امید زیادی ندارم ایران ساخته شود

نویسنده

» عباس کیارستمی در مصاحبه با ال پائیس

هیچ کس نمی تواند از عباس کیارستمی [متولد ۱۹۴۰ تهران] انتظار داستان های متعارف داشته باشد. سلطان سینمای ایران می داند چگونه باید شرایط را تغییر دهد. ژولیت بینوش در آخرین فیلم او به نام “کپی برابر اصل” جایزه بهترین بازیگر زن را در جشنواره کن از آن خود کرد و این درحالی بود که بازیگر و کارگردان به یک زبان مشترک سخن نمی گویند. این فیلم دو داستان عشقی را که به یکدیگر پیوند خورده به تصویر می کشد.

در این مصاحبه که به صورت تلفنی انجام شده، عباس کیارستمی، از تهران، به سؤالات ما پاسخ می دهد و همکار او معصومه لاهیجی در پاریس سئوال و جواب ها را به اسپانیایی ترجمه می کند.

 

آیا شما نگران این نبودید که بیننده در این فیلم احساس سردرگمی کند؟

این یک ریسک بود. ولی این هم خطرناک است که به دام یک داستان متعارف عشقی گرفتار شویم، با کلیشه هایی که معمولاً در این قبیل داستان ها دیده می شود.

 

فیلم شما در جشنواره کن به دیگر فیلم های بزرگ جهان شباهت داشت، فیلم هایی مانند “جاده مالهالند” ساخته دیوید لینچ و “همیشه می خوامت” ساخته روسلینی…

برای من عجیب نیست که بین فیلم من و دیگر فیلم ها شباهت وجود دارد. منطقی است: ما همه یک سوژه را پیش رو داریم و آن انسان است. در این فیلم مشکل بتوان درک کرد که مرز بین کپی و اصل کدام است. می دانم که در این فیلم نقاط مشترکی با روسلینی وجود دارد. 

 

از اینکه نمی توانستید با بازیگران ارتباط برقرار کنید چه احساسی داشتید؟

همین احساسی که الان با شما دارم. من بیشتر به لحن ها و ژست ها توجه می کردم. این حالت مرا از مسایل دیگر رها کرده بود، چون برای یک بار هم که شده روی تصویر متمرکز شده بودم و نه چیز دیگر. امیدوارم بتوانم این حالت را در فیلم های ایرانی هم پیاده کنم و به مانند ناشنوایان گفتگوها را فراموش کنم و روی حرکات متمرکز شوم.

 

آیا “کپی برابر اصل” یک تحول در کار شما محسوب می شود؟ آیا باز هم در غرب فیلم خواهید ساخت؟

باید ببینیم چه پیش می آید. شاید در کار بعدی ام باز هم دورتر رفتم.

 

آیا شما در کارهایتان احساس آزادی بیشتری نسبت به دیگر فیلمسازان ایرانی، مانند جعفر پناهی و خانواده مخملباف دارید؟

زمان هایی هم بوده بدون فیلم ساختن در ایران گذشته. ولی من شهری که در آن متولد شده ام را انتخاب کردم. فیلم بعدی ام نیز در اینجا ساخته خواهد شد و مجوز آن هم صادر شده. درحال حاضر در ژاپن فیلم می سازم.

 

در ژاپن؟

بله، چرا که نه؟ فیلم داستان عشق میان یک زن ومرد را بیان می کند؛ چیزی که ساخت آن در ایران ممکن نیست. در کپی برابر اصل بعضی از کلمات را می فهمیدم ولی در ژاپن هیچی نمی فهمم.

 

آیا به آینده کشورتان مطمئن اید؟ با توجه به اینکه جوانان بسیاری هستند که می توانند سیاست ایران را تغییر دهند.

نه، من خیلی در این مورد بدبین ام. جوانان آن طور که نفت کشور را تحت تأثیر قرار داده، شرایط را تحت تأثیر قرار نمی دهند. امروز چند فیلم کوتاه ساخته فیلمسازان جوان ایرانی را دیدم و واقعاً به آنها افتخار می کنم. البته فقط با کنار رفتن  قدرت نفت است که می توان ایران دیگری را ساخت. متأسفانه امید زیادی در این مورد ندارم.

 

منبع: ال پائیس، ۲۶ اکتبر