به دنبال مناظرهی پرحاشیهی میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد، دو کاندیدای دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، و طرح اتهامات رئیس دولت نهم به برخی از افراد صاحب نام جمهوری اسلامی و از جمله محسن صفایی فراهانی، وی ضمن اعتراض به این اتهامات، در حمله ای متقابل احمدی نژاد را به خطاهای فراوان اداری و مالی متهم کرد و از جمله از وی خواست روشن کند سردار صادق محصولی،وزیر کشور چگونه در مدتی کوتاه، صاحب ثروتی میلیاردی شده است.
صفایی فراهانی قائم مقام سابق وزارت اقتصاد و رییس اسبق فدراسیون فوتبال، که در رشت و در جمع مهندسان گیلانی، سخن می گفت، ابتدا به معرفی خود پرداخت و از جمله اظهار داشت: “من محسن صفایی فراهانی دارای دو فرزند، متولد1327 هستم و فوق لیسانسم را در دانشگاه فنی در سال 1351 گرفتم. فعالیت قبل از انقلاب من پیمانکاری بوده و درست از 6 ماه قبل از پیروزی انقلاب کارم را کنار گذاشتم و در خدمت انقلاب قرار گرفتم و تا قبل از حضور دولت احمدینژاد هم در دولت آقای خاتمی فعالیت داشتم. در دولت آقای موسوی به عنوان یکی از اعضای توسعهی صنایع ایران حضور داشتم . سپس معاون وزیر صنایع سنگین، بعد قایم مقام وزارت صنایع سنگین سپس مدیر عامل توانیر شدم . بعد از آن، به منظور خودکفایی کشور چند شرکت برای وزارت نیرو ایجاد کردم. در این مقطع وارد مجلس شدم. آخرین سمتم در دولت اصلاحات، قائم مقام وزارت اقتصاد بود و قبل از اینکه احمدینژاد به ریاست جمهوری منصوب شود خودم کنارهگیری کردم.”
صفایی فراهانی در ادامه با اعلام اینکه “اگر احمدینژاد به حرف های مطروحهی خود اعتقاد دارد و برای آنها استدلال دارد باید مستنداتی برای آن ارایه کند” افزود: “ایشان به عنوان رییس جمهور مطالبی را در یک تریبون رسمی اعلام کردند که عقل حکم میکند آن مطالب مستند باشد. اگر مستند است و ایشان میدانند که ما چند نفر مشکل اقتصادی داریم بزرگترین خطا را مرتکب شدهاند. چون اگر مشکلی در من و همکارانم وجود دارد ایشان باید حتما از قوهی قضاییه میخواست که نسبت به استرداد آن اموال اقدام شود.”
صفایی فراهانی در ادامه برای احمدینژاد شرطی با این مضمون مطرح کرد: “دارایی های من و دو فرزندم، همسرم، برادران و خواهرم (پدر و مادرم در قید حیات نیستند) را بگذارید و داراییهای وزیر کشورتان، آقای صادق محصولی را هم بگذارید، اگر بنده 3 درصد کل داراییهای ایشان را داشتم، آقای احمدینژاد هر چه بگوید من قبول دارم.”
صحبتهای صفایی فراهانی که با تشویق حضار همراه شده بود اینگونه ادامه پیدا کرد: “من هم به صدا و سیما نامه نوشته و هم برای مناظره اعلام آمادگی کردهام. به رییس قوهی قضاییه شکایت کردهام که آقای احمدینژاد در رسانه ای که 50 میلیون بیننده داشته مطالبی کذب و خارج از عرفی را مطرح و هیچ مستندی برای آن ارایه نکرده است. به همین دلیل از قوهی قضاییه خواستهام که آقای احمدینژاد مستندات خودشان را به دادگاه ارایه بدهند تا واقعا مشخص شود که حرف چه کسی درست و وضعیت چه کسی خراب است. خواهش میکنم وزیر کشور ایشان هم همین را بخواهد. یعنی مشخص شود که وقتی آقای محصولی از سپاه رفته، این چند میلیارد را چگونه به دست آورده است؟ به این ترتیب مشخص می شود که واقعا طرفداران دولت احمدینژاد مشکل دارند یا کسانی که از ابتدا تا امروز در جمهوری اسلامی حضور داشته و کار کردهاند و سوابق آنها هم روشن است؟”
فراهانی آنگاه با تاکید بر اینکه “هیچ ابایی از رسیدگی به وضعیت خود” ندارد ادامه داد: “خیال من راحت است. به طور مثال قبل از انقلاب که من شرکت پیمانکاری داشتم در یک ساختمان شیک زندگی میکردم اما الان در آپارتمانی با حدود 200 متر زیربنا زندگی می کنم. پس شرایط زندگی من روشن است. اگر من میلیاردر هستم واقعا قبول دارم که رسیدگی شود تا روشن شود که آیا مطالبی که آقای رییس جمهور گفتند مطالب عوامفریبانهای است یا مستند.”
این عضو شورای مرکزی حزب مشارکت در ادامهی صحبت های خود به نقد بخشی از کارنامهی اقتصادی دولت احمدینژاد پرداخت و اظهار داشت: “دولت آقای احمدی نژاد 4 سال پیش اعلام کردند که با آوردن نفت بر سر سفره ی مردم، رفع تبعیض، برقراری عدالت و مبارزه با رانت و رانتخواری کار خود را پیش خواهند برد.اما احمدینژاد به کدام یک از شعارهای خود عمل کرده است؟ در طول 4 سال دولت احمدینژاد درآمد ایران از محل فروش نفت و فرآوردههای گازی، بدون احتساب درآمدهای غیر نفتی بالغ بر 304 میلیارد دلار بوده است. حدود 6⁄14 میلیارد دلار هم که در حساب ذخیرهی دولت آقای خاتمی مانده بود . این پول ها صرف چه کارهایی شدند؟”
صفایی با اعلام اینکه درآمد دولت هاشمی از همین محل126 میلیارد دلار درآمد داشته و دولت خاتمی 172 میلیارد دلار، جمع درآمد دولتهای خاتمی و هاشمی در طول 16 سال راکمتر از دولت احمدی نژاد دانست و افزود: “یعنی احمدی نژاد در ظرف 4 سال بیش از 16 سال دولت خاتمی و هاشمی درآمد ارزی داشته است. حال آقای احمدینژاد ادعا کرده که با این درآمد بیش از 16 سال گذشته برای کشور کار انجام داده است.”
وی آنگاه با اشاره به اینکه باید بررسی کردکه “ایشان در اقتصاد کلان چه تعهداتی داشتهاند و باید انجام میدادهاند و در فعالیتهای فعلی شان چه کاری انجام دادهاند” گفت: “ممکن است شما بارها این اعداد و ارقام را شنیده و برای شما تکراری باشد اما ذکر مجدد آنها برای به ذهن سپردن است تا عوامفریبانی که درصدد انحراف اذهان هستند به این هدف نرسند. قرار بود ما با 82 میلیارد دلار نفت به رشد اقتصادی 8 درصد برسیم و رشد اقتصادی در کشور 2⁄12 باشد، تورم در همین مدت به زیر 10 درصد برسد، نرخ بیکاری یک رقمی باشد، نقدینگی زیر 20 درصد برسد. تمام اینها اهداف کلان برنامهای برای 82 میلیارد دلار بود. اما از آنجا که دولت اعتقادی به قانون و برنامه نداشت، نه تنها به آن برنامه توجه نکرد، بلکه در سطح کلان هم با مشکل مواجه بود.در نتیجه رشد اقتصادی که قرار بود با 82 میلیارد دلار نصیب ما شود با 300 میلیارد دلار درآمد به 2⁄6 رسیده است. اگر رشد 2⁄12 نصیب ما میشد باید سالیانه بالغ بر 950 هزار شغل ایجاد میکردیم. امروزه از دانشگاههای ما سالیانه حدود 800 هزار نفرفارغ التحصیل وارد بازار کار میشود. اگر ما به رشد 2⁄12 هم میرسیدیم باز هم پاسخگوی تمام کسانی که وارد محیط کار می شوند، اعم از دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان نبودیم. حالا با رشد 8⁄4 درصدی که اتفاق افتاده میگویم که چه اتفاقی افتاده است: ما حداکثر قادر خواهیم بود برای سالهای آتی سالی 400 هزارشغل جدید داشته باشیم. معنی آن این است که ما در دورهی آینده، که رییس دولتش چه احمدینژاد باشد و چه هر کس دیگر، با رشد بیکاری سالیانه بیش از 600 هزار نفر مواجه خواهیم بودو همه باید یک شرایط بحرانی را تحمل کنیم.پس میبینیم وضعی که قرار بود با 82 میلیارد برسیم نه تنها محقق نشده بلکه با 300 میلیارد دلار هم حتی نصف آن محقق نشده است که حداقل ما امیدوار باشیم که در طول 4 سال آینده مشکل بیکاری در کشور ما حداقل می شود و جامعه به سمتی می رود که وضعیت بهتری داشته باشیم.”
صفایی فراهانی سپس به تشریح این گفتهی احمدی نژاد مبنی بر اینکه “دولت من به اندازهی 16 سال گذشته کار کرده است” پرداخت و گفت: “وقتی آقای هاشمی در سال 68 رییس جمهور شد میزان شبکه برق ایران 14 هزار مگاوات بود. این امار در اسفند ماه 87 از سوی وزارت نیروی دولت احمدینژاد منتشر شده است.در پایان دولت خاتمی شبکه برق ایران 61 هزار مگاوات بود. در پایان سال 87 شبکهی برق ایران 49 مگاوات رسید.یعنی اگر فرض کنیم که در پایان دولت خاتمی هیچ نیروگاه نیمهکارهای نمانده باشد، کل نیروگاه هایی که در طول دولت احمدینژاد احداث شده 8 هزار مگاوات است. در حالی که در آن 16 سال 27 هزار مگاوات بوده است. ظرفیت فولاد در شروع دولت هاشمی 2⁄6 میلیون تن بود در پایان کار دولت خاتمی به 10 میلیون تن رسید. امروز این ظرفیت 12 میلیون تن است.ظرفیت تولید نفت در دولت آقای خاتمی 1⁄4 میلیون بشکه بود که امروز هم در همان حد است. آقای احمدینژاد اشاره کردهاند که در دورهی مسوولیت من پروژههای زیاد و بسیار بزرگی راه افتاده است و بعد گفتهاند که در زمان ایشان 100 هزار پروژهی جدید ایجاد شد. کل بودجهی عمرانی 4 سالهی دولت احمدی نژاد 60 هزار میلیارد تومان بوده است.اگر این را مضرب 100 هزار بکنیم می شود 600 میلیون تومان. هر پروژهی 600 میلیون تومانی با 100 متر زیربنا 600 میلیون تومان میشود.”
مقایسه ی تطبیقی در بخش پتروشیمی و گاز بخش دیگر اظهارات صفایی فراهانی را تشکیل میداد که وی به استناد آمارهای رسمی اعلام کرد رشد اعلام شده از سوی دولت غیر واقعی است.
صفایی در ادامه با ابراز تاسف از ارایه ی آمار نادرست از سوی رییس دولت گفت: “آقای احمدی نژاد در گزارشی رسمی میگوید که بزرگترین پالایشگاه گازی ایران درزمان من کلنگ زده و در زمان من هم افتتاح شده است؛ بعد وزیر دولت خاتمی برای ایشان نامهای رسمی مینویسد و در روزنامه چاپ میکند که پیمانکار این طرح چه کسی بود کار از چه زمانی آغاز و در چه تاریخی افتتاح شده است اما شما دارید به نام خودتان تمام میکنید!”
صفایی فراهانی با “ماکیاولی” خواندن این روشها افزود: “چگونه است که ما دم از اسلام و مسلمانی بزنیم اما اطلاعاتی که به مردم میدهیم کاملا بی پایه و اساس باشد؟ حال ما این سوال را داریم که 300 میلیارد دلار در کجا هزینه شده است؟چه اتفاقی برای ما مردم افتاده است؟
روی سخن من با مجلس هشتم است. نمایندگانی که از مردم رای گرفته و در مجلس حضور دارند از آقای رییس جمهور بپرسید که 300 میلیارد دلار را در کجا هزینه کرده است؟
صفایی فراهانی در ادامهی صحبتهای خود خطاب به حاضران در جلسه پرسید یک نفر از میان شما به من بگوید که جزیرهی وینست کجاست. وقتی کسی از جمع به این سوال فراهانی پاسخ نداد خود به ارایه اطلاعات پرداخت: جزیرهی وینسلت در آمریکای مرکزی قرار دارد و کل جمعیت این جزیره 75 هزار نفر است. ما برای اینکه با این جزیره ارتباط سیاسی برقرار کنیم، از اعتبار خودمان خرج کردیم. دوست دارم بدانم که جزیرهی وینست چه اثری بر روابط خارجی ما دارد؟”
وی بعد از این سوال به انتقاد از سیاست دولت نهم در آمریکای جنوبی پرداخت و از وامهای بدون بهره به چند کشور این منطقه انتقاد کرد و ادامه داد: “ما به دولت نیکاراگوئه گفتهایم 4 هزار مسکن به طور رایگان برای شما میسازیم.به دولت بولیوی گفته ایم برای شما خانهسازی میکنیم و رادیو و تلویزیون تان را فعال میکنیم. ما برای اینکه مشکل سیمان را برای آقای چاوز حل کنیم (به دلیل آنکه در ونزوئلا 4 کارخانهی سیمان بیشتر نیست که در دست مخالفان چاوز قرار دارد ) 250 میلیون دلار به دولت ونزوئلا اعتبار دادیم تا برای چاوز کارخانهی سیمان بزند.چرا؟ چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. جوانان ایرانی شغل می خواهند، چرا شما بازسازی جنوب لبنان را پذیرفتید؟ از چه کسی اجازه گرفتید؟”
وی آنگاه با ذکر این نکته که مردم فلسطین برای ما خیلی عزیز هستند ادامه داد: “اما چرا باید بازسازی جنوب لبنان از جیب ما پرداخته شود؟”
صفایی فراهانی در بخش دیگری از سخنان خود بار دیگر احمدینژاد را مخاطب قرار داد و گفت: “آقای احمدی نژاد به جای آنکه در مورد مدرک خانم رهنورد همسر مهندس موسوی صحبت کنید بیایید از مدرک تحصیلی خودتان صحبت کنید. من و مهندس موسوی هر دو فوق لیسانس مان را قبل از انقلاب گرفته ایم و به شهادت تمام این سالها از رانت جمهوری اسلامی و برعکس خیلی ها که به صورت دیگ زودپز، دکترا میگیرند هیچ مدرکی نگرفتهایم. اما چگونه جنابعالی که در تمام این سالها کارمند دولت بودهاید مدرک دکترای خودتان را گرفتهاید؟”
صفایی فراهانی که سخنان وی به طور مرتب با تشویق حاضران رو به رو می شد، ادامه داد: “درآمد سرانهی کشورهای توسعه یافته بیش از 30 هزار دلار است، اما درآمد سرانهی ما زیر 3 هزار دلار است. در حالی که 28 سال پیش درآمد سرانهی ما 2200 دلار بود در حالی که جنگ بود و امروز این سرانه به 2800 دلار رسیده است. اگر بخواهیم این رقم را با 28 سال پیش مقایسه کنیم ارزشی معادل 600 دلار پیدا میکند. باید ببینیم که نسبت به آن دوره چقدر فقیرتر شدهایم. آیا این حق ملت ایران است؟”
صفایی فراهانی با انتقاد از جابجایی متعدد مدیران در بخش اقتصادی به سفرهای استانی دولت و عدم کارشناسی بودن مصوبات اشاره کرد و گفت: “در حالی که این دولت قول مبارزه با مفاسد اقتصادی را داده بود اما از ردهی 83 دنیا به ردهی 140 رسیدهایم. یعنی حدود 60 پله سقوط کردهایم. آقای احمدی نژاد این نتیجهی مبارزه ما با فساد است؟”
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت آنگاه با ذکر این پرسش که “این فساد از ناحیهی چه کسانی است” تصریح کرد: “وقتی شما بهره ی بانکی را با زور به زیر 12 درصد آوردید، وقتی در هر استان میگویید که برای اشتغالزایی وام میدهم چرا رشد سرمایهگذاری این همه کاهش دارد؟ چرا وضعیت بانکی کشور به این شکل شدهاست؟ اگر ازبانک بگذریم باید سوال کرد که چرا تعرفهی میوه را این همه پایین آوردید؟ ما سال گذشته 11 هزار میلیارد دلار، یعنی به ازای هر نفر تهرانی یک میلیون تومان، فقط میوهجات وارد کشور کردیم؛آن هم به قیمت شکست باغات میوه و مرکبات. سود و رانت این واردات را چه کسانی خوردهاند؟”
انتقاد از واردات شکر، بخش بعدی گفتههای صفایی فراهانی بود: “از سال 1381 تا سال 1384 از 210 هزار تن تا 270 هزار تن شکر وارد کشور میشد. یعنی سقف واردات ما حداکثر تا 270 هزار تن بوده، چرا؟ برای اینکه کارخانجات شکر ما در سال حدودا یک میلیون و 100 هزار تن شکر تولید میکردند. اما یک شبه دولت احمدینژاد اعلام کرد تعرفهی شکر صفر و در عرض یک سال دو نیم میلیون تن شکر وارد کشور شد. رانت این را چه کسی خورد؟ من؟ کل کسانی که در حوزهی شکر فعالیت میکنند 10 نفر هستند که اسامی آنها هم مشخص است.سود هنگفتی این افراد بردند. این امر به قیمت این تمام شد که کارخانهجات شکر ما که امسال باید یک و نیم میلیون تن شکر تولید میکردند،نکردند.کل کارخانجات شکر ما نزدیک 400 هزار تن شکر تولید خواهند کرد. ما 5⁄6 میلیون چغندر میکاشتیم اما امسال کشاورز ما فقط 5⁄1 میلیون تن چغندر کاشته است. میدانید یعنی چه؟ یعنی کارگر ان به خیل بیکاران اضافه و این افراد حاشیه نشین شهرها می شوند.چرا به پروندهی 300 هزار میلیادی شهرداری تهران جواب نمیدهید اما از مبارزه با رانت خواری حرف میزنید؟ دیوان محاسبات اعلام کرده که یک میلیارد دلار، یعنی هزار میلیارد تومان از منابع ارزی قانونی در برسی بودجه سال 86 وجود ندارد. این یک میلیارد دلار در دست کیست؟ اسم اینها رانت نیست؟ حتما میگویید که این پول را به صورت رایانه به مردم دادهایدیا سهام عدالت پرداخت کردهاید!”
صفایی فراهانی سپس با ذکر این نکته که سهام عدالت عرضه شده نادرست است ادامه داد: “سهام یعنی ارزش یک واحد تولیدی که ما 3 سال سودش را کنترل کرده باشیم و واحد زیانده نباشد. بورس برای این کارخانه ارزش گذاری کند و بعد بگوید که معادل این ارزش سهام منتشر کنیم.هر کس که سهام دارد باید بداند که سهام کدام کارخانه در اختیارش است و اگر به سازمان بورس مراجعه کرد باید بتواند سهام خود را بفروشد. اما شما آن سهم را برای فروش ندادید. آن سهم را دادید که موقع انتخابات اعلام شود و حالا هر کس میتواند به بانک مراجعه کند و 80 هزار تومان وصول کنید. قبل از انقلاب خوانین در روستاها به بعضی از مردم آبگوشت و یا گاهی اوقات چلوکباب میدادند تا بتوانند برای مجلس رای بگیرند. امروز مقداری نرخ بالاتر رفته و آقای احمدینژاد مجبور است برای گرفتن رای 80 هزار تومان به هر نفر بدهد تا بتواند رای بگیرد.”
وی خطاب به حاضرانی که به تشویق وی پرداخته بودند، گفت: “برای اینکه چنین دولتی امکان ادامهی این روند را پیدا نکند، بایدافرادی راکه برای حضور در انتخابات توجیه نیستند توجیه کنید تا در انتخابات حضور پیدا کنند.”
با پایان صحبتهای فراهانی وی پاسخگوی چند سوال کتبی ازسوی حاضران شد.
وی از جمله در پاسخ به سوالی در مورد 95 میلیارد تومان برداشت بدون مصوبه در دولت، گفت: “آقای احمدینژاد شما نمیخواهید راجع به 95 میلیارد تومان صحبت کنید راجع به 300 میلیارد تومانی که از شهرداری برداشتهاید صحبت کنید.”
صفایی در پایان از اعلام آمادگی خود برای مناظره خبر داد وگفت: “در برنامهی 90 مدیران ورزشی دولت نهم ابتدا شرایط مناظره شب را پذیرفتند اما در شب مربوطه در تلویزیون حضور پیدا نکردند و افراد مختلفی به من توصیه کردند که در این برنامه حضور پیدا نکنم، چون گفتند که چند نفر از این مدیران با هم در پای تلفن حضور دارند تا پیروز شوند اما من در برنامه حضور پیدا کردم و همه دیدند که نتیجهی آن چه شد و هنوز در یاد مردم مانده است.”