ایران و روسیه؛ قمار در سوریه

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

اعلام تشکیل محور همکاری های امنیتی، اطلاعاتی-نظامی چهار کشور روسیه، ایران، عراق و سوریه، همزمان با برگزاری اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، به منزله پذیرفتن رسمی افزایش تعهدات و همکاری های نظامی گروه تازه با رهبری ایران و روسیه در خاورمیانه، بمنظور پر کردن خلا قدرت غرب در دو کشور سوریه و عراق است؛ قماری که ارزیابی دقیق هزینه ها و نتایج میان مدت آن نیازمند محک تحولات شش تا یک سال آینده در منطقه خواهد بود. 

مذاکرات جنبی با اهمیت اجلاس سال جاری مجمع عمومی سازمان ملل که عملا با دیدار جان کری وزیر خارجه آمریکا و جواد ظریف در نیویورک آغاز شد، اینبار جنگ داخلی سوریه و یافتن راه حل کاهش بحران در آن کشور را هدف قرار داده بود.

پیش از اعلام رسمی تشکیل محور تازه که تنها از سوی عراق صورت گرفت، روسیه با استفاده از آسمان ایران و موافقت بدون شرط جمهوری اسلامی، به ارسال گسترده تجهیزات نظامی به سوریه مبادرت ورزید.

گزارشهای منابع دفاعی معتبر جهان حاکی از ارسال تا ۲۸ فروند جت جنگنده تاکتیکی، شمار قابل ملاحظه ای خودروهای زرهی پیشرفته، تانک های سبک و همچنین تجهیز دو پایگاه هوایی در انتاکیه و بندر لاذقیه توسط روسهاست.

منابع ارتش سوریه نیز رسما اعلام داشتند که تجهیزات پیشرفته نظامی ( زمینی و هوایی) برای مقابله با آنچه (گروههای تروریست) می خوانند، از روسیه دریافت داشته اند.

 

قاسم سلیمانی در مسکو

پیش از انتشار گزارشهای ارسال تجهیزات نظامی روسی به سوریه از طریق ایجاد یک پل هوایی از مبدا روسیه به مقصد سوریه برفراز آسمان ایران و انجام روزانه تا چهار پرواز هواپیماهای غول پیکر کندور ۱۲۴ و ایلوشین به این منظور، گزارشهای دیگری حاکی از انجام دو دیدار قاسم سلیمانی فرمانده عملیات برون مرزی سپاه (قدس) جمهوری اسلامی از روسیه بود؛ سفرهایی که منابع ایران در مورد آنها سکوت اختیار کردند و روسها مورد تکذیب قرار دادند.

با توجه به مسئولیت های سپاه در اداره سیاست خارجی و هدایت فعالیتهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در سوریه و عراق از یک سو و از سوی دیگر آغاز ارسال گسترده تجهیزات و تحرکات نظامی روسیه در سوریه، همکاری و هماهنگی نزدیک روسیه و ایران در این مورد غیر قابل انکار و در جهت شکل دادن به این همکاری ها، انجام دیدارهای قاسم سلیمانی از روسیه ( باوجود تحریمهای سازمان ملل) بسیار فراتر از “محتمل” بنظر میرسد.

عامل دیگری که شکل دادن به این محور همکاری قابل ملاحظه را ممکن ساخت، بعد مالی و تامین هزینه های افزایش تحرکات نظامی روسیه و ایران در سوریه است. با خروج پرونده اتمی ایران از بن بست، بنظر میرسد جمهوری اسلامی با استفاده از منابع مالی آزاد شده نخستین تعهدات مالی بمنظور افزایش کمک به سوریه را در قبال خرید سلاحهای تازه ساخت روسیه پذیرفته است. در وضعیتی که صادرات نفت روسیه به دلیل تحریمهای آمریکا و اروپا، و ارزش روبل و در نتیجه قدرت خرید کرملین بشدت کاهش یافته تعهدات پذیرفته شده مالی حفظ اسد در دمشق میتواند موفقیت بزرگی برای مسکو تلقی شود.

به این ترتیب، روسها ضمن اعزام ۱۷۰۰ تا ۳۰۰۰ نیروی نظامی (تحت پوشش کارشناس) به سوریه و مستقر ساختن آنها در شمال و بنادر غرب آن کشور بمنظور تحکیم حضور خود در آبهای مدیترانه، از راه فروش تجهیزات مورد نیاز ارتش سوریه با ضمانت مالی ایران، قابلیتهای عملیاتی نیروهای اسد را نیز که تنها بر ده درصد خاک آن کشور مسلط هستند افزایش داده اند. در شرایط کنونی وجود اسد در دمشق همسو با ادامه حضور روسیه در سواحل آن کشور است.

در کنار نیروهای روحیه باخته ارتش سوریه که کمتر از ده در صد از خاک آن کشور و در حدود ۴۰ در صد ساکنان باقی مانده را در کنترل دارند، جمهوری اسلامی مابین ۲۰ تا ۴۰ هزار نیروی نظامی پیاده، مرکب از شیعیان لبنانی، شیعه های افغانی که از مناطق شرق و مرکز ایران استخدام شده اند، و شماری از شیعیان عراقی را نیز برای دفاع از دولت اسد در اطراف دمشق و مناطق شمال غرب سوریه تجهیز کرده است.

 

هدف از همکاری های تازه  

جمهوری اسلامی به طبیعت غیر متعارفی و توسعه طلب خود به عنوان یک رژیم عقیده گرا، در برابر وسعت و قدرت دشمنان خود در منطقه آگاه است. با این نگرانی طی اولین دور مذاکرات سیاسی با آمریکا در الجزایر جمهوری اسلامی خواستار عدم مداخله واشنگتن در امور داخلی خود و گرفتن ضمانت برای مصون ماندن از طرح براندازی از سوی آن کشور شد. طی تازه ترین دور از مذاکرات سیاسی با آمریکا نیز ( مذاکرات دو ساله اتمی) جمهوری اسلامی این خواسته را به گونه دیگری ( بظاهر از موضع قدرت و در چار چوب مذاکراتی که به مشروعیت دادن به حکومت تهران یاری داد)، دنبال کرد.

با وجود ضمانت های قرار دادی دریافت شده از آمریکا برای عدم براندازی، جمهوری اسلامی حضور نظامی در سوریه و لبنان را، در غیاب یک ظرفیت بازدارنده نظامی کارآمد برای مقابله با ماشین جنگی اسرائیل، ایجاد نا آرامی در بحرین و تحریک در یمن را برای ادامه رقابت و مقابله با عربستان، و حضور در عراق را به منزله تقویت قدرت منطقه ای و در عین حال یک نیروی بازدارنده تلقی میکند.

هدف جمهوری اسلامی دور نگاه داشتن دشمنان و مشغول شدن با آنها خارج از مرز های ایران است. پیشگیری از سقوط اسد تا یافتن یک راه حل برای ادامه حضور در سوریه بعد از اسد ( و ادامه امکان کمک رسانی به حزب الله لبنان) هدف همکاری های تازه جمهوری اسلامی با روسیه بشمار میرود.

دولت روسیه نیز علاقمند به حضور فعال نظامی در مدیترانه و پذیرفته شدن به عنوان یک قدرت منطقه ای است. روسیه همکاری با جمهوری اسلامی در سوریه را بمنظور حفظ جای پا در سواحل مدیترانه موثر میداند. در غیبت نظامی و در سایه سیاستهای انفعالی دولت کنونی آمریکا، روسیه و جمهوری اسلامی در اندیشه پر کردن خلا قدرت در منطقه اند. بعلاوه، پوتین با پر رنگ ساختن حضور در مدیترانه خود را قادر به تعامل با واشنگتن در مناطق با اهمیت تر برای ملاحظات امنیتی خود می بیند؛ منجمله اوکراین، حوزه خزر و آسیای مرکزی.

تامین ادوات جنگی مورد نیاز برای دفاع از اسد در مقابل نیرو های النصره و داعش، در حالی که جمهوری اسلامی تامین نیروی انسانی و پرداخت هزینه های مالی آنرا بر عهده میگیرد، در محاسبات کرملین تن دادن به این حرکت بزرگ نظامی در منطقه را توجیه کرده است؛ قماری که تنها تحولات شش ماه تا یکسال آینده میتواند تکلیف برد و یا باخت در آن را تا حدودی روشن سازد.