فاجعه منا در عربستان و زمینه تنش میان ایران و عربستان سعودی، شناخت جریان های فکری در عربستان و ایران را، به عنوان نمایندگان شیعه و سنی، الزامی می کند. این مقاله در این سمت و سو تلاش کرده است.
عربستان امروزه علاوه بر صادرات نفت، صادر کننده انواع سلفی گری است. سلفی گری به عنوان جریانی گسترده در میان اهل سنت طرفدار دارد اما گرایش های متنوعی هم در آن وجود دارد که برخی حتی حکومت عربستان را هم نامشروع می دانند. با این وصف آموزش و تربیت مدارس عربستان، خاستگاه سلفی گری است. در این میان بخصوص گرایش تکفیری یا گرایش تند ضد شیعه در این کشور بارز است.
گرایش های عمده سلفی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
۱- سلفی های تبلیغی
۲- نو سلفی گری
۳- سلفی های جهادی
۴- سلفی های تکفیری- جهادی
به طور خلاصه میتوان گفت سلفی گری تلاش می کند سنت و رفتار پیامبر و صحابه و تابعین را مبنای باور و عمل به احکام دین قرار دهد.
سلفی ها همچنین در هر کجا که میان عقل و شریعت و همچنین علوم و شریعت اختلاف افتد طرف شریعت را می گیرند. سلفی ها برخلاف رعایت شدید ظاهر و رفتار، در مسائل فقهی مذاهب اهل سنت چندان سخت گیر نیستند.
سلفی گری نگاه مثبتی به غرب ندارد. گرایشات تندتر آن غرب را کافر می دانند؛کافری که می خواهد اسلام را نابود کند. در میان این گرایشات برخی دولت عربستان را مورد نقد قرار می دهند و برخی دیگر آن را همکار غرب می دانند. اما به طور کلی سلفی ها به فرهنگ غرب منفی نگاه می کنند.
سلفی هایی که گرایش وهابی دارند، نگاه تکفیری شدیدتری به شیعه و فرق اسلامی دارند تا سلفی هایی که از اخوان المسلمین مصرجداشده اند و این فرق میان القاعده و داعش به خوبی هویداست.
غرب در نگاه همه سلفی ها دشمن است منتها با روش های مختلف با غرب برخورد می کنند که شامل تبلیغ تا جهاد است.
رفتار به شریعت و باور به جهاد در نزد سلفی ها بسیار مهم است، اگر چه برخی جهاد را تبلیغ زبانی دین می دانند، مانند نوسلفی ها، اما سلفی های تندروجهاد را فقط قتال می دانند.
سلفی های تبلیغی
سلفی های تبلیغی بستر اصلی حرکت سلفی ها هستند که هم حمایت دولت عربستان و هم تجار منطقه را دارند. این جریان وسیع در اروپا، امریکا، پاکستان، اندونزی و مالزی و… توانسته است در ۵۰ سال اخیر به طور کلی مدرسه الازهر، به عنوان نهاد اصلی دین سنی را کنار بزندو به عنوان پایگاه اهل سنت در کشور های مسلمان جا باز کند و از سراسر کشور ها افراد را به مکه و مدینه آورده و مبالغی هم به سراسر مراکز سلفی در جهان بفرستد. این جریان قدرتمند با توجه به مشی آرام خود، هم چون جریان حجتیه در ایران است که توان جا باز کردن در جامعه را دارد؛بخصوص اینکه غیر سیاسی بودن این جریان هزینه جذب افراد به آن را بالا نمی برد.
می توان گفت مدارس سلفی در عربستان سعودی توانسته تبدیل به نیروی تعیین کننده جریان سلفی شود. به طوریکه مدرسه دیو بند در پاکستان را هم که نقش عمده ای در باور های مردم منطقه دارد تحت تاثیر خود قرار دهد. این مدرسه بر مسلمانان بلوچ و اردو و پشتون تاثیر فراوان دارد. این سه قوم سنی مذهب در چند کشور حضور گسترده دارند.
سلفی های تبلیغی باورهای بسیار پر مسئله به شیعه دارند. آنها شیعه را رافضی می دانند، به باور آنها شیعه علی را خدا می داند؛چرا که حتی قران شیعه با اهل سنت فرق دارد. این سخنان را از سلفی های اروپایی هم در باره شیعه می توان شنید. این جریان به نواندیشان مسلمان مانند نصر حامدابوزید و دیگران دید منفی دارد. این افراد در میان سلفی ها شناخته شده نیستند. هویت خواهی سلفی ها در اروپا و حتی در کشورهای مسلمان باعث می شود که جذابیت سلفی ها که با ظاهر و رفتار متفاوت در جامعه حضور پیدا می کنند، بیشتر شود. آنها با داشتن برنامه های عبادی مشخص و همچنین رفتار جمعی گروهی، برای بسیاری هم هویت بخش هستند، هم جذابیت دارند و هم زندگی خالی برخی از این افراد را پر و معنی دار می کنند.
در کشور های مسلمان، به دلیل افسردگی سنت مذهبی، جریان سلفی در میان جوانان جذابیت دارد؛ به عنوان نمونه در کردستان و بلوچستان هم شاهد رشد این جریان تبلیغی هستیم که با امکانات و رفتار جمعی و گروهی، خلا زندگی جوانان را پر می کنند.
این جربان حتی در اروپا هم توانسته به هویت خواهی نسل جوان و عرب که جذب جامعه نشده پاسخ دهد و در نتیجه در میان این جوانان جذابیت دارد.
نوسلفی ها
نوسلفی ها در عربستان در حال رشد هستند. آنها در حکومت عربستان هم نفوذ دارند. این جریان به حقوق زنان و مدل حکومت بر اساس نظر مردم توجه می کند که با باور سلفی که به خلافت می اندیشد متفاوت است. با این احوال نو سلفی ها ضمن مخالفت با اخوان المسلمین مصر، مشغول باز کردن جا در جامعه عربستان وکشور های خلیج فارس هستند. به دلایل توسعه این کشور ها و فضای اجتماعی، توجه به حقوق مدنی جذابیت نو سلفی ها در این جوامع را بیشتر می کند. سعیده ال سعود که از شاهزادگان سعودی است در برنامه به عبارت دیگر در بی بی سی تصریح می کند که محمد برای زنان اختیار قائل بود و برخی از احکام فعلی به نام دین با سنت پیامبر نمی خواند. سلفی ها با مبانی دینی سلفی که به سنت پیامبر متوسل می شود وارد گفتگوی انتقادی شده اند. شاهد رشد این تفکر در جامعه عربستان هم هستیم که خواستار آزادی های مدنی و نقش بیشتر زنان و مشروطه کردن قدرت حاکمان است؛امری که با اندیشه سلفی تفاوت دارد.
سلفی های جهادی
سرکوب اخوان المسلمین در مصر بوسیله جمال عبدالناصر باعث شد که دور دوم زندگی سید قطب رقم بخورد. وی از حکومت ناصر برگشت و بعد به مبانی این نوع حکومت ها حمله کرد و بعد از آن توانست سلفی گری را به بنیاد گرایی و سپس نگاه جهادی به معنی قتال نزدیک کند. سید قطب در زمان ناصر اعدام شد. قبل از سید قطب، سیدرضا که همکار محمد عبده در نشریه المنار بود از نوگرایی به نظریه خلافت برگشته بود. سلفی گری در مصر ریشه داشت اما مدرسه و آموزش منظم نداشت. جریانات تکفیری و جهادی که از اخوان المسلمین مصر جداشدند، به مبارزه با حکومت های عربی پرداختند و حتی انور سادات را ترور کردند. با این حال اشغال افغانستان پیوند جدیدی بین آنها برقرار کرد که در نوع خود بی سابقه بود. این پیوند اتصال محمد غرام فلسطینی با امین الظواهری مصری و بن لادن عربستانی بود. حال دیگر آرمان فلسطینی و جریان تکفیری در مصربا ثروت و امکانات و مدرسه سلفی در عربستان پیوند خورده بود که حمایت جهانی غرب را هم داشت که علیه کمونیسم متحد شده بودند.
پاکستان محل تلاقی این سه جریان بود؛جایی که هر سه بر هم اثر گذاشتند. نتیجه این تلاقی تا فروپاشی کمونیسم چندان معلوم نشد اما بعد از برآمدن طالبان در افغانستان و رشد جهانی القاعده، مشخص شد که در میان اهل سنت سازمانی جهانی و گسترده در مقیاسه با اخوان المسلمین مصر وجود دارد که در ۲۱ کشور جهان فعال است و خود را در برابرغرب و اسرائیل می داند و با شیعیان رابطه خوبی ندارد. به حکومت های عربی بدبین است، حکومت عربستان را به رسمیت نمی شناسد و بنیان خلافت در سر دارد و می خواهد امارات اسلامی را برقرار کند که اولین آن در افغانستان بود.
القاعده نماینده این جریان است که خلافت را باور دارد، و با شیعیان دشمنی دارد اما قصد اصلی خود را کفار می داند که غرب و اسرائیل است. این تفکر در جریان اشغال عراق معتقد به جنگ با امریکا بود نه جنگ شیعه و سنی. در جریان بهار عربی معتقد بود که اخوان المسلمین سازشکار است و بهار عربی رابه بن بست می برد؛ در نتیجه در مصر منتقد محمد مرسی بود و برادر ایمان الظواهر یعنی محمد الظواهری که سالیان سال در زندان بود این مخالفت را علنی می کرد. این جریان در عراق، لیبی، سوریه و مالی و یمن روش جنگ با حکومت ها را در پیش گرفت.
القاعده دشمن اصلی را امریکا، غرب و کفار می داند و شیعه را دشمن بعدی قلمداد می کند و لذا برای آن در حال حاضر برخورد با شیعیان درست نیست. به خلافت امارت اسلامی باور دارد، دموکراسی را باور ندارد و آن را شرک میداند. با اخوان المسلین مرز بندی شدید دارد و آنان را گمراهانی می داند که باید هدایت شوند. حکومت عربستان و کشورهای خلیج فارس را مسلمان نمی داند. به جریانات سنتی مانند الازهر نقد دارد که اسلام را منحرف کرده اند.
الازهر مصر بااین جریان مخالف است و ال شیخ در عربستان به این جریان تندرو می گوید. با این حال این جریان در داخل بدنه مدارس سنتی هوادار دارد.
این جریان با مرگ بن لادن و برآمدن ایمن الظواهری به عنوان رهبر القاعده، دچار رکود شده است. ضربات امریکا برآن شدید بوده اما گستردگی و پایگاه این جریان در کشور ها ضربه موثری نخورده است و توان باز سازی خود را دارد. این جریان در کشورهای گوناگون دارای نیروی نظامی است که در صورت فضای مناسب فعال می شوند. تحقیر و ستم و فقر حکومت های منطقه، زمینه جذب به سوی اینان است و آن را تضمین می کند. با این حال اختلاف در القاعده باعث شده جریانات دیگری از درون آن سر برآورند که داعش یکی از آنان است که می توان آن را نماینده جریان تکفیری-جهادی دانست.
سلفی های تکفیری-جهادی
سلفی ها سه ویژگی عمده دارند که آنان را با دیگر مسلمانان متمایز می کند:
۱- بازگشت به صدر اسلام و رعایت ظاهر و باطن رفتار خود با صحابه و تابعین
۲- در تباین عقل با شرع طرف شرع را می گیرند و در این مورد هم بحثی ندارند
۳- آنان معتقد به جهادند.
اما این ۳ ویژگی کلی و قابل تفسیر است، چرا که اگر سلفی های تبلیغی جهاد را عام تر تعریف می کنند، جهاد در نزد دو جریان سلفی دیگر به معنی قتال است. جریان سلفی تکفیری-ـ جهادی قتال را در حق منافقین هم مباح می داند و در این مورد میان داعش و القاعده فرق است. منافقین شامل مسلمانان شیعه و غیره و همه دیگرانی است که جریان جهادی ـ–تکفیری قبول ندارد.
اما جریان تکفیری همانند القاعده نیاز به بستری دارد که قدرتمند شود؛ این بار عراق و بعد سوریه به رشد این جریان میدان داد. همان طور که اشغال افغانستان به جریان القاعده میدان رشد داد.
به عبارتی بستر رشد هر جریان به عواملی نیاز دارد که باید آماده شود. جریان جنگ داخلی در سوریه زمینه ای داد که جریانات مذهبی با هم روبرو شوند، به طوریکه غرب و اسرائیل در این تضاد ها به پشت صحنه رفتند. جنگ داخلی در سوریه تبدیل به جنگ شیعه و سنی شد. البته این صورت نمایی جای بحث دارد اما در عمل موفق شد که چنین خود را نشان دهد. حمایت دولت های عربستان و قطر و همچنین حتی دولت های غربی که در میانه راه حمایت از مخالفان اسد را مشروط کردند، به قدرت یابی جریانی منجر شد که خود را داعش می خواند و امروز امارت خلافت اسلامی که به شکلی اعلام مخالفت و استقلال از القاعده است.
داعش ریشه قویتر و نزدیک به نگاه مدرسه سلفی در عربستان دارد که با شیعیان بر سر کین است. این جریان در بستر مناسب جدال شیعه و سنی خود را می یابد و به مرداب جنگ داخلی در عراق و سوریه، که جنگ شیعه و سنی قلمداد می شود تکیه می کند. این جریان وارد مناسبات قدرت منطقه شده و در نتیجه بازی گری خود را شروع کرده است. میزان قساوت این جریان، القاعده را مظلوم جلوه می دهد و تندی آن به مسلمان غیر همراه خود رعب انگیز است و عمل کشتار در جنگ را در حد اعلا انجام می دهد.
داعش از قدرت مالی مناسب هم چون القاعده برخودار است. به عبارتی اهل سنت و عربستان جریانات متمکن هستند. به نحوی پول نفت و حمایت سرمایه تجاری را با خود دارند. داعش هم به در آمد نفت و تجارت و حمایت تجار اتکا دارد.
امروز بازی گری داعش، القاعده را به پشت صحنه برده اما به طور کلی شرایط منطقه مستعد بروز و رشد جریانات مزبور یا جدیدتری است که می توانند خطرناک تر از این جریانات باشند.
مانور داعش می تواند مهار شود اما این مانور در منطقه زمینه دارد و در هر شرایطی که مناسب باشد رشد خواهد کرد. فقط بهانه ای لازم است که این جریانات خود را نشان دهند، چرا که زمینه ذهنی و عینی بروز این جریانات فراهم است.
دانشگاه اسلامی مدینه که در سال ۱۹۶۹ زیر نظر پادشاه عربستان به وجود آمد، مهم ترین پایگاه تربیت سلفی ها در جهان است که در حال حاضر بیش از ۲۵ هزار دانشجو از سراسر جهان در آن مشغول مطالعه هستند. این مرکز با تمام جهان اسلام مراوده و امکانات عظیمی در اختیار دارد. آموزش عمده و پایه این مدرسه بزرگ بر اساس رای امام حنبل و ابن تیمیه و محمد عبدل الوهاب است.
باید دید که این مدرسه حاضر به تغییر آموزش های خود هست یا نه. البته بعد از تکفیر داعش و القاعده به وسیله مفتی بزرگ عربستان سعودی، فضای آموزشی این مرکز اسلامی که سراسر جهان اسلام و مسلمانان در دیگر کشور ها را پوشش می دهد تغییر می کند.