تصمیم ایران مبنی بر آزمایش موشکهای میانبرد ظرف چند روز اخیر، موجب سرزنش فوری و همنوای چندین قدرت غربی از جمله فرانسه و انگلیس شد. این موضوع همچنین فوریتی تازه به تلاشهای دولت اوباما برای برپایی یک ائتلاف عملی و اعمال تحریمهای تاثیرگذار بر ایران در زمان مورد نیاز بخشید.
در مورد رویه های تحریم شکهایی وجود دارد اما به نظر میرسد حمایت کاملی میان متحدان مهم آمریکا در این زمینه وجود داشته باشد. از آنجا که چنین حرکتی در زمینه دیپلماسی با رفتاردولت بوش تفاوت دارد، اعمال تحریمها از سوی متحدان شانه به شانه و متعهد، طرفداران بیشتری پیدا کرده است.
خواست رژیم تهران برای نمایش قدرت، با آزمایش موفقیتآمیز موشکهایی با برد 1200 مایل در اوائل این هفته بیان شد؛ موشک هایی که توانایی هدف قرار دادن اسرائیل، بخشهایی از اروپا و پایگاههای نظامی متعدد آمریکا در منطقه را دارند.
این آزمایشها تنها ساعاتی پس از این انجام گرفت که پرزیدنت باراک اوباما شواهد متقاعدکنندهای به جهان ارائه کرد مبنی بر اینکه از سال 2005 رژیم تهران در حال ساختن دومین کارخانه پردازش اورانیوم در منطقهای کوهستانی در نزدکی شهر مذهبی قم بوده است. این اظهارات تنها چند روز قبل از مذاکرات برنامهریزی شده بین ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان برای پاسخگویی درمورد طرحهای ایران برای برنامههای هستهای خود، مطرح شده بود. به نظر میرسد تحت این شرایط، مذاکرات معنیدار با ایران معلق مانده است؛ پس باید به دنبال تجریم ها بود.
تعجبی ندارد که دولت اوباما ممکن است مفیدترین همپیمان خود را برای دفاع از برقراری تحریمها، در خود رئیسجمهور ایران محمود احمدینژاد یافته باشد. رفتار شخصی او از جمله نکات زننده سخنرانیهای او در مورد انکار هولوکاست و دیگر لفاظیهای غیرمنطقی همچنان ادامه دارد.
در همین حال رفتار جمهوری اسلامی ـ و پتانسیل آن در وارد آوردن خسارت در تمام منطقه ـ به وضوح دیگر فقط باعث نگرانی اسرائیل و عناصر هوادار استفاده از نیروی نظامی نیست. تصمیم احمدینژاد مبنی بر آزمایش موشک،این نگرانی را در سراسر غرب به وجود آورده که برنامه های هستهای ایران اصلا بیخطر نیست. این امرهمچنین مجادلات را به نفع تصمیم جدالبرانگیز اخیر دولت آمریکا مبنی بر تغییر تمرکز دفاع موشکی اروپا به سمت ایران قوت میبخشد. تحریمهای مورد نظر شامل منع فروش تکنولوژی حیاتی برای بخش نفت و گاز طبیعی ایران و تشدید محدودیت بر بخش بانکی آن کشوراست.
تجربه نشان میدهد که تحریمها باید با احتیاط اعمال شوند. این تحریمها اغلب بر اقشار آسیبپذیر تاثیر میگذارد و قدرتمندان از تاثیرات آن فرار میکنند. به همین علت این روند باید با مراقبت ویژه نسبت به جنبش دموکراسیخواهی در آن کشور، که پس از انتخابات سئوالبرانگیز در خرداد ماه به وجود آمده است، دنبال شود.
از زمان انتخابات، رژیم احمدینژاد و متحدانش در میان روحانیون اسلامی کوچکترین تردید ی در سرکوب مخالفان از خود نشان ندادهاند. باید فرض شود که آنها در مقابل تحریمها هم از سستترین بهانهها برای افزایش سرکوب استفاده میکنند.
گروه مهم دیگری از ایرانیان شامل ایرانیان خارج کشور است، گروهی ثروتمند، تحصیلکرده و فعال سیاسی که از پاریس تا هوستون و لوسآنجلس پراکنده شدهاند. تاثیر این گروه در شکلدهی نظرات درون کشور قابل توجه است و باید از آن استفادهای سازنده کرد؛ این تفاوت مهم میان ایران و کرهشمالی است که به نفع غرب عمل میکند.
ایران از جمله پیچیدهترین معضلات سیاست خارجی است که آمریکا و متحدان آن با آن مواجه هستند واین باعث بحث های وسیع درمورد چگونگی برخورد با آن کشور شده است.
دو محقق معتبردر مسائل ایران، فلینت لورت و هیلاری مان لورت، در مقاله نیویورک تایمز پیشنهاد دادند که دولت اوباما از تحریمها عقب بکشد و در عوض رویه «نیکسون در قبال چین» را در مورد تهران پیش بگیرد. در اصل این سیاست به معنی نادیده گرفتن جنبههای ناخوشایند رژیم کنونی به نفع برپایی رفتاری استراتژیک با هدف از سرگیری روابط خواهد بود.
بعید است که این استدلال بر شرایط بسیار داغ امروز غالب شود؛ اما به هر حال نباید آن را نادیده گرفت. ایران کشوری است با سرمایه انسانی و منابع طبیعی؛ موطن فرهنگی است که جهان را طی هزاران سال غنا بخشیده است. مردم ایران، فرهنگ و تاریخ آنان استحقاق رفتار و مراقبتی احترامآمیز دار؛ افسوس، مراقبتی بیشتر از آنچه امروزازسوی احمدینژاد و گروه روحانیون رادیکالی که اکنون بر سر کار هستند می شود.
منبع: هوستون کرونیکلز، 29 سپتامبر 2009