محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس و نماینده تهران که در ماههای گذشته تلاش میکرد تا به گروههای تندروتر راستگرا در ایران همچون جبهه پایداری نزدیک شود، اخیرا سخنان جدیدی بر زبان میآورد که نشانه ناامیدی او از نزدیک شدن به این جریانها تلقی میشود.
باهنر در گفتگو با سایت جماران گفته است: “ما میگوییم مشاور اصلی اصولگرایان و جبهه پیروان خط امام و رهبری جامعتین هستند، لذا با آنها در جلسات خصوصی شرکت میکنیم و ممکن است با آنها در این جلسات بحث و جدل کنیم، اما در نهایت اگر به تفاهم برسند، از آن تبعیت خواهیم کرد. بعضیها سوال میکنند شما با پایداریها میتوانید زیر یک چتر باشید؟ به قول مرحوم آیتالله مهدویکنی که میفرمودند «این کار یک ائتلاف است نه وحدت فلسفی و موضعی.» ما در چنین ائتلافی حضور خواهیم یافت.”
او درباره گروههای نزدیک به احمدینژاد هم تاکید کرد: “طرفداران آقای احمدینژاد بین خودشان انشعابات متعددی دارند و نمیتوانند یکپارچه شوند. درمیان کسانی که با آقای احمدینژاد کار کردهاند افرادی او را قبول ندارند، برخی هم هستند که احمدی نژاد آنها را قبول ندارد و برخی هم او را منهای برخی اطرافیانش قبول دارند. بالاخره در جریان آنها انسجام وجود ندارد، یعنی در حد عده و جمع نیستند که بتوانند یک قطب به وجود بیاورند، بخشی با ما هستند، بخشی با رادیکالهای پایداری هستند و بخشی هم ممکن است بروند به اعتدالیون و اصلاحطلبان بپیوندند.”
محمدرضا باهنر درباره تاکید آیتالله مصباحیزدی بر انتخاب “اصلح” به جای “صالح” که در انتخابات گذشته نیز با همین شعار موجب اختلاف در میان راستگرایان شده بود نیز گفت: “یک حرف خیلی سادهای است اگر یک لحظه به این جمله من دقت بشود، درستی آن تائید خواهد شد. بنده میگویم ما صالح مقبول را به اصلح غیر مقبول ترجیح میدهیم، یعنی چه؟ یعنی اگر صلاحیت یک نفر در حد عالی و ۲۰ است، اما مقبولیتش به اندازه کسی نیست که صلاحیتش کمتر از او و مثلا ۱۸ است، ما آنکه صلاحیتش کمتر ولی مقبولتر است را انتخاب میکنیم؛ چون احتمال رایآوریاش بیشتر است. فرض کنید ۲۹۰ نفر آدم اصلح علامه دهر معرفی کردیم و رای نیاوردند، معلوم است که نتیجه انتخابات برای ما موفق نخواهد بود. ما آدمی را باید معرفی بکنیم که رای میآورد.” او کنایه زده بود: “برخی ایدهآل فکر میکنند میگویند ما فقط از نمره بیستها حمایت میکنیم، این اشکال ندارد، شما همیشه از نمره ۲۰ ها حمایت کنید، ولی تجربه نشان میدهد که در انتخابات موفق نمیشویم. من معتقدم اگر این منطق را برای حضرت آیتالله مصباحیزدی بیان کنند، ایشان هم حتما این حرف منطقی را میپذیرند. نماینده شدن مشروط به رای مردم است. بدون رای مردم کسی نمیتواند نماینده بشود، هرقدر هم آدم خوبی باشد.”
سخنان محمدرضا باهنر به معنی ناکامی او در جلب رضایت جریانهای تندروتر راستگرا در ایران تلقی میشود. تلاشهای چند ماه گذشته او برای نزدیکی به این جریانها، متحدان سابق او از جمله علی لاریجانی و هواداران او در مجلس را نیز از باهنر دور کرد و حتی اخباری از احتمال از دست دادن نایب رئیسی مجلس برای باهنر نیز مطرح شد.
روز سهشنبه، روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان “یار لاریجانی رقیب باهنر میشود؟” خبر داد که کاظم جلالی رئیس فراکسون رهروان ولایت، و از نزدیکان علی لاریجانی، برای کسب کرسی نایبرییسی دوم مجلس آماده شده است. نویسنده این روزنامه اضافه کرده بود: “دوقطبی باهنر ـ جلالی در واقع نمود اصلی شکاف فراکسیون اکثریت مجلس است؛ فراکسیونی که بعد از استیضاح رضا فرجیدانا، به شکلی مشهود قسمتی از بدنه آن به سمت طیف منتقد دولت در مجلس چرخید. چند ماهی بعد البته محمدرضا باهنر علنا تایید کرد که در این چرخش و البته به نفع منتقدان دولت به ایفای نقش پرداخته است.”
دیروز نیز سایت تابناک وابسته به محسن رضایی طی گزارشی تاکید کرد که “باهنر باید در رفتار سیاسی خود تجدیدنظر کند تا نائب رئیس بماند.” این سایت از قول محمد باقریبناب، یکی از اعضای فراکسون نزدیک به لاریجانی نوشته بود: “چیزی که مهم است اینکه به مطالبات رهروان و بحثهایی که در فراکسیون میشود، جامه عمل پوشانده شود. سال گذشته ما چیزی درباره این موضوع ندیدیم و تقریبا هیچ یک از خواستههای نمایندگان عضو رهروان محقق نشده است، این موضوع باعث شده که فراکسیون رهروان از برخی نواب و دبیران گلایههایی داشته باشند.” او اضافه کرده بود: “به نظر میرسد آقای باهنر هم باید در این مدتی که نائب رئیس بودند، کمی بیشتر هوای اصولگرایان رهروان را میداشتند، همچنین باید ثبات مدیریتی بیشتری در اداره مجلس باشد. آن گونه که در خصوص مسائل کلان مملکتی از وی انتظار داشتیم، محقق نشده و باید در این موارد تجدید نظر اساسی داشته باشد و رفتارهای سیاسی خود را اصلاح کند، تا بتوانیم در سال آخر از ایشان استفاده کنیم. در غیر این صورت شاید این تغییرات انجام شود.”
به نظر میرسد که بر خلاف پیشبینیهای اولیه محمدرضا باهنر، جبهه پایداری و هواداران احمدینژاد حاضر به پذیرش او در میان خود نبودند و راستگرایان نزدیک به ناطقنوری و علی لاریجانی هم قصد فراموش کردن اختلافهایشان در سالهای گذشته را ندارند. اکنون اگر باهنر جایگاه خود در میان نیروهای سنتیتر نزدیک به جامعه روحانیت و جامعه مدرسین را نیز از دست بدهد، ادامه کار سیاسی او ناممکن خواهد بود.
سایت نامه که نزدیک به حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی محسوب میشود، چند روز پیش در گزارشی از “پایان زودهنگام دوستی سیاسی باهنر و مصباح” خبر داد. نویسنده این سایت معتقد بود که علت چرخش سیاسی مصباح قدرت گرفتن آیتالله محمد یزدی بعد از انتخابش به ریاست خبرگان و اهمیت پیدا کردن دوباره جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز بوده است.
نویسنده تاکید کرده بود: “باهنر در کنار جایگاهاش در مجلس، دبیرکل جبهه پیروان اسلامی نیز هست. مجموعهای که شامل ۱۷حزب از جریان راست سنتی است. و باهنر میخواهد رهبری این جریان را همچنان در دست داشته باشد. او بهتر از هرکس دیگری میداند که نزدیکی به مصباحیزدی و جبهه پایداری برای او یعنی پایان اعتماد جبهه پیروان! همین معنا باعث شده تا محمدرضا باهنر مجاب شود از میان جامعتین و مصباح یزدی، دست بیعت به جامعتین بدهد تا جایگاه زعیمی خود در جبهه پیروان را حفظ کند. باهنر به شدت علاقه دارد که تبدیل به سیاستمداری همچون مرحوم عسگراولادی شود که جریانهای اصولگرایی به او به عنوان یک ریش سفید نگاه کنند.”
چرخشهای مکرر محمدرضا باهنر نشانهای از اختلافهای عمیق در میان راستگرایان ایران است؛ اختلافی که حتی حضور رقیب مشترک نیز موجب کاسته شدن از آن نشده است. راستگرایان تنها زمانی به علت این اختلافها شکست نخوردند که رقیبان سیاسیشان توسط دیگر نهادهای حکومتی حذف شده بودند. در انتخابات آینده مجلس گرچه احتمال حضور قدرتمند اصلاحطلبان وجود ندارد و احتمالا مرحله ردصلاحیتهای شورای نگهبان آنها را کنار خواهد زد، اما بخشی از اصلاحطلبان که متحد دولت شده و با نام اعتدالگرایی فعالیت میکنند، همچنان خطری برای راستگرایان سنتی خواهند بود.