تهران چه خیالی در سر دارد؟

نویسنده

دانیل بی من

این گزارش که ایران به جناح های عراقی سلاح نمی دهد به همان اندازه عجیب است که بگوییم اعضای مافیا در لاس وگاس نیستند. ایران مدتهاست به دخالت در امور همسایگانش مشغول است. تهران در بوسنی، لبنان و فلسطین، که همسایه ایران نیستند نیز به تربیت گروههای تروریست و شبه نظامی پرداخته است.

بنابراین هنگامی که افسران آمریکایی زره شکن های انفجاری، خمپاره اندازها و سایر سلاحهای ایرانی را نمایش می دهند، باید گفت این کارها برای ایران غیر عادی نیست.

همانگونه که پرزیدنت بوش و ژنرال تفنگدار پیتر پیس در هفته گذشته اذعان کردند، یافتن سلاح های ایرانی به خودی خود این ادعا را ثابت نمی کند که ایران دستور حمله به سربازان آمریکایی را به عوامل خود در عراق داده است. ما نمی خواهیم سابقه خراب ایران در گسترش سلاحهای اتمی و حمایت از افراطی گری را توجیه کنیم، اما بدون درک استراتژی جامع این کشور در عراق، که فراتر از به شکست کشاندن آمریکائیان است، متوجه نیات ایران در عراق نخواهیم شد. رهبران ایران در پی آنند که در صورت خروج آمریکا از عراق عوامل قدرتمندی در آن کشور داشته باشند، زیرا که خروج آمریکا از عراق مشکلات زیادی برای آنها به وجود خواهد آورد.

پس چرا ایران می خواهد عراقی ها را مسلح کند تا به آمریکائیان حمله نمایند؟ عراق برای ایران منطقه ای حساس است. آنها شاهد رنج همه روزه مردم عراقند که ناشی از هرج و مرج عمومی آن کشور و بمب گذاری انتحاری سنی هاست. آنها با شیعیان عراق احساس همدردی می کنند. آنها از سقوط صدام خوشحالند، اما آمریکا را مسئول خشونت کنونی در عراق می دانند.

ایران از آمریکا هراسان است. از زمان آیت الله خمینی، هسته اصلی سیاست خارجی ایران را ضدیت با آمریکا تشکیل می دهد. آمریکا نیز از آن زمان روشی خصمانه نسبت به ایران داشته و در طول جنگ ایران و عراق بیشتر از عراق حمایت کرده است.

در دهه قبل از 11 سپتامبر، با وجود آنکه حضور آمریکا در خلیج فارس محدود به کشورهای جنوبی آن بود، ایران نیروی نظامی خود را برای رویارویی با آمریکا آماده می کرد. آمریکابعد از 11 سپتامبر عراق را با بیش از 100، 000 سرباز اشغال کرد، تعداد زیادی نیروی نظامی به افغانستان و آسیای میانه فرستاد و روابط امنیتی خود با پاکستان را تقویت نمود. ایران اکنون خود را در محاصره آمریکا می بیند. آمریکا دائما رژیم ایران را تهدید می کند، حاضر به تسلیم تروریست های مخالف رژیم ایران نیست، تحریم های اقتصادی ایران را سازمان می دهد، تلاش های دیپلماتیک بسیاری برای سد کردن راه ایران در دسترسی به انرژی و تسلیحات اتمی انجام می دهد و نیروهای نظامی خود را با فرستادن دو ناو هواپیمابر به خلیج، به سوی ایران نشانه گرفته است. از دیدگاه ایرانیان اینها حرکات خصمانه ای هستند که هراس ایران را تقویت می کنند.

ایران نمی خواهد رویای آمریکا برای عراقی غیر مذهبی و طرفدار غرب تحقق یابد، و خواهان نابودی دکترین آمریکایی مداخله برای تغییر رژیم کشورهاست. تاکنون تحولات عراق به نفع ایران تمام شده و در واقع ایران تنها برنده این جنگ است. عراق ضعیف تر از آن است که برای سالهای آینده تهدیدی نظامی برای ایران باشد. روند دموکراسی در عراق رهبران شیعه را سر کار آورده که بیشتر دوست تهران هستند تا واشنگتن.

هراس ایران نسبت به سال 2003 کمتر شده، اما هنوز نگران است. نقش بلند مدت نیروهای آمریکایی و آینده رژیم شیعه عراق در هاله ای از ابهام قرار دارد. بی ثباتی در عراق موجی از پناهندگان را بسوی ایران سرازیر خواهد کرد که می تواند به ناآرامی در نواحی کردنشین و عرب نشین ایران بیانجامد. انتظار می رود آمریکائیان دیر یا زود عراق را ترک کنند، و ایران می خواهد با افزودن به نفوذ خود در عراق برای دوران پس از جنگ آماده شود.

اینکه مسلح کردن عوامل ایران در عراق چقدر به منافع آمریکا لطمه می زند، می تواند نگرانی آمریکا باشد، اما تنها نگرانی ایران نیست. گروههای شیعه ای که از ایران سلاح دریافت می کنند، پس از خروج آمریکا بیشتر طرفدار ایران خواهند بود و مهمتر آنکه نسبت به رقبای خود در عراق از قدرت بیشتری برخورد خواهند شد. ایران در لبنان نیز حزب الله را ساخت که دیگر رقبای شیعه را کنار زد و از تمام گروههای غیر شیعه قوی تر شد. ایران همین هدف را در عراق دنبال می کند.

رهبران کنونی ایران بشدت ضد آمریکایی هستند. آنها مایلند آمریکا در همه جا شکست بخورد. پس جای تعجب نیست که به عوامل خود در عراق تسلیحات نظامی برای مقابله با آمریکا بدهند. حتی اگر ایران اختیار این حملات را نداشته باشد، مقامات ایرانی می دانند که بعضی از گروههایی که آنها تربیت کرده اند در این حملات ضد آمریکایی شرکت دارند.

اما تهاجم ایران در عراق می تواند فراتر از اینها برود. ایران می تواند سلاحهای پیچیده تر در اختیار گروههای عراق بگذارد و از آنها بخواهد حملات بیشتری علیه هدفهای آمریکایی انجام دهند. شیعیان عراق تنها گروه مورد نظر ایران نیستند. تهران رابطه ای تاریخی و طولانی با گروههای مختلف کرد دارد. ایران گروههای کرد عراقی را به رسمیت می شناسد و با رهبران آن ارتباطات خوبی دارد.

ایران نشان داده هرجا که به نفعش باشد با گروههای سنی از قبیل جهاد اسلامی و حماس نیز رابطه خوبی برقرار خواهد کرد. کمیسیون 11 سپتامبر گزارش داد که ایران همکاری تاکتیکی خفیفی با تندروهای مرتبط با القائده داشته است، اگرچه بدبینی متقابل مانع از گسترش این روابط شده است.

اما با خروج نیروهای آمریکایی از عراق موقعیت بلند مدت ایران در آن کشور ضعیف خواهد شد. ایران ابتدا تلاش خواهد کرد خلاء ناشی از خروج آمریکائیان را پر کند، اما نخواهد توانست هرج و مرج ناشی از چنین اقدامی را کنترل کند. قدرت اقتصادی و نظامی ایران محدود است و مدل حکومتی ایران برای عراقی ها جذابیتی ندارد. شیعیان میانه رو مانند آیت الله سیستانی نیز تلاش می کنند فاصله خود با تهران را حفظ نمایند. سنی ها نیز از هم اکنون بر علیه تسلط احتمالی ایران به مبارزه برخاسته اند.

در دوران پس از جنگ، ایران اهرم فشار بر علیه آمریکا را از دست می دهد و احتمالا در عراق موقعیتی آسیب پذیر پیدا می کند، ضعفی که آمریکا می تواند در سالهای آینده از آن استفاده نماید.