با خامنه ای نظام اسقاط می شود

نوشابه امیری
نوشابه امیری

در میان تظاهر کنندگان مصری، زنی بر زمین نشسته، با پلاکاردی در دست با  این مضمون: سپاس از ارتش مصر برای ماندن در کنار ملت. به این ترتیب حادثه تونس در مصر هم تکرار می شود و نظامیان، نه جانب دیکتاتورو نه حتی مردمان، که جانب میهن را می گیرند.اما آیا آقایانی هم که درایران صندلی های قدرت را غصب کرده و خواب نشستن دائمی بر آنها را می بینند، به این “فهم” رسیده اند که با این روش، سرنوشت همه چیز با حکومت آقای خامنه ای و نوچه گانش گره خورده و با رفتن وی، نظام اسقاط می شود؟ آیا خود آقای خامنه ای لحظه ای از خاطرش می گذرد که چون این”دومینو” به ایران رسد نه نشان از تاک می ماند و نه تاک نشان؟

بر اساس اصل ۱۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، وظیفه سپاه نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. بر اساس اصل ۱۰۸ قانون اساسی، مجلس خبرگان تنها نهادی است که  حق دارد به طور مستقل برای خود قانونگذاری و برای کشور رهبر تعیین کند؛بر اساس اصل ۱۵۶ قانون اساسی، قوه قضاییه قوه ای است مستقل که باید پشتیبان حقوق فردی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایفی مانند رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، احیای حقوق عامه…و نظارت بر حسن اجرای قوانین باشد.بر اساس اصل ۱۶۱ وظیفه دیوانعالی کشور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم است.بر اساس اصل ۶۲ نمایندگان مجلس باید با رای مستقیم مردم انتخاب شوند و زبان گویای مردمان باشند و……

از این اصل ها در همین قانون اساسی جمهوری اسلامی بسیارست.اما آیا چنین است؟ آیا نیروهای نظامی که از همان آغاز تظاهرات مردمی، گذشتن  از روی بدن مردمان را پیشه کردند، قوه قضاییه ای که احکام اعدام، زندان و شلاق مخالفین دولت را از روی دست خط بازجویان می نویسد، قوه مقننه ای که حتی در کلام، اعتراض قانونی مردمان به تقلب در انتخابات را محترم نداشته، مجلس خبرگانی که در چنین شرایطی جامه رهبری را “زیبنده” قامت آقای خامنه ای دانسته و….سرنوشت خود را با سرنوشت “مبارک” ایران پیوند نزده اند؟ از این فراتر، آقای خامنه ای، سرنوشت خویش را با “ولی فقیه” و در نهایت نظام جمهوری اسلامی گره نزده است؟

مردمان معترض مصری و تونسی می گویند مبارک باید برودو بن علی باید برود، و به فرمانده ارتش می گویند ماندنت با مردم مبارک، اما غیر از این است که برخورد سران جمهوری اسلامی با تظاهرات صلح آمیز مردمانی که می گفتند “رای من کو” کار را به گفتن شعار “مرگ بر خامنه ای” و سپس “مرگ بر جمهوری اسلامی”  کشاند؟ آیا آقای خامنه ای با در دست گرفتن سرنخ همه این نهادها، سرنوشت همه آنها و در نهایت جمهوری اسلامی را به خود گره نزده است؟ پاسخ این سئوالات را اینده خواهد داد اما تا آن آینده ـ که دور نیست ـ عاقلانه آن نیست که از  میان چهره ها و نهادهای جمهوری اسلامی هم صداهایی برخیزد که حداقل در اندازه صدای ارتش مصر و تونس و چهره های سیاسی این کشورها باشدو در جهت ایستادن برای میهن؟ غیر از این باشد، ما مرده و شما زنده، با خامنه ای و احمدی نژاد و این زنجیره، نظام “اسقاط” خواهد شد.