معضل گرد و غبار سیستان و بلوچستان فقط با دیپلماسی حل می‌شود

نیوشا صارمی
نیوشا صارمی

» یک فعال محیط زیست در گفت‌گو با روز:

سیستان و بلوچستان از اواسط مرداد ماه میزبان گرد و غبار و طوفانی با سرعت 80 کیلومتر در ساعت بود؛ طوفانی که تا چند روز ادامه داشت. تنها در فاصله حدود یک هفته از شروع طوفان، صدها نفر راهی مراکز درمانی شدند، و تهیه مایحتاج زندگی دشوار شد. حمیدرضا میرزاده روزنامه‌نگار و فعال محیط زیست در مورد علل بروز چنین پدیده‌ای به روز می‌گوید: “مسئله، همان مسئله قدیمی رود هیرمند و قراردادی است که در گذشته بین ایران و افغانستان بوده. افغانستان باید حق‌آبه ایران از هیرمند را بدهد که نمی‌دهد، به همین خاطر دریاچه‌های اقماری هامون (هامون هیرمند، هامون صابوری و هامون پوزک) خشک شده و خشک مانده‌اند، ریزگردها هم از همان‌جا بلند می‌شود.” سعید محمودی مدیر کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان پنجشنبه پیش در پاسخ به انتقاد برخی رسانه‌ها درباره اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای نجات تالاب هامون و ارتباط آن با گرد و غبار استان گفته بود: “نباید همه مسائل مربوط به گرد و غبار منطقه را به تالاب هامون ارتباط داد. آنالیز ذرات گرد و غبار سیستان و بلوچستان نشان می دهد که بیشتر از ۶۰ درصد این گرد و غبار ها ذرات سیلیکاته شن هستند که از طریق بادهای ۱۲۰ روزه و از بیابان های اطراف، کویر مرکزی ایران و نقاط شمالی تالاب هامون وارد منطقه می شوند و ارتباطی به تالاب هامون ندارند. بنابراین، نمی توان آن ها را ذرات رس میکرونیزه یا به اصطلاح ریزگرد قلمداد کرد.”

محمودی با اشاره بر اینکه ۴۰ درصد از گرد و غبارها در منطقه، ریزگرد است، گفته بود: “نیمی از این ۴۰ درصد ریزگرد مربوط به بخشی از هامون است که در افغانستان قرار دارد و مابقی مربوط به بخش ایرانی هامون است”.

توفان‌ها و ریزگردهای معلق در سیستان و بلوچستان اما تازگی ندارد؛ سال‌هاست که مردم این استان با مشکلاتی از این دست مواجه‌اند. برخی کارشناسان محیط زیست بی‌توجهی دولت به مسائل زیست‌محیطی این منطقه را مهم‌ترین عامل بروز چنین پدیده‌ای می‌دانند.

 

افغانستان حق‌آبه نمی‌دهد

“این فصل در اقلیم جهانی به “مونسون” مشهور است.مثلا در هند، باعث بارندگی های سیل‌آسا می‌شود اما در ایران بادهای ۱۲۰ روزه می‌وزد که در گذشته باعث می‌شد بخار آب از دریای عمان به طرف سیستان و بلوچستان در جریان باشد و هوا را تعدیل کند. اما از وقتی تالاب‌های هامون خشک شد و کشاورزی در منطقه به شدت منهدم شد، این بادها تبدیل به طوفان‌های گرد و غبار شدند”.این را میرزاده روزنامه‌نگار حوزه محیط زیست می‎‌گوید و ادامه می‌دهد: “حل مسئله هم فقط با دیپلماسی قابل انجام است. دستگاه دیپلماسی باید وارد عمل شود و قرار داد جدیدی بنویسد و مثل همین توافق هسته‌ای، توافق رودخانه‌ای کند.”

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان هم پیش‌تر با تاکید براینکه ایران برای هامون هیچ حق آبه ای دریافت نکرده، گفته بود: “تا کنون هر آبی که به تالاب هامون رسیده از سیلاب افغانستان است اما سازمان حفاظت محیط زیست از طریق دیپلماسی خواهان حق آبه ایران از دولت افغانستان است.”

 روزنامه فرهیختگان در این ارتباط نوشته است: “افغانستان سیلاب‌هایی که در فصل‌های پربارش جاری می‌شود یا سرریز سد کجکی (آخرین سد افغانستان بر هیرمند) را جزء حقابه هامون محاسبه می‌کند. این در حالی است که در این فصل‌ها، بارندگی در حوضه آبریز رودخانه هیرمند و دریاچه هامون، تا حدودی نیاز آبی دریاچه را برطرف می‌کند. با این حال تالاب هامون نیز همانند بسیاری از تالاب‌های ایران، در فصل‌های تابستان و پاییز که بارندگی در حداقل میزان خود است، به حقابه نیاز دارد؛ زمانی که به گفته مسئولان ایران، افغانستان از پرداخت حقابه امتناع می‌کند.”

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست پس از بروز توفان شن در سیستان و بلوچستان در توضیحی در حساب اینستاگرام‌اش ، اقدامانی را که سازمان حفاظت محیط زیست از شهریور ۱۳۹۲ تاکنون برای احیاء هامون و کاهش گرد و غبار در این منطقه انجام داده، نام برد، از جمله: “مکاتبات متعدد با مقامات سازمان ملل، کنوانسیون تالاب ها و برنامه محیط زیست سازمان ملل در خصوص احیاء تالاب هامون و تلاش برای ثبت تالاب هامون به عنوان ذخیرگاه زیست کره در یونسکو و پارک مرزی صلح، مکاتبه و مذاکره با وزارت کشور برای رفع موانع ورود آب از فراه، لایروبی رودخانه ها و پیگیری حق آبه از هیرمند، برگزاری مذاکرات دو جانبه در مورد احیاء تالاب بین المللی هامون در جلسه با آقای اشرف غنی رییس جمهور افغانستان درباره احیاء و همکاری برای هامون است.”

 به گفته ابتکار “تلاش سازمان حفاظت محیط زیست این است که با برنامه ای منسجم آب را به حساس ترین نقاط منتقل و به کنترل گرد و غبار، چرخش اکولوژیکی تالاب و افزایش تولید گیاهی کمک شود. ولی افزایش دما در اثر تغییرات آب و هوایی در جهان و شدت آن در ایران که خشکسالی را جدی تر می کند و بارش کمتر سبب شده تا تاثیرات اقدامات صورت گرفته کمتر و دیرتر ظاهر شود.”