چهره ایران بعد از تحریم

نویسنده

» مصاحبه پی بی اس با خبرنگار این شبکه در تهران

ویلیام برنگهام، خبرنگار پی بی اس که دو هفته گذشته در ایران بوده است. در مصاحبه ای در مورد زندگی روزمره مردم در ایران حرف های تازه ای زده است.

پی بی اس: آیا تحریم ها به همان شدتی که غرب می گوید فلج کننده است؟

 -اگر قبل از اینکه به ایران بیایم گفته بودند که ایران تحت تحریم های فلج کننده است، با رفتن به این کشور و با قدم زدن در خیابان های این کشور، هیچ تصوری از اینکه چنین باشد، ندیدم. خیابان ها پر از جمعیت است، همه جا ترافیک است و مغازه ها شلوغ است و بقالی ها پر از مواد غذائی است. در ظاهر، اصلا این حس به آدم دست نمی دهد که کشور تحریم اقتصادی شده است. در بازار تجریش در شمال تهران با حمید افلاکی، ۵۴ ساله که مغازه دار بود ملاقات کردیم. او مواد شوینده می فروشد و می گوید که مشکل اقتصاد ایران تورم بالاست. قیمت کالا های روزمره سر به فلک می کشد. بطور همزمان ارزش ریال پایین آمده است. افلاکی به من گفت که قیمت کالاهایی که در مغازه اش می فروشد نسبت به دو سال گذشته دو تا سه برابر شده است.

پی بی اس: درست است که تورم رابطه مستقیم با تحریم اقتصادی دارد اما آیا همه ایرانیان این فشار را حس می کنند؟

 -طبقه متوسط به بالا که جزو ثروتمندان ایران هستند زندگی خیلی خوبی دارند و نشانه های آن همه جا دیده می شود. به یک فروشگاه بزرگ لوازم الکترونیکی در تهران رفتیم که با فروشگاه های نیویورک فرقی نداشت. تعداد و گوناگونی لوازمی که در آنجا به فروش می رسید باورنکردنی بود: از محصولات اپل گرفته تا سامسونگ و آخرین مدل موبایل. یکی از مغازه داران که اغلب محصولات اپل را به فروش می رساند، یک مدل از گوشی های بلوتوث را به فروش می رساند که نظیر آن را فقط در نیویورک می شود پیدا کرد. این نشان می دهد که بخشی از جامعه ایران وضعیت اقتصادی بسیار خوبی دارد. ما تجربه جالبی در همین فروشگاه داشتیم: در جایی که آخرین مدل آی فون و آی پد به فروش می رسد و جمعیت زیادی در حال خریدن این محصولات هستند، از بلندگوهای فروشگاه بزرگ، صدای اذان پخش شد. ما به چشم خودمان حضور سنت و مدرنیته را درجایی که نشانه آشکار مصرف گرایی غربی بود، دیدیم.

پی بی اس: آیا تحریم ها باعث کمبود مثلا دارو شده است؟

پی بی اس: آیا با مردمی که تحریم ها بر زندگی آنان تاثیر گذاشته باشد ملاقات کردی؟

 - بله، با نمونه های مختلفی مواجه شدیم. یکی از آنها در یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران، اصفهان، بود. این شهر پنج تا شش ساعت با ماشین با تهران فاصله دارد و در آنجا با پسر جوانی به اسم مرتضی روغنی آشنا شدیم. او مهندسی مکانیک خوانده است و در صنایع خودرو سازی کار کرده است. او در مغازه خانوادگی شان کار می کرد که قطعات موتور تولید می کرد. تحریم ها بطور مستقیم صنایع خودرو سازی ایران را نشانه رفته است. و به همین دلیل او کارش را از دست داده است و حالا در مغازه کفاشی پدرش مشغول به کار است. او مهندس مکانیکی است که از استعداد و توانایی اش برای ساختن کفش استفاده می کند.

پی بی اس: بسیاری از آمریکایی ها شنیده اند که دولت ایران اینترنت را سانسور می کند. تو در آنجا چه دیدی؟

پی بی اس: ما شنیده ایم که توئیتر و فیس بوک هم در ایران فیلتر است؟

 -طنز قضیه اینجاست که این دوسایت در ایران مسدود است اما اعضای دولت روحانی یکی از فعال ترین کاربران شبکه های اجتماعی هستند. روحانی در توئیتر بسیار فعال است. وزیر امورخارجه ایران، ظریف، در فیس بوک فعال است و دائما پست می گذارند. یک داستان بامزه هم برای جک دورسی، یکی از بنیانگذاران توئیتر اتفاق افتاد. او پیامی در توئیتر روحانی نوشت: “آقای رئیس جمهور، خوشحالم که از توئیتر استفاده می کنید، اما مردم ایران می توانند پیام های شما را ببینند؟” رئیس جمهور روحانی هم با روش خودش پاسخ داد: “عصرشما بخیر جک” و به سوال پاسخ نداد.

پی بی اس: پس چه چیزی پشت این تصمیم دولت برای سانسور اینترنت وجود دارد؟

 -برخی معتقد هستند که سانسور شبکه های اجتماعی بطور خاص مربوط می شود به اعترض های سال ۲۰۰۹ به انتخابات که منجر به انتخاب شدن مجدد احمدی نژاد شد. توئیتر بطورخاص برای دانستن محل تظاهرات، اتفاقات و اعتراض ها استفاده می شد. برخی معتقدند که تصمیم دولت برای سانسور اینترنت، متوقف کردن چنین اعتراض هایی و ممانعت از جمع شدن “مخالفان” است.

پی بی اس: گفتی که با کسانی ملاقات کردی که در اعتراضات شرکت کرده بودند…

 -ما به دیدار سعید لیلاز رفتیم. او یک روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی شناخته شده در ایران است. برای گفتگو در مورد تاثیر تحریم ها بر ایران به دیداراو رفتیم. چند سال پیش لیلاز به انتخابات اعتراض کرده بود و دولت احمدی نژاد او را به زندان اوین انداخت. زندان اوین بدترین جایی است که یک ایرانی تصورش را می کند. این زندان در زمان شاه ساخته شد. مردم در این زندان شکنجه و اعدام شده اند. لیلاز بیش از یک سال در این زندان بود که چهار ماه آن را در زندان انفرادی گذراند. در پایان مصاحبه ما به کتابخانه اش رفتیم و یک چوب حکاکی شده را به ما نشان داد که یک زندانی در زندان اوین به او هدیه داده بود. روی این چوب این عبارت حکاکی شده بود “ به شکوفه ها به باران، برسان سلام ما را.”

پی بی اس: سوال آخر، آیا احساس کردی که فضای ضد آمریکایی در آنجا وجود دارد؟

منبع: پی بی اس ۲۵ ژانویه