مدتهاست که عزاداری مسلمانان شیعه برای امام سومشان، تبدیل به یک پارتی و مهمانی کامل شده. از غذای نذری که به نوعی بخش خوردنیهای مجلس را تامین میکند و قدمت طولانی دارد که بگذریم، مدتهاست که سینهزنی روزهای تاسوعا و عاشورا تبدیل به محل و محیطی برای مهمانیای با لباسهای آخرین مد و مدل موهای فشن شده و در کنارش نوحه که پیش از این به شکل سنتی و قدیمی اجرا میشد، روزآمد و با ریتم تکنو و پاپ و بعضی مواقع همان کلمات اجرا میشود.
پخش نوحه و روضهای که در شهر یزد اجرا شده و بخشهایی از کلاماش متعلق به شعر معروف سهراب سپهری است و اشاراتی به وضعیت جدید کشور و به طور مشخص کلیدواژههای دولت جدید مثل “امید” دارد، دوباره بحث دربارهی شکل جدیدی از نوحهسرایی و روضهخوانی را آغاز کرده. عدهای چنین سبکی را دوست دارند و آن را نشانی از به روز بودن مذهب و مراسماش میدانند و طیف سنتیتر به آن معترض هستند و از این شکل اجرا به عنوان “بدعت خطرناک” یاد میکنند.
یکی از سایتهای مذهبی در مطلبی با تیتر “مداحی با ریتم تکنو” مینویسد: “چندسالی است که در مجالس عزاداری شاهد تحریفات و خرافههایی هستیم که مداحان اهل بیت به منظور جذب جوانان و شور دادن به مجلس از آلات موسیقی و و اشعار مبتذل شروع به خواندن نوحههایی ریتمیکتر از آهنگهای غربی میکنند که غالباً حرمت کلام را شکسته و با بیان و اشاعه واژههای نا مناسب و دور از شأن خاندان پیامبر جایگاه اهل بیت (ع) و سوگوارانشان را پائین آورده است.به طوری که در برخی مداحیها مرثیه و جوهره حقیقی عاشورا به غفلت سپرده شده و در مقابل به اشعار بسیار نازل و نامناسب آن هم با آهنگ و ریتم موسیقیهای «جاز، پاپ، راک، رپ، متال» و نیز ملودی ترانههای فارسی قدیم، ترانههای استانبولی، هندی، عربی و لس آنجلسی تبدیل شده است تا حدی که هدف برخی مداحان فقط گریاندن و جذب جوانان شده و حتی گاهی این تاثیر گذاری در حدی است که نسبت به مقدسات هم توهین صورت می گیرد.”
اشارهی این مطلب به نوحهها و روضههایی متعددی است که با الهام از ترانههای موسیقی روز اجرا میشوند. یکی از مشهورترین این مداحیها با اجرای سعید حدادیان شناخته میشود. او که یکی از جنجالیترین و پرحاشیهترین مداحان اهل بیت است، در نوحهای با استفاده از کلام اردلان سرفراز و موسیقی فرید زلاند ترانهای که پیش از این هایده آن را خوانده را بازخوانی کرده. ترانهی ساقی به طور مشخص و بدون هیچ پردهپوشی عذرخواهی شاعری از یک ساقی، می رسان، است. اما دوپهلو بودن کلمات فارسی در بُعد معنایی این اجازه را به مداح اهل بیت داده که با استفاده از کلماتی مثل “می” و “ساقی” و “یار” نوحهای برای معصومان و قدیسان مذهبی بخواند. این رویه خیلی زود مورد استقبال قرار گرفت و رواج پیدا کرد. مداح دیگری آهنگ مشهوری از سامی بیگی را که در پارتیها و مهمانیها استفاده میشود برداشته و به شکل نوحهخوانی اجرا کرده. مداح دیگری گویا به دلیل علاقهی شخصیاش به آثار محسن چاوشی آهنگی از او را دستمایهی روضهاش کرده و دیگری نوحهاش را با زبان انگلیسی میخواند. استفاده از ریتمهای موسیقی روز و همینطور کلام عامیانه چنان است که گاهی نوحهها پهلو به کارهای عاشقانه و حتی اروتیک میزنند. با دنبال کردن این سبک کارها میتوانید کلمات و عباراتی مثل “میخوامت خیلی زیاد”، “قربون چشمای قشنگت”، “سحر اومدم نبودی”، “رقاصم و رقاصم و رقاصهی عباسام” و… بشنوید. یا حتی در برخی مواقع تکهکلامهای برنامههای طنز تلویزیونی را؛ مثل این نمونه: “شیعه بگو با احساس، به وهابی خناس، ورود به جنت ممنوع؛ اینجا کلاش واس ماس!”
مجریان این سبک نوحهها که گاهی حتی با همراهی سازهای غربی مثل ارگ اجرا میشود، جذب نسل جوانان را دلیل کارشان عنوان میکنند اما از سوی دیگر مداحان قدیمی به این شکل و شیوهی اجرا معترض هستند. غلام کویتیپور که در زمان جنگ ایران و عراق یکی از مشهورترین صداها در زمینهی نوحه و روضه بود، در اینباره گفته: “من تربیت شده خانه جوانان پیشاهنگی هستم اما باورهای خودم را دارم و جایی که لازم بوده از موسیقی در کنار خواندم استفاده کردم. اما وقتی ترانه “سلام من به تو یار قدیمی” خواننده درگذشته لس آنجلسی و ملودی “شهر موشها” را در مرثیههای بعضی از مداحان میشنوم واقعا دل آزرده میشوم چرا که این روند اصلا قشنگ نیست. من به خوبی میتوانم ملودی موجود در ترانههای بسیاری از خوانندگان لس آنجلسی و حتی داخل کشورمان را به خوبی تقلید و اجرا کنم اما هیچ گاه این کار را نکردم. آیا خوانش آهنگی از علیرضا افتخاری در نوحه جایز است؟ چرا باید کار را به جایی برسانیم که عکس فلان خواننده درگذشته لسآنجلسی را با فیلم مداحی مجلس عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) میکس کنند و ما ببینیم ذرهای تغییر در خوانش این نوحه خوان با خانم خواننده نیست؟ اینها از نظر من دهن کجی به محضر مقدس هیاتها و مجالس روضه خوانی است.”
مجلس عزاداری که در میانهی دههی هفتاد در پارکهای شمال شهر به شکل مدرن اجرا میشد و دلیل اصلی و اولیهاش هم عزاداری و سوگواری مذهبی نبود و به طعنه مجلس “مستر حسین و موسیو یزید” خوانده میشد، حالا به شکل سراسری و عمومی تبدیل به یک پارتی بزرگ مجاز شده. در پارتی هم انواع و اقسام خوردنیها یافت میشود و دیگر نذری فقط آن قیمهی سنتی نیست و در برخی از قسمتهای شهر پیتزا و سوشی را به عنوان غذای نذری عرضه میکنند. لباسها و تیپهای مد روز را میتوان دید و البته موسیقی، به شکل جذاب و ریتمیکاش هم موجود است. شاید این تنها گردهمایی عمومی ایرانیان باشد که از سوی حاکمیت منع نمیشود و نمیتوان به آن برچسب ضدمذهب زد. هرچند که شاید در میان درگیری تندروها و با مجریان مدرن مذهب، حرف رهبر جمهوریاسلامی چون فصلالخطابی اینچنین صادر شده است: “البته آهنگ خوب به معنای تقلید از آهنگ موسیقیهای لهویِ مضلّ عن سبیل اللَّه نیست؛ این را توجه داشته باشید. بعضی آهنگها، آهنگهای بدی است، آهنگهای غلطی است، آهنگهای لهوی است؛ این را نباید به وادی حرفه مداحی و خواندن مداحی کشاند. عیبی ندارد که شکلهای جدیدی را در خواندن و قرائت اشعار و آهنگسازیهای گوناگون ابتکار کنید؛ اما از این تشابه و تداخل بپرهیزید. البته آهنگهای لهویِ مضلّ عن سبیل اللَّه را میگویم، نه حالا هر آهنگی که یک وقتی در یک مضمون دیگری خوانده شده، آن را بخواهیم منع کنیم؛ نه، آهنگهایی که لهوی است و مضلّ عن سبیل اللَّه است؛ اینها را نیاورید.”