اختلاف بر سر احتمال حمله آمریکا

نویسنده

mohajerani.jpg

شیرین کریمی

همزمان با برگزاری دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا،وزیر دفاع این کشور با این پیام که “در کشمکش با ایران هیچ کشوری در منطقه نمی‌تواند بی‌طرف باشد” به سفر خاورمیانه ای خود پایان داد.

حاصل این سفر چندین قرارداد تسلیحاتی میلیاردی و دیگر توافقاتی بود که جزییات آنها به مطبوعات راه نیافته، اما همین اندازه هم کافی بوده تا روشن کند “می‌خواهند ائتلا‌فی از کشورهای عربی علیه ایران سازمان دهند” و این وضعیت را باید “جدی گرفت”. [عطاء الله مهاجرانی]

مهاجرانی در توضیح این وضعیت، به دو دیدگاهی اشاره می کند که در حاکمیت جمهوری اسلامی وجود دارد. او می نویسد:“دیدگاه خوشبینانه باور دارد آمریکا آن چنان در گرداب عراق و باتلاق افغانستان در گل مانده است که توان رویارویی نظامی‌دیگری ندارد. گاهی گفته می‌شد که عقلای آمریکا جلو ماجراجویی بوش را خواهند گرفت. همین دیدگاه در مورد تصویب قطعنامه در شورای امنیت هم می‌گفت: انشاءالله تصویب نمی‌شود که البته تصویب شد. نه اینکه خداوند می‌خواست تصویب نشود و شد! اساسا خداوند هستی و جهان را چنان که برخی خوش خیالان می‌پندارند، آن‌گونه اداره نمی‌کند.

دیدگاه واقع‌گرایانه شرایط را حساس و ویژه تلقی می‌کند. سفر رایس و گیتس به‌طور همزمان به منطقه، نشانه ویژه بودن شرایط منطقه است. آمریکایی‌ها دارند درست مثل سال 1991 و پیش از حمله به عراق پس از اشغال کویت، رفتار می‌کنند”.

او سپس نتیجه می گیرد: “مجموعه این نکات نشان می‌دهد که احتمال تهاجم نظامی آمریکا را باید بسیار جدی تلقی کرد. بدیهی است که وقتی آتش افروخته شد، کنترل آن و دامنه آن قابل پیش‌بینی نیست. مهم نیست که ما برای تبیین وضع موجود از چه واژه‌ای بهره می‌گیریم، اما مهم است که خطراتی که کشور ما را تهدید می‌کند به حداقل برسانیم. صدای پای دزدی است که به گوش می‌رسد، البته می‌توان گفت که انشاءالله گربه است.”

اما این”صدای پای دزد” در گوش وابستگان جناح راست افراطی، انعکاسی دیگر دارد. حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان در همین ارتباط در سر مقاله این روزنامه با اشاره به قرار داد تسلیحاتی” 60 میلیارد دلاری امریکا با کشورهای منطقه” می نویسد: “اگر منطقه در آینده با جنگی روبه رو باشد تنها درگیری احتمالی برپایی جنگ میان جمهوری اسلامی ایران از یک سو و امریکا و اسرائیل از سوی دیگر است.”

به عبارت دیگر از دید آقای شریعتمداری، در این آتشی که افروخته می شودو” دامنه آن قابل پیش بینی نیست” کشورهای عربی، علتی برای نگرانی نیستند. به عبارت دیگر در حالیکه به گفته وزیر دفاع آمریکا دیگر”جایی برای تماشاچی بودن وجود ندارد”[اعتماد ملی] و “سران عربستان با بسته تسلیحاتی 20 میلیون دلا‌ری آمریکا که به ادعای این کشور برای مقابله با تهدید روزافزون ایران ارائه شده موافقت کرده‌اند” [همان جا] بلندگوهای دولت نهم سخن از این می گویند که: “این اقدام[فروش اسلحه] کار جدیدی نبوده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت” [از میزگرد خبرگزاری مهر] اما: “آمریکا در موقعیتی نیست که وارد درگیری نظامی جدیدی شود.” [منوچهر متکی]

بر اساس همین دیدگاه است که به گزارش ایسنا وزیر دفاع جمهوری اسلامی فروش تسلیحات نظامی امریکا به کشورهای عربی رابا تاکید بر اینکه “ ‌اقدامی که امریکایی‌ها انجام داده‌اند برای ما نگرانی ندارد” چنین تحلیل می کند: “کمپانی‌های تسلیحاتی آن‌ها با فروش این نوع سلاح‌ها سود بالایی کسب خواهند کرد و قصد دارند از این اقدام بهره‌ لازم را ببرند”. ضمن اینکه” ایران در آمادگی کامل است که به متجاوزین احتمالی چنان درسی دهد که تا ابد از اقدام خود پشیمان شوند.” [سردار نجار]

اطمینان خاطری که طرف آمریکایی هم دارد:” وزیر دفاع آمریکا افزود که این سفر تا حدودی نتیجه مناظره در واشنگتن طی چند ماه اخیر بود تا به آنها[اعراب] اطمینان دهیم که آمریکا تا مدت‌های مدید در آینده یک نیروی عمده و با حضوری عمده در منطقه خواهد بود. وی در پاسخ به این سئوال که واکنش رهبران منطقه به او در این ملا‌قات‌ها چه بوده است، گفت: بدون آنکه به کشور خاصی اشاره کنم، در مورد مسائل مربوط به ایران، اختلا‌ف‌نظری وجود نداشت.”

همین نداشتن اختلاف نظر است که برای استقرار موشک های آمریکایی در منطقه نیز توجیهات خود را می یابد. توماش کلوانیا، مذاکره کننده ارشد جمهوری چک در همین ارتباط در مصاحبه با رادیو فردا ضمن دفاع از” طرح استقرار رادار سیستم دفاع موشکی آمریکا”تاکید می کند :” این سیستم، علیه هیچ کشورخاصی نیست بلکه در مقابل تهدید مناطقِ بی ثباتی است که ممکن است در آینده میزبان گروه های تروریستی دست یافته به موشک های بالستیک، سلاح های اتمی یا هر گونه سلاح کشتار جمعی دیگر باشند. ما می خواهیم در مقابل چنین تهدیدی از خود حفاظت کنیم.”

او در ادامه این گفت و گو به این”مناطق بی ثبات” نیز اشاره دارد: “می دانیم که ایران بر روی موشک های بالیستیک با برد طولانی تر دارد کار می کند. پرسش این است که چرا ایران باید به چنین موشک هایی نیاز داشته باشد؟ “او بر این اساس می افزاید:“اروپا و آمریکا باید خود را در مقابل هر گونه تهدید احتمالی درآینده، ۲۰ تا ۳۰ سال دیگر، آماده سازند. کسی نمی داند که در شمال آفریقا یا خاورمیانه چه رخ خواهد داد و با چه تهدیدهایی مواجه خواهیم بود ولی باید مطمئن باشیم که در مقابل هر گونه تهدیدی با استفاده از موشک های بالستیک آمادگی داریم.”

در برابر این”آمادگی” پیشنهاد عطاء الله مهاجرانی، جدی گرفتن موقعیت است؛آیا جناح حاکم بر ایران نیز این موقعیت را جدی می گیرد؟