هویت جنبش سبز در ایران

گاردین
گاردین

» تحلیل گاردین از شرایط جنبش سبز

برای کسانی که در اعتراضات ضدحکومتی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ شرکت کرده‌اند، میدان‌های مرکزی تهران خاطرات اندوهباری را زنده می‌کند. در نزدیکی میدان آزادی که مرکز اغلب ناآرامی‌های آن سالیان بود، گلنار ۵۹ ساله با شکسته شدن شیشه‌های زیرزمینی که به همراه برخی دیگر از معترضان در آن مخفی شده بود، دعا می‌خواند. این محل یک کیلومتر به سمت شرق میدان انقلاب است که در نزدیکی دانشگاه تهران قرار دارد و امیرحسین ۳۱ ساله به خاطر می‌آورد، یک زن را با پرتاب کردن سنگ به سمت نیروهای امنیتی در آنجا نجات داده بود. هوشنگ ۳۰ ساله به یاد می‌آورد در نزدیکی میدان ولیعصر شاهد زیرگرفته شدن یک معترض توسط خودروی پلیس بوده است.

پس از گذشت بیش از پنج سال از ناآرامی‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، چیز زیادی باقی نمانده که معترضان را به یاد شور و حرارت آن زمان بیاندازد. وضعیت وخیم اقتصادی و جو سیاسی سرکوب‌گر اواخر دوران احمدی‌نژاد، امید گشایش دموکراتیک را از بین برد. نامزدی حسن روحانی معتدل برای ریاست‌جمهوری ایران، میلیون‌ها هوادار اصلاحات را که انتخابات‌ قبلی را بایکوت کرده بودند جذب کرد، اما بسیاری می‌گویند دولت جدید نتوانسته وعده‌هایش را در مورد تغییرات اجتماعی محقق کند.

چهاردهم فوریه، سالروز دستگیری میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، توسط نیروهای اطلاعاتی ایران بود که با ناآرامی‌های دموکراسی‌خواهانه در تونس و مصر تلاقی داشت. نیروهای دموکراسی‌خواه ایران نگران این هستند که پس از ناامیدی‌های سال‌های اخیر، انرژی آزادشده در سال ۲۰۰۹ از جامعه رخت بربسته باشد. بسیاری روحانی را متهم به نداشتن یک برنامه جدی برای تغییرات سیاسی می‌کنند و ادعا می‌کنند اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند برنامه خود را برای پیشروی ارائه کنند.

آناهیتا ۲۷ ساله که در تمام اعتراضات آن‌ سال‌ها به جز یکی شرکت کرده می‌گوید: “وقتی این ایده‌آل‌ها را دارید و به هر دلیلی محقق نمی‌شوند، طبیعی است که افسرده شوید. پنج سال پیش ما در خیابان بودیم و آرزوهای بزرگی داشتیم که به جایی نرسید… من در خودم دیگر آن انرژی را نمی‌بینم که به خیابان اختر (محل حصر موسوی) بروم و شعار بدهم. باید زمانش برسد و هنوز نیامده است.”

یوسف اباذری استاد جامعه‌شناس ایرانی می‌گوید: “اتفاقی که افتاده این است که دولت سعی می‌کند به مردمی که کاملا از سیاست دلسرد شده‌اند نزدیک شود. با این مکانیسم دولت و مردم یکی می‌شوند و دیگر هیچکدام دیگری را تهدید نمی‌کند.”

فعالان مخالف می‌گویند، به رغم جو سرکوب پس از سال ۲۰۰۹، هنوز آن انرژی وجود دارد. نگاه برخی از فعالان به انتخابات سال آینده مجلس است تا بتوانند از این باتلاق سیاسی بیرون آیند. آن‌ها امیدوارند با حمایت از نامزدهای اصلاح‌طلب و معتدل بتوانند نفوذ اصولگرایان را در مجلس کاهش دهند. یک روزنامه‌نگار سیاسی مستقر در تهران به گاردین گفت: “بعید می‌دانم جنبش سبز بتواند در نتیجه انتخابات مجلس نقشی ایفا کند، چون نامزد قابل اتکایی ندارد.”

یکی از اعضای جبهه مشارکت که پس از اعتراضات ۲۰۰۹ دستگیر شده بود اعتقاد دارد، شرط افزایش فعالیت‌های جنبش، پیش از انتخابات مجلس، پیروزی در مذاکرات هسته‌ای است. دستیابی به توافق هسته‌ای و رسیدگی به رنج‌های اقتصادی مردم، می‌تواند قدرت دولت روحانی را در جبهه داخلی افزایش دهد و به نیروهای دموکراسی‌خواه جرات بدهد تا خواسته‌های خود را مطرح کنند.

بسیاری از عواملی که حیات آینده جنبش سبز را رقم می‌زنند، بیرون از مرزها هستند. نبرد ایران با داعش در عراق و سوریه، سیاستمداران محافظه‌کار ایران را تقویت کرده است. یک جامعه‌شناس دانشگاه تهران به گاردین گفت: “یک گروه خونخوار داریم که در حال پیشروی به سمت مرزهای غربی کشور هستند. این ترس مانع هرگونه حرکت رادیکال است، چون درگیری‌های خیابانی یا بی‌ثباتی سیاسی به معنای ناامنی است. مصر، سوریه، لیبی، همه از پیامدهای انقلاب دموکراتیک خود رنج می‌برند. تمام این‌ها بر جنبش سبز تاثیر می‌گذارد و انگیزه عمومی را کاهش می‌دهد.”

چندی پیش یکی از دادستان‌های کل اعلام کرد، چاپ تصویر و سخنان محمد خاتمی ممنوع است. پس از آن، هواداران خاتمی نسبت به این موضوع در رسانه‌های اجتماعی اعتراض شدیدی کردند. جامعه‌‌شناس دانشگاه تهران این را نشانه‌ای از پتانسیل جنبش سبز در آینده می‌داند. او می‌گوید: “در مدت ۲۴ ساعت، ۳۰ هزار نفر به صفحه‌ای در فیسبوک با عنوان “ما رسانه خاتمی هستیم” پیوستند. آیا این یک جنبش مرده است؟”

منبع: گاردین - ۹ مارس ۲۰۱۵