مهدی خزعلی: جنتی تابع قدرت است، با سفارش پدرش پست گرفته

نویسنده
آرش معتمد

» در مصاحبه با روز مطرح شد

از روز چهارشنبه هفته گذشته، ۱۶ اردیبهشت بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب در تهران آغاز به کار کرد؛ نمایشگاهی که تا کنون بیش از ده عنوان کتاب در زمینه شعر، فلسفه و سیاست در آن جمع آوری و توقیف شده ست.  روز جمعه هم نیروهای حراست نمایشگاه با حمله به غرفه انتشارات حیان آن را تعطیل و به گفته مهدی خزعلی مدیر و مالک این انتشارات آن را تاراج کردند. مهدی خزعلی هم در اثر مقاومت در برابر مأمورین به بیمارستان منتقل شد. او پس از مرخصی از بیمارستان با حضور در نمایشگاه اعلام اعتصاب غذا کرد؛ماجرایی نمونه وار که موارد مشابه آن هم در گذشته هم اتفاق افتاده است. اما اتفاق پس از آن ،آنطور که مهدی خزعلی تأکید دارد، اولین بار است که روی می دهد؛  عباس صالحی معاون علی جنتی وزیر ارشاد، که  خزعلی می گوید در پی اغراض شخصی غرفه او را تعطیل کرده ، با گل و شیرینی به دیدار او رفت، عذرخواهی کرد و خواهان پایان اعتصاب غذای او شد. مهدی خزعلی هم با پذیرش عذرخواهی معاون وزیر و قول جبران خسارات مالی اعتصاب غذای خود را شکست.

در این باره با مهدی خزعلی گفتگو کرده ایم.

 

آقای خزعلی اتفاق نادر و عجیبی نبود؟ به هر حال حمله به نمایشگاه یا غرفه پیش از اینها هم صورت گرفته. ولی عذرخواهی مسئولین در سطح معاون وزیر و تلاش برای آشتی؟

من فکر می کنم این حکم عقلانیت بود. چون دیدند اگر ادامه پیدا کند هزینه اش برای نظام می تواند خیلی بالا برود. همان اول که ما آن بنر اعتصاب غذا را بالای غرفه زدیم، فوراً بیست سی نفر از حراست آمدند که باید این را بردارید! من گفتم برای برداشتن این از روی جنازه من باید رد شوید. این بحث ها ادامه پیدا کرد. بعضی نیروهای حراست آمدند و عذرخواهی کردند. برخی می گفتند ما میدانیم که این کار خطا بوده. برخی میگفتند با ما هماهنگ نشده بود… خیلی از نیروهای حراست هم که این عمل را مرتکب شده بودند آمدند حلالیت طلبیدند. ولی زیبایی کار در نهایت این بود که بالاخره در جمهوری اسلامی یک مسئول بیاید و عذرخواهی بکند و بگوید ما خسارت را می پردازیم. به نظر من این یک موفقیت و دستاورد بود برای ما و فکر میکنم باید از آقای صالحی تقدیر بشود که پایه ای گذاشتند که انشاالله دیگران یاد بگیرند.

ولی آقای خزعلی این اتفاق برای هر کسی ممکن بود بیافتد؟ یعنی وضعیت شما در این برخوردها و پی آمدهای بعدی اش به نوعی ویژه نیست؟

ببینید اگر بخواهید اینطور قضاوت کنید، متأسفانه مورد من در زندان هم استثنا بوده، در انفرادی هم استثنا بوده در اعتصاب غذا هم استثنا بوده. اما من فکر میکنم این استثناها با آن شعاری که سر در غرفه ما بود توجیه می شود. آیه ای که می گوید استقامت کن آنگونه امر شده است! آیا کسی این استقامت را می کند یا خیر؟ در واقع این آیه قران شعار سردر غرفه ما بود و بجای تابلوی خودمان این را نوشته بودیم. همین شعار هم باعث شد که حمله کنند و غرفه را به هم بریزند. من فکر می کنم اگر کسی استقامت بکند با یک باور آگاهانه و محکمی و بایستد، نتیجه می گیرد. عموماً این استقامت وجود ندارد و طرف مقابل هم خوب می فهمد که این اهل استقامت هست یا نیست. من بحثم این است که مردم دانشجویان، روشنفکران، دیگران مطالبه کنند.

 

یعنی موقعیت ویژه خانوادگی یا عامل دیگری موجب نمی شود که با شما و یا برخی دیگر با مدارا برخورد بشود؟

نه، ببینید؛ کدام یک از آقازاده های مسئولین صدر انقلاب الان در زندان هستند؟ کدام یک احکام اینچنینی دارند؟ واقعیت این است که فرزندان مسئولان نسل اول انقلاب را گرفتن، بردن، زدن و زندانی کردن هزینه دارد. ببینید فرزند کدامیک از آیات عظام قم الان در زندان است؟ البته علت این است که صحبت نمی کنند.در حالیکه اگر کسی مصونیتی دارد، حتی بواسطه فرزند فلانی بودن، وظیفه اش هم بالا می رود. آیه لایکلف الله نفسا……یک طرفش این است که اگر من وسع ندارم، تکلیف هم ندارم. اما طرف دیگرش این است که اگر من وسع دارم ، بر اساس آن هم تکلیف دارم. هر نوع مصونیتی که من دارم تکلیف را اضافه می کند، مصونیت پارلمانی، مصونیت جایگاه سیاسی، جایگاه خانوادگی اینها همه مسئولیت فرد را اضافه می کند. فرزندان حضرات آیات و آیات عظام و مسئولین نظام باید بدانند که وظیفه دارند که از مصونیت خودشان به نحو احسن و به نفع مردم بهره برداری کنند.

 

پس باز مسئله فقط استقامت شخصی نیست، مصونیت سیاسی و خانوادگی هم هست؟

بله من که گفتم. انسان که نمی تواند چشمش را بر روی واقعیتها ببندد. این مصونیتها هم هست. ولی اینها مسئولیت انسان را بیشتر می کند. مشکل این است که دیگرانی هم این مصونیت ها را دارند ولی سخن نمی گویند. یا استقامت نمی کنند. اگر استقامت کنند در مواضع حق، نتیجه هم خواهند گرفت.

 

 اساساً چرا این اتفاق افتاد؟ حمله به غرفه شما و بستن آن؟

من بیشتر فکر می کنم  این خلاف سیاست های کلی نظام بود و آقای علی جنتی این کار را در جهت انتقام گیری شخصی اش انجام داد و وقتی من محکم ایستادم و مقاومت کردم،فکر می کنم تصمیم بعدی،یعنی تصمیم به دلجویی، تصمیم نظام بود. چون آقای علوی وزیر اطلاعات گفت که از ما هم برای بستن غرفه خواستند ولی ما اینکار را نکردیم. یعنی حمله ی صبح جمعه به غرفه حیان و به تاراج بردن وسائل آن قطعاً یک انتقام گیری شخصی بود.

 

ولی از آقای جنتی به عنوان وزیر دولت اعتدال تلقی دیگری هم موجود است. چرا به ایشان بدبین هستید؟

من چنین تلقی از ایشان ندارم. ایشان همیشه تابع قدرت هستند. قبل از انقلاب تا نوزده سالگی در مدرسه حقانی بوده اند. وقتی برادر ایشان حسین را دستگیر می کنند؛ ایشان یازده سال می رود به کویت تاوقتی که مطمئن می شود که شاه رفته ست و دیگر بر نمی گردد، ایشان هم برمی گردد. همیشه مسئولیت داشته؛ در جنگ هیچ دخالتی نداشته. در هشت سال جنگ هم که ما رفتیم و جنگیدیم ایشان پایش هم به جبهه نرسید. هر دولتی هم که سر کار آمده است، فرقی نمی کند کدام، با سفارش های مکرر پدر و روابط مختلف دنبال پست بوده و از هیچ پستی هم سربلند و موفق بیرون نیامده است. چه استانداری خراسان، چه در وزارت کشور و چه سفارت کویت، همه جا یک خطایی دارد که بارز است و ناچار می شوند ایشان را جابجا کنند و بردارند. من در کارنامه سیاسی ایشان یک موفقیت نمی بینم.هر جا که بودند عارضه ای درست شده است.

 

ولی عذرخواهی معاون او از شما بدون موافقت خود وی و دولت روحانی چطور ممکن است؟ البته شما می گویید تصمیم نظام بوده است.

من فکر می کنم در اثر خرابکاری ایشان به ایشان تکلیف کرده اند که باید عذرخواهی بشود.مثل استانداری خوزستان که در اثر خطای ایشان بلوا شد و تکلیف کردند که عذرخواهی کند؛ اینجا هم دیدند هزینه اش برای نظام زیاد می شود و تکلیف کردند . در خوزستان هم همین اتفاق افتاد، در خراسان هم همین اتفاق افتاد درمعاونت سیاسی وزارت کشور هم همینطور شد و دیگران رفتند و خرابکاری ایشان را جبران کردند. این تصمیم شورای تأمین بود که مسئله به این شکل پیش برود.

 

حالا علت خصومت شخصی آقای جنتی با شما چیست؟

بالاخره چند ماه از محکومیت زندان من به جرم مقالات انتقادی بود که در باره پدر ایشان آیت الله جنتی نوشته ام.