یدالله جوانی، مسئول دفتر سپاه پاسداران در مقاله ای که در هفته نامه صبح صادق به چاپ رسیده، با اشاره به متن کیفرخواست و “اعترافات” متهمین اعتراضات اخیر، خواستار آن شده که “عوامل اصلی کودتای مخملی” دستگیر و مجازات شوند.وی صراحتا خواستار برخورد با محمد خاتمی، میر حسین موسوی و مهدی کروبی شده است.
وی پیشتر، حتی قبل از برگزاری انتخابات هم هواداران آقای موسوی را صرفا به دلیل استفاده از رنگ سبز، به تلاش برای کودتای مخملی متهم کرده بود.
نکته جالب اینجاست که بلافاصله پس از انتشار مقاله این عضو ارشد سپاه، روابط عمومی سپاه پاسداران بیانیه ای صادر کرد و نوشت “روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام برخی از رسانههای بیگانه در انتساب اخباری به سردار سردار محمد علی جعفری پیرامون محاکمه برخی کاندیداهای ریاست جمهوری اسلامی و افراد دیگر را به شدت تکذیب می کند”.
این در حالی است که رسانه های خبری، موضع مربوط به “ضرورت برخورد با نامزدهای معترض انتخاباتی” را به نقل از یدالله جوانی منتشر کردند واساسا آن را به سردار محمد علی جعفری منتسب نکرده بودند.
با این وجود سپاه پاسداران در دنباله بیانیه خود خواستار عدم پیگرد نامزدها هم نمی شود ومی نویسد “در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مسیر قانونی برای برخورد با کسانی که مرتکب تخلف میشوند تعریف شده است و قوه قضائیه در قبال آن به وظایف قانونی خود عمل خواهد کرد”.
برغم تاکید سپاه بر مشخص بودن مسیر قانونی برخورد با متخلفین، در هفته های گذشته نیروهای وابسته به آن نقش چشمگیری در برخورد با معترضین و دستگیری افراد داشته اند.در واقع چنین به نظر می رسد که سپاه موافق برخورد با محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی است اما اینبار نمی خواهد مسئولیت چنین برخوردی را خودش تقبل کند و به نوعی قصد درگیرکردن قوه قضاییه را در این موضوع دارد.
قطعا هر گونه برخورد با میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی، با اعتراضات گسترده ای همراه خواهد بود و تبعات سنگینی می تواند برای نظام جمهوری اسلامی داشته باشد.هر چند به نظر نمی رسد که کل جریان اصولگرا خواستار چنین برخوردی باشد اما در این میان آن بخشی که خواستار بازداشت موسوی و کروبی و خاتمی هستند، به خوبی از پیامدهای چنین برخوردی آگاهند و برای همین تا کنون ازانجام آن تعلل کرده اند و تنها به انتشار مطالبی در خصوص “ضرورت” چنین برخوردی دامن می زنند.
اما دامن زدن به این بحث آیا می تواند تنها کارکرد تبلیغاتی داشته باشد و صرفا تهدیدی ساده باشد؟
با مرور حوادث پس از انتخابات، و بالاخص پس از برگزاری دو جلسه دادگاه شماری از چهره های سیاسی و معترضین بازداشت شده هویداست که کسانی که خودشان متهم اند به انجام کودتای انتخاباتی، شدیدا اصرار دارند تا بر پایه ادعای “انقلاب مخملی”، هم خود را تبرئه کنند و هم معترضین خود را بازداشت، محاکمه و مجازات کنند تا به این شکل فضای اعتراضی جامعه را آرامتر کنند.
از سوی دیگر، ادامه اعتراضات موسوی و کروبی و خاتمی و تکرار مواضع قبلیشان در خصوص نامشروع بودن انتخابات و غیرقانونی بودن دولت آقای احمدی نژاد و همچنین حمایت آنها از معترضین به نوعی باعث به نتیجه نرسیدن پروژه حامیان دولت آقای احمدی نژاد شده است.پروژه ای که به اذعان معترضین، اول، نتیجه واقعی انتخابات را تغییر دادند، سپس دست به سرکوب گسترده معترضین زدند و بالاخره اکنون قصد دارند اعتراضات را فیصله دهد و معترضین و از میان آنان نیروهای برجسته اصلاح طلب را در بازداشت نگه دارند یا بی صدا کنند.
از دید حامیان دولت اقای احمدی نژاد، تا زمانی که چهره هایی همچون موسوی و خاتمی و کروبی به اعتراضات خود ادامه بدهند، آرامش نسبی و سکوت به جامعه باز نمی گردد و دولت نهم همچنانکه هفته های گذشته را با چالش طی کرده، در آینده نیز نخواهد توانست بدون چالش به کارش ادامه دهد و از این رو به نظر می رسد که از نظر آنها، فاز نهایی برخوردها در این مقطع بازداشت موسوی و خاتمی و کروبی و سایر اصلاح طلبان برجسته ای باشد که هنوز دستگیر نشده اند.همچنین تلاشهای این نیروها برای غیرقانونی خواندن گروههایی نظیر جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را هم در همین راستا می توان فرض کرد.
در مجموع چنین به نظر می رسد که جناح اصولگرا و حامیان دولت نهم در شرایط فعلی خود را بر سر یک دو راهی می بینند: برخورد با رهبران اعتراضات به نتیجه انتخابات یا سرکوب اعتراضات بدون برخورد با رهبران آن. آیا آنها برغم اینکه می دانند چنین برخوردی تبعات سنگینی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت، بازحاضر به انجام چنین ریسکی هستند؟