حادثه قرن

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

جهان بپا می خیزد وسرود آزادی می خواند. درپاریس سه میلیون نفر در خیابانها هستند. همه شارلی شده اند تا این سخن سردبیر ترور شده هفته نامه طنز فرانسوی را فریاد کنند: “بهتر است مرده باشیم، تا مثل موش درکشوری زندگی کنیم که آزادی رادر آن ترور کرده اند”.

در تهران- موسوم به ام القرای اسلام، علی مطهری نماینده مجلس را که فرزند تئوریسین انقلاب اسلامی هم هست فقط بخاطر چند کلمه انتقادی در صحن مجلس کتک می زنند؛ و دو کارگردان سینما- تهمینه میلانی و کیومرٍث پور احمد-رابه سبک روزگار آقایی “شهید” سعید امامی احضار و تهدید می کنند.

“نظام مقدس جمهوری اسلامی” که تمام هفته در برابر حادثه قرن به نعل ومیخ زده و با اما و اگر نیت واقعی خودرا پوشانده است، روز آخر هفته دستش را بناچار رو می کند.

نخستین شماره بعد از ترور “شارلی ابدو” در تیراژ شش میلیون نسخه و کاریکاتور پیامبر اسلام روی جلد منتشر می شود. پیامبر اشک بر دیده، شعار روز جهان را بدست دارد: “من شارلی هستم”. القاعده انتشار این شماره را محکوم می کند و مسئولیت “نبردمقدس پاریس” را بعهده می گیرد: “این پیامی روشن به هر کسی است که جرئت کند به مقدسات اسلامی حمله کند”.

همزمان سخنگوی وزارت خارجه دولت حسن روحانی، رسما انتشار کاریکاتور جدید را “موهن” می خواند واعلام می دارد: “سوءاستفاده از آزادی بیان در غرب قابل پذیرش نیست و باید جلوی آن گرفته شود”.

قاعدتا هفت میلیون فرانسوی و میلیونها انسان جانبدار آزادی که در سراسر جهان با راه پیمایی تاریخ ۱۱ ژانویه حادثه قرن را رقم زدند، باید با سر کار خانم “مرضیه افخم” هماهنگ کنند تا برای یادگیری “آزادی” به سراغ “فرزندان بد نام امام زمان” فرستاده شوند.

 اولین ماه سال جدید میلادی با حادثه ای تاریخ ساز آغاز شده است. ترور و آزادی در پاریس به هم رسیده اند. از این تقابل فردا خواهد زائید. جهان رسانه هزاران هزار عکس و فیلم و طرح تولیدکرده که گزیده ای از آنها در این شماره “هنر روز” در دسترس است. گلهای اندیشه در حال شکفتن است و تازه انتشار تحلیل ها آغاز شده است.

اسلاوی ژیژک” نگاهی متفاوت و تامل بر انگیز بر چهارشنبه سیاه دارد و بر نقش “اسلام” متمرکز است.

روزنامه نگاران ایرانی رد پای ترور دگر اندیشان رادر ایران می جویند. استاد دکتر صدالدین الهی باقلمی به رنگ خون دل نوشته اش رابه روزنامه نویسان جانباخته در راه آزادی ایران هدیه می کند: “افراشته، میرزاده عشقی، فرخی یزدی، علی اصغرامیرانی، حسین فاطمی، احمد دهقان، محمد مسعود، مرتضی کیوان، کریمپور شیرازی، رحمان هاتفی و…. به همه این خونین کفنان قلم بدست با این باور که قلم تمامی آزادی انسان است”.

امیر طاهری به سرچشمه و ترور احمد کسروی توسط “فدائیان اسلام” ونقش آیت اله خمینی در این تروربر می گردد. “فدائیان اسلام” در حکومت کنونی ایران حضور جدی دارند و سرکرده شان یعنی مجتبی نواب صفوی، الگوو قهرمان آیت اله سیدعلی حسینی خامنه ایست.

و رضا تقی نگاهی دارد به تاریخ ترور در اسلام که از زمان پیامبر آغاز می شود، از نواب صفوی می گذرد و تا امروز می رسد.

 

خانم ها! آقایان!

ماه نخست زمستان ایران رو به پایان است و تاریخ روزی از آن- ۲۱ دی- را همیشه بخاطر خواهد داشت که آزادی در برابر ترور سیاه بپا خاست.

شعری است سروده نگارنده “نگاه هفته”؛ ملهم از گفته سردبیر شارلی که قربانی ترور سیاه اندیشان شد :

یکشنبه آزادی

ازپاریس ترور

به شب های مهتاب بر می گردم

به دریاهای دور

وقتی مهتاب بود و مروارید

ونگاهت هر شب هزار گلسرخ می بارید

وقتی عاشقت شدم

پاریس حرفی بود کنار آزادی

پاریس سرد

در خیابان های خیس از بوی ترور

از خواب هولناک زمستانی برمی خیزد

دستت را بمن بده

تا با هم به شب های مهتاب و مروارید برگردیم

فریاد ماست که در یکشنبه آزادی

از خیابان های پاریس طلوع می کند:

بهتر است مرده باشیم

تا موش زنده شهری

که آزادی را درآن تیر باران کرده اند…