بختیار و شعر و ادبیات ایران وگزارشی ازنمایشگاه نقاشی های های مونا جان محمدی در بخش چهل کلید این هفته ….
نگاهی به روزمرگی
مونا جان محمدی لحظه های ناتمام زندگی اش را در مهار آب و رنگ درآورده است. او دوران تجربه اندوزی، کشف خود و درک دقایق فنی کارش را سپری می کند. با این حال در پس تجربه های تصویری این نقاش، می توان نشانه هایی از یک دگردیسی خلاق را مشاهده کرد. بی درنگ باید اضافه کرد که دوران تجربه اندوزی و کشف خود برای هنرمند پایان ناپذیر است. آنچه که میان هنرمندان ایجاد تفاوت می کند در کشف دقایق فنی و فهم بینش و نگاه ناب و ویژه است. برخی از نقاشان، همواره در پی بازآفرینی اشکال و خلق تصاویری واقع نما و ثبت نکات صرفاً فنی اند و برخی دیگر، نقاشی را به ابزاری برای تأویل و تفسیر جهان تبدیل می کنند، و عده ای دیگر، تصاویر دریافتی و احساس ها و اندیشه های خود را در تابش اندیشه ای مجرد قرار می دهند که جز بیان خالص و انتزاعی چیز دیگری را برنمی تابد.نقاش جوان گالری هما نیز از این جریان مستثنی نیست و با آفرینش لحظات انتزاعی آدمیزاد بر بوم خود تلاش می کند نگاهی دیگر به اشکال هندسی برآمده از درونیات خود داشته باشد.
نمایشگاه “صورتکهای گل به سر” در تازهترین آثار این هنرمند جوان، تماشاگر را با یک مولف تجربهگر رودررو میکند. او در آثارش به لحظات ساکن و زودگذر ولی تکراری میپردازد که هر روز انجامشان میدهیم و به راحتی و بدون تأمل از خاطر میبریم. وی نقاشی است که به نمایش روزمرهگیها میپردازد. آنچه توجه بیننده را هنگام تماشای آثار مونا جان محمدی به خود جلب میکند، صراحت او در برخورد با لحظههای ایستا و تکراری زندگی است که اغلب سعی در به خاطر آوردنشان نداریم و معمولاً ساده از کنارشان میگذریم؛ لحظاتی بسیار حقیقی و پرتأمل، لحظه درک گذشت زمان، لحظات پنهان تصمیمگیری و نظر کردن به خود. در این مجموعه پارادوکسی را در ذهنیت نقاش نسبت به انسان مشاهده میکنیم که از یک سو انسان را در لحظات فعال همراه با ذهنیتی پویا در کنار تکرارها و روزمرهگی تصور میکند و از سوی دیگر او را بدون کاربرد و منفعل و نظارهگر گذشت زمان تجسم میبخشد. تکرار مداوم یک حالت یا یک فیگور در چند تابلوی نقاشی، قصد و تعمد نقاش بر تکراری بودن فضای زندگی روزمره را نشان میدهد. وی صورت کاراکترها را در طراحی های خود محو میکند یا اصلاً به نمایش نمیگذارد و نقش اصلی را بر عهده فیگورها میگذارد.
خشایار فهیمی ـ شاعر و نویسنده معاصر ـ در مقدمه این نمایشگاه نوشته است: جان محمدی در آثارش ،حوزه فرم و محتوا را از طریق دستیابی به یک زبان فردی به پیش برده است. ثبوت نگاههایی که میخواهند راز بمانند ؛ یا وضوح اندامها ، که بیان خواهش و اندوه میکنند؛ نیز پوستهای مسخ شده ، پیوسته موکول به رفتاری هستی شناسانهاند و راستها را میگویند؛ یا لااقل مکث میکنند ؛ اما المانهایی از فیگورها ، لباسها و اکسسوار؛ مانند گلهایی که در مکانیسمی خیالی ، از سر روییدهاند و کلاه میشوند، در برابر رفتاری چیستی شناسانه را تبادر میکنند. دیگر راستها را نمیگویند و سکوت میکنند.
موضوع پرترههای این مجموعه خود روایی نقاش است و ژستهای اغراق شده و صورتهای سفید و رنگ و رو رفته به نوعی نریتو اکسپرسیونیستی منجر شده است.
بیوگرافی نقاش:
تهران،1363| کارشناسی نقاشی، دانشکده ی هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران1388 | نمایشگاه های انفرادی:
گالری هما، 1390 . گالری طراحان آزاد، طراحی، 1390 | گالری اعتماد، نقاشی، 1389 | گالری ماه مهر، نقاشی، 1388 گالری محسن، طراحی، تهران، ایران 1388 | گالری هما، منتخب نسل نو، نقاشی، 1388 | گالری هما، منتخب نسل نو، نقاشی، 1387 | موزه دکتر سندوزی، نقاشی، 1387 | گالری آناهیتا، نقاشی، 1386