حرف اول

نویسنده
بهاره خسروی

آغاز سال 1389

سانسور بیضایی، میر صادقی، سناپور

جامعه ی هنری ایران پس از دوری جستن چندین ساله از سیاست، سرانجام در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته با شوری فراوان و جمعی همه گیر شرکت کرد تا شاید به مدد کوشیدن و کاویدن صد چندان از سنگ خارای ممیزی راهی برای عبور بگشاید، اما خیانت در خواست مردم و حوادث پس از انتخابات باعث شد تا جامعه ی هنری ایران بیش از پیش سرخورده شود و در تنگنا قرار گیرد. سال گذشته در نهایت با آوارگی و بی خانمانی بسیاری از قلم به دستان پایان همراه شد و به بند کشیده شدن بسیاری از اهالی اندیشه. جعفر پناهی سال را در زندان اوین نو کرد و بسیاری از جوانان سبز ایران نیز هرگز نتوانستند نوروز امسال را درک کنند.

سرانجام زمستان سرآمد و بهار از راه رسید. عادت بهار هم این است که با خود هوای تازه می آورد و امید به شدن. این قصه ی دیرین طبیعت است و رسم روزگار. اما بر خلاف این عادت معمول، سال جدید تا کنون چنین خصوصیتی برای اهالی فرهنگ ایران نداشته است. برای طایفه ی فرهنگی ایران آغاز سال 89 متفاوت از سال گذشته نبود. آن طور که از شواهد پیداست روند تشدید ممیزی ها در سال جدید چه بسا بیش از پیش در دستور کار وزارت ارشاد جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد.

 

اوضاع نابسامان فرهنگ و هنر در ایران، کار را به جایی رسانده که مسئولان شبکه ی رادیویی “صبح تهران” در برنامه ای کم سابقه و هر چند کوتاه و مختصر پای صحبت های “حسین سناپور” نشستند که این روزها از لغو مجوز کتاب هایش خیلی گله مند است. البته نمی توان این سیاست مسوولان برنامه ی رادیویی “صبح تهران” را بی ارتباط با مطرح شدن مساله لغو مجوز کتاب “نیمه ی غایب” این نویسنده در چاپ پانزدهم از سوی “میر حسین موسوی” در مناظرات تلویزیونی قبل از انتخابات دانست. به خصوص که در این برنامه وعده داده شد که “الله‌یاری” مدیر کل امور کتاب وزارت ارشاد اسلامی پاسخ‌گوی موارد مطرح شده در برنامه خواهد بود!

داستان سناپور و مجوز کتاب هایش

داستان لغو مجوز کتاب های سناپور از روزی آغاز شد که وزارت ارشاد دولت نهم، “نیمه ی غایب” این نویسنده را در چاپ پانزدهم لغو مجوز کرد! این مساله که چطور می شود یک کتاب بعد از 15 بار تجدید چاپ شدن در یک دولت از سوی وزارت ارشاد همان دولت لغو مجوز شود بازتاب زیادی در رسانه ها داشت تا جایی که “میر حسین موسوی” در مناظره ی انتخاباتی خود با رییس دولت نهم از آن به عنوان نمونه ی بارز تشدید سانسور بر ادبیات کشور بدون داشتن نص قانونی بیان کرد. اما مشابه این مشکل این بار برای رمان “ویران می ایی” این نویسنده اتفاق افتاده است. در حالی که این کتاب 4 بار در دولت نهم تجدید چاپ شده است، مسوولان وزارت ارشاد مجوز چاپ پنجم این کتاب را به موکول به بررسی مجدد آن کرده است! این در حالی است که وعده چاپ مجدد “نیمه ی غایب” این نویسنده بعد از بررسی مجدد پس از گذشت ده ماه هنوز عملی نشده است. اتفاقی که به گفته ی سناپور پیش از این دو رمان برای مجموعه مقالات وی با نام “ده جستار داستان نویسی” نیز افتاده بود. سناپور با توضیح این مساله در وبلاگش نوشته است: “دیروز از نشر چشمه به من خبر دادند که ارشاد برگه اعلام وصول چاپ پنجم رمان ویران می آیی را نداده و آن را موکول به بررسی مجدد این رمان کرده است. اعلام وصول در واقع اجازه خروج کتاب از چاپخانه است.یعنی هر کتابی علاوه بر داشتن مجوز نشر، وقتی چاپ شد باید از ارشاد مجوز خروج از چاپخانه را هم بگیرد. طبیعی است که ویران می آیی مجوز چاپ را داشت و در همین دولت هم یکی دو بار چاپ شده بود، همانطور که رمان نیمه غایب مجوز داشت و بعد از چاپ پانزدهم در اردیبهشت ماه سال پیش، مجوزش گرفته شد و چاپ مجددش موکول به بررسی مجدد شد؛ بررسی ای که بعد از نزدیک به ده ماه هنوز انجام نشده و ارشاد نظر آخرش را درباره این کتاب اعلام نکرده است. همانطور که اعلام نکرده بودند که نیمه غایب چرا مجوز نشرش پس گرفته شد، رمان ویران می آیی را هم اعلام نکرده اند که چرا حالا که کتاب چاپ شده و آماده پخش است، می خواهند بررسی مجددش کنند و چه مشکلی در آن پیدا کرده اند.”

“شمایل تاریک کاخ ها” رمان دیگر این نویسنده است که بعد از هشت ماه انتظار در راهررهای وزارت ارشاد آدر ماه سال گذشته مجوز چاپ در یافت کرد، ولی بعد از چاپ در اسفند ماه سال 88 این کتاب هم برای بررسی مجدد اجازه ی خروج از چاپخانه را در یافت نکرد! و البته هنوز از بررسی مجدد آن خبری در دست نیست. به همه ی اینها رمان “لب بر تیغ” سناپور را هم باید اضافه کرد که پنج سال است در انتظار مجور به سر می برد. به گفته ی سناپور نشر چشمه با این اوصاف تصمیم گرفته است کتاب های مجوز گرفته ی این نویسنده را نیز چاپ نکند تا مبادا باز هم در چاپخانه خاک نخورند:“از نشر چشمه به‏ام گفتند که با این وضع مجموعه‏ی شعرم را هم که پارسال مجوز گرفته، ترجیح می‏دهند فعلاً چاپ نکنند تا تکلیف این یکی دو کتابی که از من منتظر پخش دارند روشن شود (یعنی همین شمایل تاریک کاخ‏ها و ویران می‏آیی). حق هم دارند. چو.ن ظاهراً داشتن مجوز هم دلیلی برای چاپ کتاب و انتشارش نیست. طبیعی است اگر فکر کنند نکند ارشادی‏ها مشکل شخصی با خودم دارند که حتا کتاب‏هایی را که خودشان اجازه‏ی چاپ یا پخش‏اش را قبل‏تر داده‏اند، حالا جلوش را می‏گیرند و تمام سرمایه‏یی که آن‏ها صرف چاپ کتاب کرده‏اند، معطل و راکد می‏ماند. به شوخی و جدی هم به‏ام می‏گویند مگر تو چه کار می‏کنی؟

 واقعاً مگر ما چه کار می‏کنیم، یا می‏توانیم بکنیم؟ کار مخفی می‏کنیم؟ یا کاری غیر از همین نوشتن‏مان می‏کنیم؟ کاری که بیش‏ترین و به‏ترین حاصل‏اش می‏رود زیر دستِ همین  آقایان  تا برای منتشرشدن یا نشدن‏اش تصمیم بگیرند و تازه وقتی از نظرشان گذشت و بی‏اشکال تشخیص‏اش دادند، و چاپ که شد، نظرشان عوض شود، یا پشیمان شوند و جلوش را بگیرند.

 

جمال میر صادقی؛ نمونه ای دیگر

جمال میر صادقی 77 سال دارد. از نویسندگان مطرح ایرانی است و تاکنون بیش از 30 جلد کتاب، رمان، داستان بلند و نقد ادبی و مجموعه مقالات از وی منتشر شده است.

کتاب های میر صادقی نیز مدت هاست در وزارت ارشاد جمهوری اسلامی در انتطار مجوز به سر می برندو البته سرنوشتی عجیب هم پیدا کرده اند. میرصادقی هفته ی گذشته در گفت و گویی با ایلنا با گلایه ی شدید از وضعیت ممیزی گفت:” هرگز چنین وضعیتی را در حوزه ممیزی شاهد نبوده‌ام. ممیزان امروز به مناسبات جوامع دیگر ایراد می‌گیرند. آنها حتی به اصطلاحات روزمره مردم هم ایراد می‌گیرند. نتیجه سختگیری‌ها افت ‌شدید تیراژ کتاب ‌است… بسیاری از واژگانی که در فرهنگ‌ها و نقد ادبیات داستانی به کار می‌رود، از ساخته‌های من است. اما متاسفانه به کندی و با سخت‌گیری‌های عجیبی؛ به کارهای من مجوز می‌دهند.” کتاب «پیشکسوت‌‌های داستان کوتاه جهان» این نویسنده پیش از این در سال 81 چاپ شده بود هم چنان در انتظار دریافت مجوز چاپ مجدد به سر می برد. جالب تر اینکه مجموعه داستان “سپیده دمان” که در ابتدا شامل 29 داستان می شد با تشخیص خود نویسنده و قبل از آن که وزارت ارشاد بخواهد ان ها را مشمول ممیزی کند با 20 داستان از طرف انتشارات نیلوفر به ارشاد فرستاده شد که بعد از حذفیات زیاد و 7 ماه انتظار  به نویسنده  برای تصمیم نهایی ابلاغ شد و بعد از موافقت نویسنده با حذفیات بعد از گذشت 4 ماه هنوز خبری از مجوز نهایی چاپ آن نیست.  هم چنین به گفته ی میرصادقی، وی پس از آنکه رمان “اسمان رنگ رنگ” با حذفیات زیاد مواجه شد از چاپ آن انصراف داد. مجموعه ی این ممیزی ها وسخت گیری های عجیب ارشاد موجب شده است انتشارات مروارید نیز کتاب “زنان داستان‌نویس نسل سوم” میر صادقی را برای در یافت مجوز به ارشاد نفرستد. اتفاق که گریبان کتاب های حسین سناپور را نیز گرفته است.

 

سرانجام؛ بهرام بیضایی و داستان مقصد

مهرماه سال گذشته پس از کش و قوس هاس فراوان سرانجام پروانه ی ساخت برای فیلمنامه ی “مقصد” به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی صادر شد. فیلمنامه این فیلم از سال 76 برای دریافت مجوز بارها به بنیاد فارابی و وزارت ارشاد ارسال شده بود. و در حالی که از سوی مسوولین گفته می شود پروانه ی ساخت دریافت کرده با گذشت 6 ماه هنوز کلید نخورده است. هفته ی گذشته بیضایی در گفت و گویی با ایسنا دلیل اغاز به کار نکردن ساخت این فیلم را علی رغم داشتن پروانه ساخت شرط و شروط های عجیب وزارت ارشاد دانست که به طور شفاهی و غیر رسمی در مراجعات مکرر تهیه کننده برای ساخت این فیلم بر سر راه وی قرار داده شده:” فهرستی از تغییرات، شرط شد که تهیه‌کننده و من‌را به این نتیجه رساند که ساخت “مقصد” عملا غیرممکن است، این به معنی انصراف من یا تهیه‌کننده نیست. ما حاضریم “مقصد” را دقیقا به همان صورت متنی که منتشر شده و رسما بدون قید و شرط پروانه گرفته، بسازیم در صورتی که هردو اطمینان داشته باشیم درست به همان صورت روی پرده خواهد رفت.” اتفاقی مشابه این برای فیلمنامه ی مسعود کیمیایی،”تبعید سایه‌ها” نیز افتاده است. بعد از اظهار نظر های بیضایی و کیمیایی مبنی بر همکاری نکردن وزارت ارشاد برای ساخت فیلم هایشان “علیرضا سجادپور” مدیرکل اداره ارزشیابی و نظارت وزارت ارشاد اسلامی در اظهار نظری جالب در گفت و گو با خبرگزاری فارس مشکلات ناشی از کلید نخوردن پروژه ی بیضایی را به اختلافات بین کارگردان و تهیه کننده مربوط دانست و ساخته نشدن فیلم کیمیایی را نتیجه ی مشکلات بین او و بنیاد سینمایی فارابی دانست:” ما در هنگام صدور پروانه، توصیه، پیشنهادات و رعایت ملاحضات کلی را به همه تهیه‌کنندگان با حضور کارگردان ابلاغ می‌کنیم که برای همه فیلم‌ها انجام شده، اما این که مانعی برای تولید این فیلم ایجاد شده باشد باید بگویم خیر، من چنین چیزی به یاد نمی‌آورم.”

به نظر می رسد سیاست یک بام و دوهوای وزارت ارشادی ها در سال جدید هم چنان ادامه دارد و باید دید مشکلاتی که بر سر راه نویسندگان و فیلمسازان ایرانی قرار می گیرد، اوضاع فرهنگ و هنر ایران را به چه سمت و سویی خواهد برد