یک طرف را انتخاب کرد و عمل کرد، میانه معنا ندارد.”

حرفی است که درعمل عربستان هم که شمشیر ازرو بسته است می زند. شاهزاده محمد بن نواف بن عبدالعزیز ال سعود- سفیر عربستان در بریتانیا- بابکار گیری شیوه ای که دارد باب می شودوروزنامه های بزرگ جهان را به تریبون مقامات با نفود تبدیل می کند، درنیویورک تایمزبرای اولین بار به طور صریح به توافق غرب با ایران حمله می برد. او می نویسد که عربستان به تنهایی ادامه می دهد و سیمائی چنین از منطقه تصویر می کند: “رژیم اسد بر پایه حضور نیروهای ایرانی در سوریه استوار است. این نیروها وارد سوریه نشده اند تا از این کشور در قبال اشغال خارجی محافظت کنند؛ آنها آنجا هستند تا از یک رژیم شیطانی که مردم سوریه را آزار می دهد محافظت کنند. این روش شناخته شده ای برای ایران است که بر اساس آن جنگجوهای عراق، تروریست های حزب الله در لبنان و جنگجویان یمن و بحرین را آموزش می دهد و تامین مالی می کند. برخی از شرکای غربی از آنچه که به شدت نیاز است تا در قبال دولت های ایران و سوریه انجام دهند سر باز زده اند. غرب اجازه داده است که یکی از این رژیم ها سرپا بماند و دیگری با همه خطر ساخت سلاح، به برنامه غنی سازی اورانیوم خود ادامه دهد.”

همه راهها باردیگربه ژنو، پرونده هسته ای و کنفرانس سوریه می رسد. رضاتقی زاده – تحلیگر سیاسی- ایران را پشت درهای بسته ژنو۲ می بیند و چرائیش را توضیح می دهد: “اعلام مخالفت قطعی آمریکا با حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در کنفرانس موسوم به ژنو-۲، که قرار است روز ۲۲ ماه ژانویه در حومه شهر ژنو برگزار شود، اولین نشانه جدی از رو به پایان نهادن ماه عسل کوتاهی است که پس از اعلام توافق اتمی ۲۴ ماه نوامبر در مناسبات تهران ـ– واشنگتن شکل گرفت. “

۱۵ تن از نمایندگان مجلس طرح غنی سازی ۶۰ درصدی و خروج از توافق ژنورا مطرح می کنند. احمد توکلی اصرار دارد که “مذاکرات، نتیجه تحریم‌های غرب نبوده” و رییس سابق سازمان انرژی اتمی٬ توافق ژنو را عقب‌نشینی منفعلانه توصیف می کند.

حسن عراقچی که به مشهد رفته تافرش ابریشمین پدرش مرحوم حسین عراقچی را به موزه حرم مطهر رضوی اهدا کند، حرفی می زند که انتظارشنیدنش از احمدی نژاد راداری: “تمام اعضا مذاکره کننده ایرانی در ژنو با وضو در مذاکرات وارد می شدند. دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای نتیجه توسل به ائمه اطهار(ع) و دعای خیر مردم است.”

حسین علیزاده ـ دیپلمات سابق- می نویسد: “حمید رسایی که آخوند و طبیعتا اسلام شناس و عضو مجلس است رسما نوشت که توافق ژنو، جام زهر بود. نتیجه اینکه تیم مذاکره کننده ایرانی با وضو و طهارت کامل جام زهر را دادند حضور رهبر فرزانه.”

و تا تکلیف روشن شود که حاصل توسل به ائمه اطهار جام زهراست یا نه، خبرهای تازه ای ازمذاکرات پشت پرده و بکلی محرمانه نظام مقدس- شیطان بزرگ می رسد که در ژنو ثمر داد.

نگاه هفته – پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲- تحت عنوان کدام قله؟ کدام موج؟ براین مذاکرات منظر گشودو بر نقش کلیدی طبیب و حبیب آقا تاکید مجدد کرد:

“روزدوشنبه، خبرگزاری آسوشتید پرس ازقمار عظیم دیپلماتیک دولت اوباما پرده برمی دارد و گزارش روزشنبه فیگارو راتکمیل می کند: “در طول یک سال گذشته یک سری گفتگوهای رو-در-رو و درسطح عالی امریکا – جمهوری اسلامی؛ شده که مسیرمذاکرات تاریخی‌ای را هموار ودر ژنو به نتیجه رسانده است. مذاکرات محرمانه دیگری نیز طی هفته های اخیر میان مقامات ایران و آمریکا در جریان بوده است.”

کریستین ساینس مانیتور، واسطه کلیدی این مذاکرات راازتاریکی بیرون می کشد. سلطان قابوس پادشان عمان که “شکل و شمایل دیپلمات ها را ندارد، طی کودتایی پدرش را از تخت به پایین کشیده و ازکشوری می آید که تا چندی پیش روزنامه هم نداشت.”

و العربیه، نامه علی اکبر صالحی به خامنه ای در زمان تصدی وزارت خارجه و جلسه سرنوشت ساز خامنه ای ـ روحانی- ظریف پیش از نشست ژنو رادر قاب دوربین می گیرد.”

این هفته روزنامه فرانسوی لیبراسیون گزارشی در مورد دیدارهای مخفی طی سال‌ها اخیر، میان نمایندگان ایران و آمریکا در عُمان منتشر می کند: “این دیدارها بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۳ انجام گرفته و علی‌اکبر صالحی- رئیس انرژی اتمی ایران، در این دیدارها ولایتی را همراهی کرده است. در برخی از آنها علی اکبر ولایتی و جان کری- سناتور آن زمان، از سوی آمریکا شرکت داشته‌اند ولی بطور کلی مسیر مذاکرات را ویلیام برنز دیپلمات برجسته آمریکائی هدایت می‌کرده است. درآن زمان آمریکائیان متوجه شدند که این بار تماس‌ها کاملاً متفاوت است زیرا ریاست هیات مذاکره کننده درعُمان را علی اکبر ولایتی برعهده داشته است. واسطه انجام مذاکرات «سلیم الاسماعیلی» تاجر عمانی و از نزدیکان سلطان قابوس بوده است. او در جریان آزادی سه کوه‌نورد آمریکایی نیز فعال بود. البته بعد‌ها معلوم شد آن سه نفر در ازاء آزادی نصرت‌الله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن و ایرانی دیگری در لوس آنجلس از مخمصه رهایی یافتند.”

خبرگزاری آسوشیتد پرس این گزارش را کامل می کند: “پیش از دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا و برقراری ارتباط علنی میان مقام‌های دو کشور٬ گفت‌و‌گوهای پشت پرده‌ای میان ایران و آمریکا در جریان بوده که جیک سالیوان٬ مشاور هیلاری کلینتون،

 وزیر خارجه پیشین ایالات متحده در مرکز آن‌ها قرار داشته است. جیک سالیوان که ۳۷ سال دارد واکنون مشاور امنیتی جو بایدن٬ معاون رئیس جمهور آمریکا است، درسال  ۲۰۱۲ میلادی٬ به همراه هیلاری کلینتون در سفر بود و در جریان توقفی در پاریس٬‌ بی سر و صدا ناپدید شدو چند روز بعد در مغولستان به تیم همراه هیلاری کلینتون پیوست.

سالیوان در این فاصله به طور مخفی به عمان سفر کرده بود تا با مقا‌مهای ایرانی دیدار کند. این دیدار که ژوئیه سال ۲۰۱۲ صورت گرفته، یکی از نخستین دیدارهای رو در روی دولت اوباما با مقام‌های ایرانی است و جیک سالیوان که درسال ۲۰۱۳ از وزارت خارجه به کاخ سفید منتقل شد٬ شخصا در برقراری این ارتباط نقش داشته است. او به همراه چند مقام دیگر در سال جاری میلادی دستکم پنج دیدار با مقام‌های ایرانی داشته‌ است تا راه را برای توافق هسته‌ای میان ایران و شش قدرت جهانی هموار کند.

ماه مارس( اسفند ۱۳۹۱) یک ماه پیش از آنکه سالیوان به کاخ سفید منتقل شود٬ به طور مخفی بایک هواپیمای نظامی همراه٬ ویلیام برنز٬ معاون وزیر امور خارجه به عمان رفت. در عمان گروهی از مقام‌های ارشد ایرانی در انتظار آن‌ها بودند.

دیدارهای ۲۰۱۲ و اوایل ۲۰۱۳ سالیوان با مقام‌های ایرانی بیشتر بر روی این مسئله متمرکز بود که آیا اصلا امکان آن وجود دارد که مقام‌های ایرانی و آمریکایی روزی با یکدیگر در یک اتاق حضور پیدا کنند؟

یک دور از این گفت‌وگوهای محرمانه در زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد٬ و چهار دور دیگر پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی برگزار شد.

 پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری گفت‌و‌گوها گرم و مسیر آن به سرعت تغییر کرد و بر روی برنامه هسته‌ای ایران متمرکز شد.

خبرگزاری اسوشیتدپرس در پایان گزارشی اختصاصی خود، نتیجه می گیرد: “آنچه بیش از هرچیز بستر توافق هسته‌ای تاریخی میان ایران و شش قدرت جهانی را در ژنو فراهم کرد٬ مذاکرات محرمانه‌ای بود که در طول یک‌سال گذشته در سطحی بالا میان مقامات ایرانی و آمریکایی در جریان بوده است. حتی نزدیک‌ترین هم‌پیمانان ایالات متحده٬ از جمله اسرائیل هم تا دو ماه پیش از برگزاری این مذاکرات پنهانی مطلع نبوده‌اند٬ و به همین خاطر زمینه رفع اختلافات دیرینه میان ایران و غرب٬ ساده‌تر از همیشه فراهم شد.”

علی افشاری – تحلیلگر سیاسی – می نویسد: “پیشتر گزارش‌ها و شایعاتی مطرح بود که علی اکبر ولایتی مشغول مذاکرات با مقامات آمریکایی بوده و حتی با والری جارت، مشاور ارشد اوباما در خاک آمریکا دیدار کرده است. اما اکنون معلوم شد وی حداقل از مقطعی گفتگو‌ها را انجام داده اما محل ملاقات، کاخ البوستان مسقط بوده است. البته گزارش‌های دیگری نیز منتشر شده بودند که ولایتی با رابرت اینرون از مقامات دولت آمریکا در ماه اکتبر ۲۰۱۲ یعنی ۵ ماه قبل از مذاکرات عمان در ژنو ملاقات کرده است. ولایتی این خبر را تکذیب کرد. اما تکذیب او را نمی‌توان جدی گرفت و ممکن است مذاکرات مخفی ریشه‌های دورتر زمانی داشته باشند. پونیت تالوار مشاور ارشد اوباما نیز در جلسه کنگره آمریکا گفته است برای بار اول با هیات ایرانی در تابستان سال ۲۰۱۲ در عمان دیدار کرده است. بنابراین گفتگو‌های عمان حداقل از تابستان ۲۰۱۲ در جریان بوده‌ است. آنگونه که قرائن نشان می‌دهد، حضور ولایتی مذاکرات را جدی ساخته و نشانگر ضمانت اجرائی موافقت‌ها بوده است. اکنون معلوم می‌شود دلیل ناخشنودی و کشمکش لفظی ولایتی با جلیلی در مناظره، فاصله بین نحوه مدیریت گفت وگو‌های مخفی با مدیریت مذاکرات رسمی بوده است.”

علی افشاری، نتیجه می گیرد: “اطلاعات جدید روشن ساخت که سیاست «نرمش قهرمانانه» رهبری در مسئله هسته‌ای مرحله‌ مخفی داشته است. در واقع بیش از اعلام عمومی آن در مرداد ۱۳۹۲، مرحله مخفی آن با میدان‌داری علی اکبر ولایتی و علی اکبر صالحی شروع شده است.”

 

خانم ها!آقایان!

 تاریخ نشان خواهدداد در مذاکرات بکلی محرمانه ای که بر سرسرنوشت ایران و مردم ایران انجام می گیرد، ائمه اطهار نقش دارند و یا فرستادگان مخفی شیطان بزرگ. هرچه هست، سخن خواجه شیراز خوش است:

واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کم تر می کنند

گوییا باور نمی دارند روز داوری

کاینهمه قلب و دغل در کار داور می کنند

یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان

کاینهمه ناز از غلام ترک و استر می کنند

بنده پیر خراباتم که درویشان او

گنج را از بی نیازی خاک بر سر می کنند

ای گدای خانقه بازآ که در دیر مغان

می دهند آبی و دل ها را توانگر می کنند

حسن بی پایان او چندان که عاشق می کشد

زمره دیگر به عشق از غیب سرپر می کنند

آه آه از دست حرافان گوهر ناشناس

هر زمان خرمهره را با در برابر می کنند

صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت:

قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند