کشمکش بر سر گاز ایران

نویسنده

gas708.jpg

‏ روز 11 فوریه 2008، در میان انبوه مدعوینی که برای شرکت در میهمانی بیست و نهمین سالگرد انقلاب ‏اسلامی راهی سفارت ایران در پاریس شده بودند، کریستف دو مارژوری مدیر عامل توتال نیز دیده می شد. ‏

شرکت نفتی فرانسوی توتال با وجود آنکه به هیچ وجه هوادار سینه چاک حکومت آخوندها نیست، همیشه سعی ‏کرده روابط حسنه خود را با تهران حفظ کند. سرمایه گذاری در کشوری که به خاطر برنامه هسته ایش ‏مشمول تحریم های سازمان ملل شده است کاریست دشوار امّا به این خاطر نباید فرصت های آینده را سوزاند ‏زیرا ایران که از نظر ذخایر گاز دومین رتبه را در جهان دارد خواه ناخواه منبع جدیدی برای تأمین سوخت ‏اروپا خواهد شد. ‏

در حال حاضر شرکت های بزرگ نفتی آمریکائی، اروپائی و آسیائی موقعیّت متزلزلی دارند و همه به ‏

میدان های نفتی پارس جنوبی در خلیج فارس، که بزرگترین منبع گاز کره زمین است چشم دوخته اند. امّا تنش ‏های ژئو پلیتیکی، رشد هزینۀ طرح های نفت و گاز و قراردادهای پایاپای‏‎ ‎‏ پیشنهادی ایران برای بازپرداخت ‏سرمایه شرکت های عظیم نفتی که سود چندانی برای آن ها ندارد، همه دست به دست هم داده اند و مانع ‏شروع عملیات بهره برداری می شوند. ‏

روز دوشنبه 12 مه آقای دو مارژوری بار دیگر در قطر، که با ایران در میدان وسیع گاز خلیج فارس سهیم ‏است، اعلام کرد که مایل به همکاری “ دراز مدت” با ایران است امّا ضمناً اضافه کرد که ایران نباید انتظار ‏تصمیم گیری سریع را از این شرکت داشته باشد . توتال برای سرمایه گزاری میلیارد ها دلار در طرح پارس ‏جهت استخراج و تبدیل گاز طبیعی به مایع مردد است. بسیاری از شرکت های نفتی دیگر هم در اجرای این ‏طرح تعلل می ورزند.‏

شرکت های انگلیسی ـ هلندی شل و رپسول اسپانیا مایلند با از سر گیری مذاکرات درباره تجدید قرارداد ‏استخراج گاز یکی از حوزه های پارس جنوبی، که در سال 2002 منعقد شد و قرار بود در 2007 باز دهی ‏داشته باشد، برای خود فرصت بخرند.‏

امّا این تردیدها و تعلل ها به مذاق ایرانی ها خوش نمی آید. وزیر نفت ایران اخیراً اظهار داشت:” غرب می ‏گوید که ایران دارد توتال و شل را بیرون می کند امّا ما تا به حال به این دو شرکت هیچگونه اخطاری نداده ‏ایم”. علیرغم این گفته، غلامحسین نوذری در ماه مارس به شرکت های مذکور حالی کرد که برای تصمیم ‏گیری تا ماه ژوئن بیشتر فرصت ندارند. ‏

تهران دائماً تهدید می کند که در صورتی که این شرکت ها بیشتر از این کار را معطل نگاه دارند گاز پروم ‏روسیه و گروه های هندی یا چینی جایشان را خواهند گرفت، اما واقعیت اینست که ایرانی ها در ساحل ‏روبرویشان در خلیج فارس، قطر را می بینند که در نتیجه همکاری با شرکت های عظیم نفتی خارجی در ‏عرض چند سال به اولین صادرکننده جهانی گاز مایع طبیعی تبدیل شده است. تعداد چاه های استخراج گاز و ‏کارخانه های تبدیل گاز به مایع آنقدر در قطر زیاد شده است که دوحه تصمیم گرفته است تا سال 2010 ‏سرمایه گذاری در بخش گاز را به حالت تعلیق درآورد!‏

تهران هنوز نمی داند می خواهد با گازش چکار کند. کلمان ترم، کارشناس ایران در انستیتوی روابط بین ‏المللی فرانسه( ایفری) می گوید:“در درون حکومت بحث و جدل بر سر اولویت های استفاده از گاز زیاد است. ‏نمی دانند باید اولویت را به مصرف داخلی بدهند[ زمستان امسال ایران مجبور شد گاز را وارد کند] یا آن را ‏به میدان های نفتی تزریق کنند‍] برای پمپاژ در چاه های نفت] یا صادرش کنند”.‏

‏ ‏

ایران به علّت عدم کفایت مالی قادر نیست همه این راه ها را باهم دنبال کند. به گفته کارشناس مزبور “ برای ‏نیل به هدف تعیین شده از جانب مقامات مسئول یعنی تبدیل ایران به سوّمین تولید کننده جهانی تا ده سال دیگر، ‏سرمایه گزاری های بزرگ خارجی اجتناب ناپذیر است”. امّا کارشکنی های منظم واشنگتن مانع دستیابی ‏ایران به این هدف جاه طلبانه است. قانون داماتو که در 1996 در کنگره آمریکا به تصویب رسید، سرمایه ‏گزاری های بزرگ در جمهوری اسلامی را به هرشکل تحریم کرده است و ایالات متحده که در تمام این سال ‏ها مشغول پر کردن انبارهای نفت خود بوده است با تحت فشار گذاشتن بانک ها و صنایع سوختی می خواهد ‏حتی فکر معامله با جمهوری اسلامی را در نطفه خفه کند.‏

و در این میان ایران در انتظاربهتر شدن اوضاع می کوشد ثابت کند که هنوز کشور نفت خیز بزرگی است و ‏می تواند ثروتش را به تنهائی استخراج کند. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران از جمله کسانی است که ‏از شرکت های نفتی داخلی توقع دارند ثابت کنند که قادرند از خیر فن آوری و سرمایه گزاری خارجی ‏بگذرند. مثلاً پس از آنکه شرکت ژاپنی اینپکس در اواخر 2006 ـ به گفته بعضی از منابع آگاه تحت فشار ‏آمریکاـ کارش را به نوعی تعطیل کرد ایران در ماه فوریه بهره برداری از میدان عظیم نفتی آزادگان( واقع در ‏جنوب غربی ایران) را آغاز کرد، اقدامی که علاوه بر بعد اقتصادی دارای ابعاد سیاسی نیز بود.‏

امّا پیچیدگی روند تولید گاز طبیعی مایع، ایران را به دانش شرکت های بزرگ خارجی نیاز مند می کند.‏

آیا گازپروم روسیه می تواند در این عرصه جانشین شرکت های غربی شود و از این طریق سلطه خود را بر ‏شبکه گازرسانی به اروپا تحکیم کند؟ پاسخ به این سئوال به دلیل عدم تجهیز غول نفتی روس به دانش فنی تبدیل ‏گاز به مایع منفی است به همین دلیل هم هست که گازپروم تاکنون در پارس جنوبی سرمایه گزاری بزرگی ‏نکرده است. در تهران نظرها در مورد توافقنامه همکاری در زمینه انرژی، که در سال 2007 میان احمدی ‏نژاد و ولادیمیر پوتین به امضاء رسید، همگون نیست و به گفته آقای ترم کارشناس ایفری، بعضی از جریان ‏های سیاسی در مورد تمایلات” امپریالیستی” روسیه از قدیم الایام هشدار می دهند.‏

علیرغم نزدیکی تهران و مسکو در بهره برداری از منابع سوختی نظیر برق، انرژی هسته ای و نفت، دو ‏کشور در واقع رقیب یکدیگر به شمار می روند. موقعیت جغرافیائی ایران موجب خواهد شد که این کشور به ‏تأمین کننده اصلی سوخت اروپا و آسیا بدل شود به همین دلیل گاز پروم به هیچ وجه مایل نیست گاز ایران به ‏سوی قارّه پیر جریان پیدا کند مخصوصاً از طریق خط لوله نابوکو که در این صورت ایران رقیب خطرناکی ‏برای روسیه خواهد شد. بدون طلای آبی ایران طرح احداث این خط لوله که از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا ‏حمایت می شودجامه عمل نخواهد پوشید به خصوص که اروپا به قدری در آسیای مرکزی تعلل کرده است که ‏روس ها توانسته اند بخشی از گاز کشورهای شرق خزر را پیش خرید کنند.‏

گاز پروم مدافع احداث خط لوله” خودش” یعنی ساوث استریم، با کمک شرکت نفتی انی ایتالیا است زیرا ‏روسیه با ارسال گازسیبری و آسیای مرکزی از طریق این خط لوله وابستگی اروپا را به خودش بیشتر خواهد ‏کرد. مسکو ضمناً از طرح “ خط لوله صلح” که ایران را از طریق پاکستان به هند( و احتمالاً چین) متّصل ‏خواهد کرد حمایت می کند، طرحی که واشنگتن به شدّت با آن مخالفت می کند زیرا معتقد است که جمهوری ‏اسلامی از این طریق خواهد توانست از انزوای اقتصادی و سیاسی خارج شود. ‏

‏ منبع: لوموند 16 مه ‏

‏ ‏


‏ ‏

‏ ‏

 

 

 

 

‏ ‏

 


‏ ‏

 


‏ ‏

 


‏ ‏

 

 

‏ ‏

 


‏ ‏

 

 

 

 


‏ ‏

 


‏ ‏

 

 


‏ ‏