علی جنتی که در نخستین روزهای حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال آن بود تا “ممیزی قبل از چاپ” را در حوزه کتاب حذف کند، اینک از تصمیمی تازه ای برای حل مشکل هزاران کتاب مانده در دفاتر وزارت ارشاد خبر می دهد. “خوانش مجدد” چارهای است که از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت روحانی ارائه شده. او در توضیح تدبیر دولت جدید در مورد این معضل میگوید: “این آثار توسط افراد باسوادی که در حوزه کتاب وجود دارند، دوبارهخوانی میشوند و ممکن است با اصلاحاتی در برخی بخشها، کتاب چاپ شود.”
البته او این را هم گفته است که بهرحال ممیزی صورت خواهد گرفت اما ممکن است در حد “حذف برخی واژهها یا احیانا جمله یا حداکثر یک پاراگراف” باشد. این جدای آن دسته آثاری است که به اعتقاد وزیر، “اخلاق جامعه را خدشهدار میکنند و نمیتوان اجازه داد این آثار در سطح جامعه منتشر شود.” ضمن این که جنتی به عدم امکان ممیزی شدن برخی کتابها هم اشاره کرده است: “مثلا داستانی که از سوی نویسندهای نوشته میشود، نمیتوان از میان آن واژه یا پاراگراف و یا فصلی را حذف کرد، چون کل داستان بههم میخورد.”
ناشران تعلیقی و لغو امتیازشده، یکی دیگر از میراثهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت محمود احمدینژاد است. علی جنتی در این باره هم میگوید: “یکی از اقداماتی که در حال انجام است، بررسی وضعیت ناشرانی است که در گذشته احیانا پروانه فعالیتشان لغو شده بود و یا از ورود این ناشران به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ممانعت به عمل میآمده است. اما الآن در حال بررسی هستیم و فکر میکنم قریب به اتفاق آنها در نمایشگاه کتاب آتی حضور خواهند داشت، اما ناشرانی که پروانه فعالیتشان لغو شده بود، اگر مشکل اساسی نداشته باشند، مجددا میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.”
او تاکید کرده که در این مورد، سیاستهای دولت جدید با دولت گذشته “کاملا متفاوت” است و جلوی ابلاغ “ یکسری تصمیمات وزارت ارشاد دولت دهم” گرفته شده است.
نشر چشمه، یکی از انتشاراتیهای صاحبنام بود که فعالیتش در دولت گذشته با مشکل مواجه شد، خبرنگار ایسنا این موضوع را با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درمیان گذاشته و پاسخ گرفته است: “این ناشر اصلا تعلیق نشده بود که بخواهد مجددا راه بیافتد و فعال شود.”
خرداد ماه سال گذشته، بهمن دری، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت گذشته خبر داد که امتیاز نشر چشمه به دلیل ارائه کتابی “سراسر ضدامام حسین(ع)” لغو شده است. او که سیر کتابهای نشر چشمه را “نشاندهنده نوعی کجروی و ترویج تفکری خاص و مضر و غلط” میدانست با دفاع از لغو امتیاز یک ناشر پیش از چاپ یک کتاب، عنوان کرده بود: “مشکلات این ناشر بیش از این چیزی است که مردم و اهل قلم میدانند و متاسفانه جو رسانهای کاذب هم ایجاد میشود و ناشر هم به هر حال بدش نمیآید یک جور مطرح شود.”
جنتی، ناشران و مولفان
مهر ماه امسال، بیش از ۲۰۰ نویسنده، شاعر و مترجم در نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار حذف سانسور حکومتی شده و اعلام آمادگی کردهاند تا شخصا مسوول و پاسخگوی نوشتههایشان در مقابل قوه قضاییه باشند. علی جنتی هم در بدو حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چنین نظری داشت اما تنها چند روز بعد، احتمال حذف ممیزی پیش از انتشار را پس گرفت. او عنوان کرد که چنین اقدامی ممکن نیست و ادامه سیستم قبلی را خواست ناشران و صاحبنظران دانست.
جنتی درنظر داشت تا سیستم نظارتی حاکم بر کتاب هم مانند مطبوعات بشود و به تخلفات پس از انتشار رسیدگی شود. درباره احتمال ترویج خودسانسوری در چنین سازوکاری هم معتقد بود: “طبعیتاً همینطور است. اما ناشران خودشان نسبت به مقررات آگاه هستند و اگر این مقررات کاملاً شفاف بیان شوند دیگر جای شک و شبهه نمیماند. مشکل این است که ما گاهی جلوتر از قانون حرکت میکنیم و همین مسأله مشکلاتی را درست میکند.”
سانسور محترمانه!
ممیزی کتاب که علی جنتی آن را “نام محترمانه سانسور” مینامد، نه تنها عمری به قدمت جمهوری اسلامی دارد که هم قدمت تاریخ نشر در ایران است. اما این سیاست جکومتی در مقاطع مختلف، ضعف و شدت متفاوت داشته و طبیعتا موارد مدنظر حکومت فعلی با حکومت پهلوی متفاوت است.
از وقوع انقلاب سال ۵۷ تا سالهای نخست دهه ۶۰، یکی از دورههای آزاد نشر کتاب در ایران بوده که با الزامی شدن کارت پروانه نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پایان رسید.
شورای عالی انقلاب فرهنگی، اهداف، سیاست ها و ضوابط نشر کتاب را در سال ۱۳۶۷ به تصویب رسانده که سانسور در آن به رسمیت شناخته شده است. این متن در فروردین سال ۸۹ بازنگری و دوبارهنویسی شد. از جمله ممنوعیتهای این مصوبه “ترویج و تبلیغ الحادی و اباحهگری، توهین به مقدسات دین مبین اسلام، تبلیغ ادیان منحرف و منسوخ و خرافات و انتشار تصاویری که موجب اشاعه فحشا میشود، توهین، تخریب و افترا به تمامی افرادی که حفظ حرمت آنها شرعا و قانونا لازم است، تبلیغ علیه نظام و منافع ملی و ترویج گروههای محارب و عناصر ضدانقلاب و برهمزننده اساس وحدت میان اقوام و فرقههای مختلف کشور، تحقیر و تمسخر افتخارات ملی، و…” است.
آیتالله خامنهای نیز در سال ۱۳۷۸ و در دیدار با جمعی از ناشران به صراحت از سانسور دفاع کرده و گفته بود که اهمیتی ندارد این اقدام با استناد به آزادی بیان زیر سوال برود: “وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوِ این کار فرهنگی را باید گرفت؛ این آن ممیّزی واجب است که در جنجال علیه ممیّزی و سانسور نباید هدف را گم کرد. من وظیفه نظام میدانم، وظیفه وزارت ارشاد میدانم، وظیفه شما که ناشرید میدانم، که وقتی چنین چیزی مطرح میشود، شما اجازه ندهید و کمک نکنید. این هیچ ربطی ندارد به اینکه ما با فکر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعی است که ما با آزادیهایی مخالفیم؛ مگر کسی شک دارد؟ ما با بعضی از آزادیها مخالفیم. ما با آزادیهای جنسی مخالفیم؛ ما با آزادی گناه مخالفیم و این کاری است که مردم را به این طرف سوق میدهد. همین الان در کتابهای ما هست؛ کتابهای منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود که با گفتن من، نام یک اثر غلطی تکرار شود، اسمش را میگفتم. کتابی که جوانان را به طور واضحی، با شیوههای هنری، به سمت گناه سوق میدهد! این یک مسأله فکری نیست که ما بگوییم حالا این کتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر کنیم؛ این جواب ندارد”
دولت محمود احمدینژاد، این حساسیت رهبری را مبنای سانسور سختگیرانه کتاب قرار داد تا به اعتقاد بسیاری از مولفان و کارشناسان این حوزه، هشت سال گذشته یکی از سختترین دورههای چاپ کتاب در ایران باشد. در این دوره، کتابهای فراوانی برای مدت طولانی در صف مجوز انتظار به هیچ سرانجامی نرسیدند و کتابهای بسیاری هم پس از بارها تجدید چاپ، حتی در دولت احمدینژاد، با دستور لغو مجوز چاپ یا توزیع مواجه شده و به چاپهای بعدی نرسیدند.