چفیه گوارای علی استخوانی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

فرق نمی کند، چه خواجه علی، چه علی خواجه، چه شانعلی علی خواجه، سروتهش را که نگاه کنی به شرط اینکه احتیاج به چشم پزشک داشته باشی، همه اش یکی است. محسن رضایی معروف به محسن بی ان در یک اظهارنظر غافلگیر کننده اعلام کرد: “جناح اصولگرایی در روزهای آخر عمر خود قرار دارد.” یکی دیگر از اصولگرایان هم از “انشقاق در جبهه متحد اصولگرایی” خبر داد. با این حساب اصولگرایان به گروههای زیر تقسیم می شوند:

اصولگرایان کلاسیک: مهدوی کنی و برادران

اصولگرایان ایستاده: جناح وایستادم که وایستادم، به تو چه که وایستادم

اصولگرایان اصلاح طلب: جناح پهناور شامل کواکبیان و غیره

اصولگرایان شرمگین( اصلاح طلب بالقوه): علی مطهری و دوستان

اصولگرایان نسبتا باشعور: احمد توکلی و یوگی و دوستان

اصولگرایان تندرو: نقدی و باتوو و گاز اشک آور

اصولگرایان چماق طلب: کوچک زاده و دوستان

اصولگرایان منحرف بودار: مشائی و مموتی و محصولی

اصولگرایان تروریست: برادران سپاه و بسیج دانشسفارتی

اصولگرایان مانیکوریست: بسیجی جی جی های دهم دی

جمع کل: 12 درصد

 

از طرف دیگر آقای افروغ هم کاسه کوزه اصلاح طلبان را ریخت به هم و جیک ثانیه اعلام کرد که “اصلاح طلبی یک مفهوم کشدار است و جناح های مختلف را در برمی گیرد.” با این حساب اصلاح طلبان هم شامل موارد زیر می شوند:

اصلاح طلب راستکی: خاتمی و غیره

اصلاح طلب عملگرای بی بصیرت: هاشمی و کارگزاران

اصلاح طلب فتنه گر: موسوی و کروبی و امیرارجمند غیره

اصلاح طلب دورافتاده: اشکوری و کدیور و غالبی و موسیو مزروعی

اصلاح طلب دموکرات: رضا خاتمی و زهرا اشراقی و تاج زاده و سحرخیز

اصلاح طلب انقلابی: شنبه ها انقلاب می کنند، جمعه ها اصلاح

اصلاح طلب اصولگرا: امیرمحبیان و افروغ و غیره

اصلاح طلب پشیمان: اکی گنجی و علی افی.

جدیدالاصلاح: خزعلی و نوری زاد و قربونشون برم.

جمع کل: 52 درصد

 

از طرف سوم وقتی به موضوع نگاه کنی، یعنی از طرف وزارت اطلاعات، دشمنان نظام کلا شامل موارد زیر می شوند:

فتنه گران: سبزها و موسوی و غیره

اصلاح طلبان: خاتمی و غیره

بی بصیرت ها: هاشمی و غیره

خارج نشینان موساد طلب سعودی برو: نوری زاده و غیره

روشنفکران معلوم الحال و طبقه متوسط مجهول الهویه و طبقه بالای مرفه بی درد و طبقه پائین چپ کمونیست دردناک

عناصر سلطنت طلب وابسته به نئوباسن ها

کلا همه عناصر جدول مندلیف

جمع کل: 98 درصد

 

از طرف چهارم، آیت الله خامنه ای اعلام کرد که من خودم تکلیف ام روشن است و به مجلس خبرگان گفت “یا من شرایط رهبری را دارم که هستم، اگر ندارم، اعلام کنید تا پدرتان را بدهم دود بدهند، چون پدرشان سبیلوست، وگرنه دست بزنید جیغ می زنم.” وی در جلسه خبرگان گفت: “اجازه نمی دهم خبرگان در کارهای من دخالت کنند.” احمد توکلی معروف به دکتر دولیتل اللهی در مورد موسوی گفت: “پایگاه اجتماعی موسوی ترکیبی داشت که حتی اگر خودش هم نمی خواست می توانست تحرک اجتماعی علیه رهبری ایجاد کند.” اتفاقا همه ما می خواستیم دقیقا همین را بگوئیم، ولی هر چی سعی می کردیم یادمان نمی آمد. به نظر می رسد جناح ولویون( ولایتی ها) شامل جریانهای زیر است:

جمع کل: 2 درصد

 

حتما می خواهید بگوئید که جمع این درصد ها از صددرصد بیشتر است، خوب، ایران همین است دیگر، اکثرا جمع کل از 100 درصد بیشتر است، بقول علی پروین 50 درصد احتمال داره ببازیم، شصت درصد احتمال داره مساوی کنیم، ولی صد درصد می بریم، البته سی درصد هم احتمال داره بازی انجام نشه.

 

امیرارجمند و مهاجرانی و نوری زاده

البته من هیچ انتظاری ندارم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی حرف راست بزند، یعنی دلیلی ندارد که خبر درست بدهد، مثل این می ماند که شما از کسی که افتاده زمین انتظار داشته باشید، پرواز کند. بخواهد هم نمی شود. ولی واقعا فکر نمی کنند که مثلا یک درصد ممکن است مردم شعور داشته باشند و عقل شان کف پای شان نباشد؟ فیلم خبری صدا و سیما پخش شده و تصویر نوری زاده و مهاجرانی را نشان می دهد و به زور می خواهد ثابت کند که آنها در عربستان سعودی بودند، در حالی که آنها خودشان هم گفته اند که در عربستان سعودی بودند. بعد فکر نمی کنند که این موضوع یک امتیاز به نفع مهاجرانی و نوری زاده است، حالا عربستان سعودی هر چه که هست، حداقلش این است که مسوولین عربستان تا همین نیم ساعت پیش می رفتند ایران و بالعکس، چند سال هم که آقای تسخیری می رفت عربستان برای مراسم الجنادریه، اصلا اگر یک سال آقای تسخیری نوری زاده را نمی دید، قولنج می کرد. بعدش که چی، مگر عطاء الله مهاجرانی نرفته بود اسرائیل و بهاء الله مهاجرانی نشده بود؟ حالا رفته مکه توبه کند، کار بدی کرده؟ از طرف دیگر نوری زاده هم که دو تا پسر دارد، یکی بنیامین ناتنیاهوست، یکی از پسرهایش هم آریل شارون است، خودش هم که جد اندرجد اسرائیلی و صهیونیست و رئیس سازمان جهانی یهود بود، حالا رفته عربستان کار بدی کرده؟ این دو تا به کنار، این ارداشس امیرارجمند که نشسته پاریس نان و ماستش را می خورد، هر روز هم جایش معلوم است. تکان هم نمی خورد که مبادا جنبش سبز حرکت کند، برداشتند یک تصویر از این بنده خدا منتشر کردند، مجری تلویزیون گفته امیرارجمند جلوی دوربین نیامد. و نتیجه گرفته چون جلوی دوربین نیامد پس پشت دوربین در عربستان بود. این شد حرف؟ البته من را بگو دارم به کی حرف می زنم، یارو با اسم مستعار وزیر است، می پرسیم چرا دروغ می گوئی. ببخشید، اصلا با شما نبودم. برو ماستت را بخور، ترا تو وزارت خانه ات راه نمی دهند و هفته ای یک بار باید رضایت نامه بیاوری. کی با مقام سعودی صحبت کردی؟

 

جمهوری اختلاس

یعنی چی که همه دزد هستند، نه که مخالف دزدی باشم خدای ناکرده، بالاخره آدم دلش می خواهد، حالا دیوار مردم نشد بالا بروی، توپی می زنی، نشد قاپ زنی می کنی. ولی معنی این کار یعنی چی که یک دفعه یکی علم می شود به اسم افراشته یا فاضل خداداد و اعتراف می کند به همه مسوولان قوه مجریه و قضائیه و مقننه رشوه داده و همه دولت و مجلس دزد اند. بعد به جای اینکه مسوولان کشور محاکمه شوند، طرف می رود زندان و نماینده می شود وزیر، وزیر هم می شود رئیس جمهور. یکی شان هم نیست که محض رضای خدا به بیت رهبری رشوه نداده باشد. مثل آن جوان معصوم شهرام جزایری که به شصت درصد مجلس و سی درصد دولت و هفتاد درصد سپاه و چهل درصد بیت رهبر و همه مراجع رشوه داده بود، آخرش هم رفت زندان. عوض اینکه جایزه بدهند که توزیع عادلانه ثروت کرده، جریمه اش می کنند. دیروز هم که 32 نفر بخاطر اختلاس 3 میلیارد دلاری محاکمه شدند، اصل قضیه فامیل رهبر و وزرای دولت و چهار نفر از نمایندگان مجلس بودند که همه در پاک ترین دولتی که نزدیک تر از همه به رهبر بود، کار می کردند، حالا انگار چغازنبیل را از بالای هیمالیا کشف کردند. لامروت ها جیب شان عین ظروف مرتبطه با هم رابطه دارد، اصلا برای چی اینها را محاکمه می کنید؟ وقتی کسی مال دولت را با کمک دولت می دزدد که دزد را محاکمه نمی کنند، دولت را محاکمه می کنند. بقول برادران مملکته داریم؟

 

فقط عکس پاره نکنید، بقیه اشکال ندارد

خشتک همدیگر را پاره می کنید هیچ اشکالی ندارد، دولت به رهبر می گوید خائن و رهبر به بقیه می گوید دزد اشکال ندارد، مجلس هم که به دولت می گوید کودتاچی، دولت هم که جوراب مجلسی ها را بادبان کرده، مامان، ماه، ناناز، بزنید و همدیگر را قطعه قطعه کنید. بقول طرف پاره کن، بدررررران، مال خودش است. استاندار تهران آقای تمدن که نمی دانم کی متمدن شد، گفت “کاندیداها عکس های یکدیگر را پاره نکنند.” آقایان! خانمها! بیخودی خودتان را اذیت نکنید ها، فقط گفته عکس همدیگر را پاره نکنید، بقیه مهم نیست. فعلا اصولگرایان دارند همدیگر را جر می دهند، جنتی هم ذره بین گرفته دستش دارد توی قیافه ها خیره می شود ببیند می تواند فتنه گر و منحرف برای حذف کردن پیدا کند، ای برمبی هی!

 

جاسوسان جهان متحد شوید

یارو یک بمب زیر بغل اش گذاشته، یک ساعت زیر بغل اش، سه کیلو اورانیوم هم توی کوله پشتی اش دارد، جیغ می زند آی ی ی ی ی بگیر تروریست رو! کل مفاهیم بشری را دارند پی پی آلود می کنند. اصلا آدم نمی تواند بگوید کی جاسوس است کی نیست. کارمند رسمی سفارت انگلیس را دستگیر کرده و به اتهام جاسوسی انداخته هفت سال زندان. بیچاره آقای میم ز بدبخت را برایش ای میل فرستاده وزارت اطلاعات که بیا یک سازمان درست کنیم جمهوری اسلامی را نابود کنیم، یارو هم گفته نه من اهل ترور نیستم، گفته پس بیا با هم ملاقات کنیم با این رژیم مبارزه کنیم. گفته چشم. بعد ملاقات کردند و دستگیرش کرده و به او اتهام زده که عضو تشکیلات فلان بوده. خوب آقای وزارت اطلاعات، این تشکیلات را خودت درست کردی، اصلا چنین چیزی وجود نداشت. بعد طرف را این قدر کتک می زند که اعتراف کن می خواستم براندازی کنم. چی چی را اعتراف کن، این با تنها کسی که رابطه داشته خودت بودی، حالا به چی اعتراف کند؟ شوخی شوخی طرف را اعدام کرده. آن یکی رفته آن طرف دنیا داشته در اینترنت راجع به سینما و موسیقی و اینترنت مطلب می نوشته، این قدر زیر پایش نشسته که بیا از نظام جمهوری اسلامی، از مملکت خودت، از امام خمینی، از رهبر انقلاب، از احمدی نژاد دفاع کن. بیچاره هم بعد از چند سال افتاده گردنش، اشتباه کرده، غول خورده، یا غول او را خورده، بالاخره طرف اینقدر از حکومت دفاع کرده که از همه جا رانده شده، بعد به او گفتند بیا به تو پول می دهیم برای ما تبلیغ کن. رفته پول گرفته و تبلیغ کرده، کلی بدنام شده، آبرو برایش باقی نمانده، آخرش گفتند بیا ایران، در کشور خودت از نظام دفاع کن. گفته می آیم. رفته. طرف را گرفتند، که تو سعی کردی به ما نزدیک بشوی که در ما نفوذ کنی. بیچاره به عجز افتاده که بابا من سعی نکردم به شما نزدیک بشوم، شما خودتان به من نزدیک شدید. بیست سال زندان برایش بریدند بخاطر دفاع از نظام و اسلام و انقلاب. دو روز دیگر هم یک آقای متوهم دیگر را برمی دارند می برند ایران، شوخی شوخی سی سال زندانش می کنند. حالا این حرف ها را اصلا برای چی زدم؟ می خواستم توضیح بدهم که وزارت اطلاعات یک سازمان اطلاعاتی است که مثل همه سازمانهای اطلاعاتی کارش جاسوسی است. این سازمان اطلاعاتی پنج شش هزار نفر دارد به نام ارتش سایبری که با اسم مستعار وارد اینترنت می شوند و جاسوسی می کنند. اطلاعات به دست می آورند، می دهند به رئیس شان و پول می گیرند. اسم این کار جاسوسی است. درست؟ همه این جاسوسان هم یک رئیس دارند. اسم رئیس شان آقایی است به اسم “آهنگران” که معاون فنی وزارت اطلاعات است. ایشان در یک اجلاس با سایر جاسوسان سایبری گفته است “شبکه اینترنت جاسوس است.” دقت بفرمائید، نگفته که گوگل جاسوس است، نگفته مثلا اورکات یا فیس بوک جاسوس است، گفته اینترنت جاسوس است. مثل اینکه شما بگوئید تلفن جاسوس است، یا بگوئید آدم جاسوس است. بعد توضیح داده که دو میلیارد نفر دارند در اینترنت جاسوسی می کنند، علیه کی؟ علیه همین شش هزار نفر کارمندان وزارت اطلاعات. شما فکر می کنید من دیوانه ام؟ یعنی فکر می کنید این حرفها را از خودم درآوردم؟ تازه این آقای آهنگران نوشته قرار است “فیس بوک اسلامی راه اندازی شود.” و گفته است که “36.5 میلیون کاربر اینترنتی در ایران وجود دارد.” یعنی نصف مردم ایران کاربر اینترنت هستند و به همین دلیل می خواهند برای همه آنها ای میل و فیس بوک و یاهو و ام اس ان درست کنند. نوابیغ که می گویند همین است، نمی دانم نوابیغ درست است یا نوابیق؟

 

چفیه گوارای علی استخوانی

فکر کن مثلا همین طائب بشود نماینده رهبری در بورلی هیلز، بعد در پیاده روی معروف ستارگان هم جای دست و پایش و احتمالا پیشانی اش را هم بگذارند. حالی می کنیم ها. یعنی کلا همه به نظرم دچار آلت پریشی سنگین شده اند. به این نتیجه رسیدم و دارم روی آن فکر می کنم که یک مثلث در حال کامل شدن است، یک ضلع آن “پپه اروپایی ها” هستند، یک ضلع آن “چپ های لوچ” و یک ضلع آن “تروریست ها”، علامت شان هم کم کم از عکس چه گوارا در حال تغییر به چفیه گوارا است. این اولیور هم جزیره لی لی پوتی ها را پیدا کرده شان شان را فرستاده، آخرش هالیوود را منفجر نکنند شانس آوردیم. شان علی استون گفت: “به وجود روحانیت در هالیوود فکر می کنم.” یارو یک جوری هم حرف زده انگار رئیس آکادمی است، همین است که یک مقام سپاه گفته: “هالیوودی ها به ایران پناه آورده اند.” من می دانستم آخر و عاقبت لاست دیدن حسن عباسی به همین جاها ختم می شود. خدا بخیر بگذراند. بنشینم فکر کنم اگر روحانیت به هالیوود برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟