جف جیکوبی
اکنون که پس از گذشت چند روز تب ارزیابی جدید سازمان ملی اطلاعات آمریکا در مورد اهداف هسته ای ایران فروکش کرده است، این موضوع چه جایگاهی دارد؟
1- برنامه هسته ای ایران فعال و سرپاست. اولین “تصمیم مهم” نای (ارزیابی سازمان ملی اطلاعات آمریکا) این است که “تهران برنامه تسلیحات اتمی خود” را در پاییز سال 2003 متوقف کرده است. اما منظور از “برنامه تسلیحات اتمی، طرح تسلیحات اتمی و فعالیت تسلیحاتی” است. منظور ما فعالیت غیرنظامی اعلام شده توسط ایران مربوط به فرآوری اورانیوم و غنی سازی نیست.” اما خود جمع آوری اورانیوم غنی شده نیز مهم ترین مؤلفه در ساخت تسلیحات اتمی بشمار می رود. غنی سازی “غیرنظامی” اورانیوم ایران که همچنان بی وقفه ادامه دارد، نقض قطعنامه های شورای امنیت مبنی بر توقف این فعالیت است. اینکه برنامه سوخت هسته ای ”نظامی” یا “غیرنظامی” نامگذاری شود، بی ربط بنظر می رسد. هرچه آخوندها اورانیوم بیشتری غنی کنند، به ساخت بمب نزدیک تر می شوند.
نای به این نتیجه رسیده است که ایران بخاطر فشارهای بین المللی، “برنامه تسلیحات اتمی” را به حال تعلیق درآورده است. اگر ایران بخاطر دسترسی به یک طرح رضایت بخش این فعالیت را متوقف کرده باشد و اکنون منتظر ساخت سلاح از اورانیوم غنی شده باشد، چه؟ درست ماه گذشته، آژانس اتمی گزارش داد که ایران طرح های مهندسی را برای تبدیل اورانیوم به نیمکره هایی که برای هسته بمب اتم ضروری است، در اختیار دارد. سؤال این است که تهران چه طرح های دیگری دارد؟
2- تصمیم ”نای” خیلی اطمینان بخش نیست. با خواندن خط اول این گزارش می بینید که این ارزیابی اصلا ً حامل خبر خوشی نیست. اولا ً، این اولین ارزیابی سازمان ملی اطلاعات آمریکاست که به صراحت به وجود یک برنامه مخفیانه تسلیحات اتمی در ایران اقرار کرده است. نای کاملا ً مطمئن نیست که رژیم ایران این تلاش پنهانی را مجددا ً از سر نگرفته باشد و اعتراف می کند:” ما نمی دانیم که آیا رژیم در حال حاضر قصد دارد تسلیحات اتمی بسازد یا خیر.“
به علاوه، 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا “نمی توانند این مسأله را نادیده بگیرند که ایران از خارج، یک سلاح اتمی و یا مواد شکاف پذیری که برای ساخت یک سلاح کافی است، دریافت کرده است.” آنها شکی ندارند که “تهران حداقل گزینه ساخت تسلیحات اتمی را در نظر دارد” و مطمئن هستند “که ایران سرانجام به قابلیت علمی، فنی و صنعتی برای ساخت تسلیحات اتمی دست خواهد یافت.“
3- دستیابی به پیروزی (دیگری) برای جنگ عراق. ارزش ظاهری گزارش “نای” این است که آخوندها “اساسا ً در واکنش به فشارهای بین المللی” تلاش های خود را برای تسلیحاتی کردن اورانیوم در سال 2003 متوقف کردند. این مطلب به هجوم نظامی آمریکا به عراق در سال 2003 و سرنگونی صدام حسین اشاره دارد. بنابراین به لیست مزیت های جنگ عراق، عقب نشینی ادعا شدۀ هسته ای ایران را نیز اضافه کنید. این مزیت ها عبارتند از: سرنگونی ظالم ترین حکومت استبدادی جهان عرب، چشم پوشی معمر قذافی از تسلیحات کشتار جمعی لیبی، دستگیری عبدالغدیر خان، دانشمند هسته ای پاکستان که به مدت 15 سال فناوری هسته ای را به طور قاچاقی در اختیار لیبی، ایران و کره شمالی قرار داد و در نهایت عقب نشینی نیروهای نظامی سوریه از لبنان.
4- تردید در مورد صحت گزارش سازمان های اطلاعاتی. قضاوت تکان دهنده نای مورد استقبال همگان قرار نگرفته است. حتی بازرسان هسته ای سازمان ملل نیز در این مورد ابراز تردید کرده اند. یک مقام نزدیک به آژانس اتمی هفته گذشته به روزنامه نیویورک تایمز گفت:“ما مشکوک تر شده ایم. ما این ارزیابی آمریکا را 100 درصد قبول نداریم. ما تا این حد نسبت به ایران بخشنده نیستیم.” با توجه به سابقه اشتباه های سازمان اطلاعات آمریکا، جای یک چنین شک و تردیدهایی هم وجود دارد.
منبع: بوستون گلوب، 9 دسامبر