اسفندیار صفاری
در همان حال که منابع خبری موثق، از دستگیری متهم اول پرونده معروف به “دختر شوکت” در ارمنستان خبر می دهند و رییس پلیس امنیت تهران بزرگ از دستگیری اودر فرودگاه بینالمللی تهران می گوید؛ باز از سی دی هایی تازه ای سخن می رود که نسخه های چندین هزارتایی آن در بازارهای تهران دست به دست می شوند.
سی دی “دختر شوکت” یک ماهی معروفترین و پر طرفدارترین فیلم زیر زمینی ایران بود . اما حالا “یک سایت خبری از فروش سی دی فیلم غیر اخلاقی منتسب به یکی دیگر از هنرپیشگان زن شبکه 3 سیما در بازار غیر قانونی سی دی فروشان تهران” خبر داده است. سرپرست فرماندهی انتظامی مشهد نیز از این گفته است که “فقط طی چند روز گذشته حدود 20 هزار سی دی مستهجن و غیرمجاز از واحدهای صنفی غیرمجاز جمع آوری شده است.”
خرید این نوارها که گاه قیمت یک نسخه آن به 12 هزارتومان می رسد، کار سختی نیست. در خیابان های اصلی شهر فروشندگان ریشو و تسبیح بدست که زیر ظاهری موجه انواع فیلم های ممنوع را می فروشند، نام ها را زیرگوش عابران تکرار می کنند؛ روی موبایل ها “اس ام اس” می فرستند، “تیزرش” رابرای سایت ها می فرستند، در تاکسی و اتوبوس حرفش را می زنند و …
این داستان که دیروز روزنامه جمهوری اسلامی، تازه ترش کرد، با یک خبر کوتاه آغاز شد. مجموعه تلویزیونی نرگس، به کارگردانی سیروس مقدم، یکی از پر بیننده ترین مجموعه های تلویزیونی ایران، یک ماه پیش به پایان رسید، درحالی که چهره های آن در میان مردم بشدت معروف شده بودند. یکی از آنها “زهرا شوکت” بود که در قسمت های زیادی از این سریال حضورداشت.
ایفاگر نقش شوکت بازیگر جوانی است به نام زهرا امیر ابراهیمی. پدرش راننده تاکسی است و مادرش کارمند یک اداره دولتی. خودش هم در چند مجموعه تلویزیونی بازی کرده است.
سازندگان مجموعه و مسئولان صداوسیما نشئه موفقیت و کسب در صد بالای جذب تماشاگر برای مجموعه خود بودند که خبر کوتاهی خواب خوش آنان را بر آشفت: فیلمی “غیر اخلاقی” از زهرا امیر ابراهیمی بازیگر نقش زهره شوکت، یکی از شخصیت های اصلی فیلم به صورت غیر قانونی پخش شده و دست به دست بین مردم در کوچه و بازار می چرخد.
مسئولان حسب معمول ابتدا داستان را جدی نگرفتند. سپس به شکل نیمه پنهان موضوع را پیش کشیدند. برخی مسئولین فرهنگی هم غیر مستقیم گفتند: “تکثیر فیلم های شخصی مردم و تجاوز به حریم خصوصی مردم جرم محسوب می شود.”
اما شهرت بی سابقه فیلم و میزان تکثیرآن، نیروی انتظامی را وارد صحنه کرد. اولین اقدام نیروی انتظامی دستگیری زهرا امیر ابراهیمی بود. نشریات متعدد زرد هم که بر خلاف نشریات جدی تعطیل شده، در تیراژ بالا منتشر می شوند، با انعکاس بازجویی های امیر ابراهیمی وطرح برخی مسائل آشکار و پنهان در کنار آن به ماجرا ابعاد تازه ای دادند. ازجمله خبر ها این بود که پسر طرف معاشقه در فیلم، دستیار کارگردان در سینما بوده و به بهانه تحصیل از کشور متواری شده است. امیر ابراهیمی حضور خود را در فیلم انکار کرد و بعد از مدتی هم آزاد شد.
تا اینکه… پرونده به قاضی سعید مرتضوی سپرده شد و باین ترتیب پروژه ای رقم خورد که مقدمه آن یافتن پسر فراری فیلم “دختر شوکت” بود.
شایعه وحرف
قاضی مرتضوی مجددا زهراامیر ابراهیمی را احضار کرد و شخصا به بازجوئی از او پرداخت. یک بازجوئی شبانه که داستان “زهرا کاظمی” را یاد آوری می کرد. به همین علت بود که وقتی خبر خودکشی زهرا امیر ابراهیمی نقل روز شد، مقامات پلیس بلافاصله آن راتکذیب کردند، هرچند روزنامه جام جم، ارگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی که پیگیری بی سابقه ای در مورد این پرونده از خود نشان داد، نوشت: “این هنرپیشه زن به دلیل فشار های روحی ناشی از تکثیر یک فیلم غیر اخلاقی منتسب به وی دست به این خودکشی زده است.”
بعد از آن به گفته منابع موثق، امیر ابراهیمی به دستورقاضی مرتضوی ممنوع المصاحبه شد و سکوت پیشه کرد.این سکوت خود سرآغاز شایعات دیگر بود. شایعاتی مانند دیده شدن جسد امیر ابراهیمی در پزشکی قانونی. اینجا بود که مرتضوی مجبورشد دستور سکوت را لغو کند. اما آنچه زهرا به طور خلاصه به خبرگزاری ایلنا گفت، خود داستان دیگری بود: “تکذیب من دردی را دوا نمی کند، چه را تکذیب کنم؟ وجود بلاهت را ؟…. من خود عین انکارم! و می دانم نسل نو و جوان و هم نسل خودم در ایران چنین عرصه ای را برای جولان بی غیرتان و عدوهای ابله کیان و ناموس ایران، فراهم نمی کنند.”
در همین حال که قاضی مرتضوی با شدت تمام در تلاش بود تا پسر فراری را دستگیر کند، ماجرای “سی دی دختر شوکت” به یک بحث اجتماعی تبدیل شد. جامعه شناسان میل برای دیدن این قبیل فیلم ها را درجامعه خطرناک توصیف کردند. برخی از چهره های نظام هم در باره آن سخن گفتند. ازجمله سید حسن خمینی که در بحث مفصلی در باره این موضوع گفت: “چه کرده مگر آن دخترکی که تازه پایش به سینما باز شده و چهره محبوب شده؟ آخر گناهش چه بوده که باید با بی شرمی تمام، ابتدا به پخش و انعکاس گسترده یک فیلم جعلی پرداخته و سپس شایعات دیگر را شروع کنیم: شنیدم به دبی رفته، شنیدم به هلند رفته، راستی شنیدی که آن بازیگر سینما ممنوع التصویر شده، و دهها شایعه دیگری که از بیان آن شرم می کنم…ناجوانمردانی که فیلم را با هدف تخریب یک مسلمان - اصلاً یک انسان - با تیراژ وسیع پخش کرده اند، البته می توانند با مال حرامی که گیرشان امده، سال ها آنسوی آب، هر چه می خواهند بکنند، اما آیا می دانند، چه بر سر دخترک معصومی آمده که در پاکی اش شکی نبود؟آیا می دانند، او امروز کجاست؟ ایا می دانند چند بار قصد خودکشی کرده؟ آیا می دانند چند بار کارش به بیمارستان کشیده؟ می دانند چه بر سر خانواده اش آمده؟ ……”
دستگیری به سبک فیلم های جنایی
نیروهای تحت امرقاضی مرتضوی در این فاصله سرنخ پسر فراری را بدست آوردند: در ارمنستان. و سپس طی عملیاتی که جزئیات آن معلوم نشده است، پسر فراری دستگیر شد. فرمانده نیروی انتظامی گفت او هنگام بازگشت به تهران در فرودگاه بین المللی تهران دستگیر شده، و منابع خبری داخلی و خارجی، از جمله گاردین، از دستگیری وی در ارمنستان خبر دادند. به هر حال کسی که با چنین پرونده ای از ایران گریخته بود، منطقا دوباره به ایران بر نمی گشت، آن هم از طریق فرودگاه بین المللی تهران. سخنان سردار علیپور در این زمینه خود ظن ها را تقویت کرد: “بر خلاف برخی شایعات، به دوبی و سوئد فرار نکرده بود و تنها مقارن 27 مهر ماه سال جاری، چند روز پس از انتشار سیدی در تهران به ارمنستان متواری شده بود که پس از دستگیری مدعی شد، در ارمنستان دانشجوست”.
به هر روی عکس پسر جوان با صورت پوشیده نیز چاپ شد؛ و تنها ساعاتی بعد خبرنگاران نشریات زرد به نقل از بازجویان اعترافات اورا منتشر کردند. بر اساس این اعترافات پسر فراری ادعا کرده بود که بازهرا امیر ابراهیمی صیغه محرمیت خوانده و فیلم رابصورت شخصی تهیه کرده است. او سپس فیلم را از هارد کامپیوتر پاک کرده و کامپیوتر را به فروش رسانده است. اما خریدار کامپیوتر، اطلاعات را باز خوانی و آن را تکثیر کرده است. اعترافاتی که زهرا امیر ابراهیمی آنهارا تکذیب کرد.
بعد هم گفته شد گروهی دولتی مشغول تهیه یک کپی 85 فریم در دقیقه از روی فیلم هستند تا بالاخره ثابت شود دختر فیلم زهراست یا کس دیگر. اما طبعا تلاش برای شناسایی و دستگیری عاملان پخش سی دی قرار بود ادامه یابد.
داستان دنباله دار
و این تلاش ادامه داشت که روزنا خبر داد سی دی دیگری به بازار آمده؛ و عصر ایران نوشت: “در این فیلم غیر اخلاقی، شخصی، به همراه چند مرد دیگر دیده می شود”. سی دی فروشان بازار هم گفته اند “این سی دی متعلق به یکی از بازیگران سریال های معروف صدا و سیما است” و قیمت این محبوبیت در هر نسخه” تا 12 هزار تومان” هم می رسد.
این قیمت بالا که ظاهرا به جیب فروشندگان شبکه های غیرقانونی توزیع نوار و سی دی می رود، سرریز های دیگری هم دارد. در طول این مدت جهت گیری خبرها از “انجام اعمال مغایر شرع و خلاف منافی عفت عمومی”به گرفتن انگشت اتهام به جانب هنرمندان سینما تغییر جهت داد. ابتدا یکی از سایت های خبری وابسته به جناح راست، نوشت: “فرد حاضر در صحنه پسر یکی از کارگردان های مشهور سینما است”. بعد ایسنا، به نقل از سردار علیپور نوشت: “متهم دستیار یکی از کارگردانان معروف است”، سپس نوشتند او طراح صحنه است و … این خبرها البته تکذیب شد، زهرا امیر ابراهیمی هم در گفتگو با خبرنگار گاردین حضور در این فیلم را به شدت رد کرد، اما همه اینها مانع از آن نبود که روزنامه جمهوری اسلامی، در ستون جهت اطلاع خود، این فیلم را نه “منسوب” به این بازیگر که “مربوط” به او معرفی کند.
این روزنامه در عین حال نوشت: “توزیع گسترده فیلم مستهجن مربوط به یکی از بازیگران مجموعه تلویزیونی نرگس و اظهارات مسئولان درباره تعقیب و مجازات عاملان توزیع این فیلم این سئوال را در اذهان پدید آورده که علاوه بر آنها چرا هیچ سخنی از تعقیب و مجازات مرتکبان و افراد حاضر در صحنه مستهجن به میان نمی آید”.
جمهوری اسلامی در ادامه اضافه کرد: “با انتشار خبر توزیع فیلم مشابهی از یکی از بازیگران زن یک مجموعه تلویزیونی دیگر به نظر می رسد بی توجهی به مرتکبان و ادامه بکارگیری آنها در بازیگری در مجموعه ها و فیلم ها موجب گستاخی بیشتر و رواج و عادی شدن این قبیل جرم ها می شود.”
دستگیری و اعدام
برای رد همین “بی توجهی” بود که پلیس تهران بلافاصله خبر از دستگیری باند “علی میکرب” داد. به گفته مسئولین امراعضای این باند دختران رافریب می دادند و از آنها “فیلم های هرزه” می گرفتند. سردار علیپور، نتیجه تحقیقات پلیس را اینگونه توضیح داد: “باند علی میکروب، دختران نوجوان را تهدید کرده بودند که در صورت عدم همکاری، فیلم ها را در مدرسه و منازلشان توزیع خواهند کرد.”
البته به گفته سردار علیپور، “باند علی میکروب سرانجام نه توسط پلیس و نیروهای امنیتی، بلکه با مراجعه یکی از دختران تجاوز شده به پلیس لو رفت.” و همان جا بود که اعلام شد از ابتدای سال تاکنون 20 پرونده در خصوص فیلمبرداری از این صحنه هابه پلیس امنیت تهران بزرگ ارجاع شده است.
داستان که به اینجا رسید، آقای جمال کریمی راد، وزیر دادگستری و سخنگوی قوه قضائیه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران گفت در ارتباط با توزیع “سی دی های مستهجن”، سه پرونده با هفت متهم در دادسرای تهران تشکیل شده و دادستان در کیفرخواستی که برای آنان صادر کرده، آنان را متهم به تجاوز به عنف و اشاعه فحشا کرده و خواستار اعدام آنان شده است.
کریمی راد اضافه کرد: “جمعا 35 نفر در ارتباط با توزیع سی دی های حاوی تصاویر ویدئویی هرزه گرایانه دستگیر شده اند که تعدادی از آنان در بازداشت به سر می برند.” و حالا هفت نفر از اینان در انتظار اعدامند.
داستان “دختر شوکت” دارد فراموش می شود، اما داستان های دیگری آغاز شده است.