دام آمریکا

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

گزارش هواشناسی خبرگزاری فارس- وابسته به جناح راست- در روز اول هفته کمی تا اندکی شاعرانه بود: “بهار نقاب زمستانی به صورت زد.” عبارتی که بیشتر فضای سیاسی را ترسیم می کرد تا سرمای کوتاه مدت تهران را.

هوا که سردبود، سردتر شد. حتی “حاکمیت یکدست” ترک خوردو اولین نشانه های اختلاف نظری که فشار جهانی بر ساخت قدرت تحمیل کرده است، پدیدار گردید.

اول هفته خاویر سولانا که همچنان می کوشد نقش “واسطه” اروپا را در شطرنج جهانی به شاه مهره تبدیل کند؛ بسیار راضی از مذاکره با علی لاریجانی برگشت و گفت که مطمئن شده است رهبرجمهوری اسلامی آماده مذاکره با آمریکاست. جمهوری اسلامی بروال همیشگی باید خبر را به سرعت برق تکذیب و یا با سکوت تائید می کرد. این بار سیاست جدیدی خود رانشان داد. دستکم 48 ساعت طول کشید تا خود علی لاریجانی نقل قول سولانا را ردکند. او در همین حال مانند دیگر مقامات “نظام مقدس جمهوری اسلامی” مخالف حضور در کنفرانس امنیتی شرم الشیخ بود، جائی که خانم کوندالیزا رایس با مهره “گفت وگو” پشت میزی نشسته بود که آمریکا تدارکش را بعهده داشت.

ظاهرا تصمیم جمهوری اسلامی چنان استوار بود که حسین شریعتمداری این کنفرانس را “دام آمریکا” نامید. او که علاوه بر القاب امنیتی سابق این هفته از مهدی کروبی عنوان “داروغه” را هم گرفت، در سرمقاله روزنامه ضد ایرانی کیهان بشدت حضور در شرم الشیخ را رد کرد. امری که معمولا سیاست موردنظر بالاترین راس هرم سیاسی در ایران تلقی می شود. هوشیار زیباری وزیرخارجه عراق هم به ایران آمد و بقول بی بی سی “دست خالی” برگشت. اما کسی ندانست که چه اتفاقی افتاد که ناگهان با حضور در شرم الشیخ موافقت شد. آیا علی لاریجانی در حضور طولانی خود در عراق و درمذاکرات پنهانی با آمریکا - که خبرش درز کرد- به توافقی با “شیطان بزرگ” دست یافته است؟ آیا انتشار گزارش سالیانه وزارت خارجه آمریکا که جمهوری اسلامی را در صدر فهرست حامیان تروریست می داند و از نقش سپاه در حوادث خونین عراق سخن می گوید، سبب این تغییر موضع شد؟ باید برای گرفتن جواب منتظر حوادث آینده شد. “بی ریشه” هائی که بقول مهدی کروبی “میدان” را در اختیار گرفته اند عادت ندارند مردم را ازکمترین اخبار سرنوشت ساز مطلع کنند. مردم تنها باید بله گوباشند و حتی در جشنواره تئاتر دانشگاهی هم سیاست دولت را تائید کنند.

تا پایان هفته برسد، نشست گروه 1+5 برگزار شود و بعد از شنیدن گزارش خاویر سولانا به رای زنی برای کنفرانس شرم الشیخ و قطعنامه بعدی شورای امنیت بپردازد، دمکرات های آمریکا هم نشان دادند که درنهایت رای واحدی با رقیب خود در باره ایران دارند. خانم نانسی پلوسی ـ رئیس دمکرات های کنگره آمریکا- گفت که قصد دیدار از ایران راندارد. نمایندگان مجلس ایران از شایعه حضور او که نشانه دوگانگی سیاست درامریکا تلقی می شد، بشدت استقبال کرده بودند. خانم هیلاری کلینتون هم که نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست این هفته از حمله نظامی به جمهوری اسلامی دفاع کرد.

سردارمحمد باقر ذوالقدر که حضورش در کنار مصطفی پور محمدی وزیر کشور و روح اله حسینیان، ستاد قتل های زنجیره ای در دولت “مهر ورزی” را کامل می کند، انگار که در پاسخ نماینده دمکرات ها درانتخابات آینده آمریکا سخن بگوید، تهدید کرد که در صورت حمله آمریکا روزانه “ده ها هزار” موشک به اهداف آمریکا شلیک خواهد شد. سردار شخصی پوش، تحلیلی را که در دوران محمدخاتمی ابتدا توسط دکتر علی اکبر ولایتی مطرح و سپس به دکترین” بقای” جمهوری اسلامی تبدیل شد، تکرار کرد: “آمریکا برای براندازی سیاستی با عنوان تهدید نرم درپیش گرفته که شبیه سیاستی است که آمریکا علیه اتحاد شوروی به کارمی برد.”

بر اساس این تحلیل گروه بندی نظامی ـ امنیتی از زمان انتخاب محمد خاتمی به از بین بردن زمینه های “تهدید نرم” پرداخت و بقول صفار سردار هرندی” فتنه اصلاحات را خاموش کرد.” این هفته هم محمد رضا باهنرگفت: “اصلاح طلبان پنبه را از گوششان خارج کنند و در فکر به دست گرفتن مجلس بعدی نباشند.” مهدی کروبی و قالیباف هم در شرایطی قرار گرفتند که می توان با یک چرخش قلم آنها را هم جزو طرفداران انقلاب نرم رده بندی کرد و در کنار بقیه مردم ایران قرار داد و به این بهانه قلع وقمشان کرد. اتفاقی که این هفته در لرستان روی داد و عده ای ناشناس درست بسبک 18 تیر، به دانشجویان حمله بردند و آنها را بیرحمانه موردحمله قرار دادند. در تهران هم در دانشگاه امیر کبیر توطئه ای سازمان یافت تا نشریات دانشجوئی را تعطیل و دانشجویان را سرکوب کنند. خبرگزاری ایلنا از برنامه های خبری دولت حذف شد و حتی تاب تحمل سردار محسن رضائی رانیاوردند که بخشی از سخنان قدرت را” بازتاب”می داد.

در پایان هفته، کانون نویسندگان ایران در بیانیه ای پرسید: “از جان مردم چه می‌خواهید؟ این همه گرفت و گیر، احضار، حبس و شکنجه و آزار برای چیست؟ این همه سانسور و آزادی‌کشی چرا؟”

کسی پاسخ این پرسش ها را نداد که فضای عمومی جامعه ایران و به وِیژه وضعیت هنر وهنرمندانی رامنعکس می کند که این هفته برای بقای تئاتر شمع افروختند.

روز پایانی برای نوشتن نگاه هفته، خبر داغی سلطه فضای زمستانی بر بهار 1386 رابیشتر نشان داد. حسین موسویان، سفیر اسبق ایران در آلمان و رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای در زمان محمدخاتمی به اتهام جاسوسی دستگیر شد.