جنگ، ناامنی و خشونت، سایهء شوم و آوار سنگین خود را بر بسیاری از جوامع افکنده است؛ تشویش و دلهره و سختی و مرگ، بدیهیترین پیامدهای بحران در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها و شعلهور شدن آتشجنگ است.
در کمتر بخش خبری است که شبکههای گوناگون رادیو و تلویزیونی در جهان - یا مطبوعات - به وقوع و ادامهء جنگ و خونریزی اشاره نکنند; اینجا و آنجا، در مناطقی که آشنایند یا جاهایی که نمیشناسیم، «جنگ» همچنان سایهء شوم خود را بر زندگی بشر، تداوم بخشیده است.
ماکس وبر، اندیشمند و جامعهشناس شهیر آلمانی، معتقد است که در تمام این موارد، نیروهای اقتصادیای که از برافروخته شدن آتش جنگ نفع میبرند، بدون توجه به پیامدهای آن برای جامعهء خودشان، فعال میشوند.
به عقیدهء وبر، امروزه «حکومت» تقریباً تنها کارگزاری است که ابزار و ادوات جنگی سفارش میدهد. این موضوع، ماهیت سرمایهدارانه فرآیند فوق را تقویت میکند؛ بانکهایی که وام مورد نیاز را برای جنگ تامین میکنند و بخشهای بزرگی از صنایع سنگین، منافع اقتصادی قابل توجهی در تولید جنگافزار دارند. وبر معتقد است،کسانی که بهطور مستقیم در تامین جنگافزار دخالت دارند، تنها افراد ذینفع در این مساله نیستند؛ جنگ - چه منجر به شکست شود و چه به پیروزی بینجامد - فرصتهای تجاری بیشتری را در اختیار این بانکها و صنایع قرار میدهد.
وی تاکید میکند که اعضای یک جامعه، هم از نظر سیاسی و هم اقتصادی در ایجاد کارخانههای اسلحهسازی ذینفع هستند؛ همین امر آنها را وامیدارد محصولات این کارخانهها را به تمام جهان - از جمله به مخالفان سیاسی خود - عرضه کنند.
به نظر وبر، این مساله که منافع سرمایهداری امپریالیستی تا چه حد به تعادل میرسند، بیش از همه، به سودآوری امپریالیسم در مقایسه با سرمایهداری صلحطلب، بستگی دارد. آنچنان که وی عنوان میکند، در تمام دورهها، سرمایهداری امپریالیستی - به ویژه سرمایهداری مبتنی بر منافع و غنایم استعماری و متکی بر نیروی زور - بهترین فرصتها را برای کسب سود، فراهم آورده است. این فرصتها، در مقایسه با فرصتهایی که معمولاً در اختیار موسسات صنعتی قرار میگیرد، یعنی موسساتی که برایصدور کالا کار میکنند و به تجارت صلحآمیز با جوامع سیاسی دیگر علاقهمند هستند، بسیار بیشتر است.
اینگونه متاسفانه آتشافروزان، جنگطلبان و بحرانسازان در این گوشه و آن گوشهء جهان، برای تداوم بقا و گسترش منافع اقتصادی خویش، ناامنی میآفرینند و گرد مرگ میپراکنند و بر طبل ستیز و خشونت میکوبند.
اینکه جنبشهای اجتماعی صلحطلب و جریانهای اقتصادی و سیاسی مخالف جنگ، چه هنگام در عرصهء مناسبات بینالمللی، واجد هژمونی خواهند شد و جنگآفرینان را به حاشیه خواهند راند، پیش از آنکه پاسخی روشن و دقیق داشته باشد، نیازمند عزم جمعی و اراده آگاهانه صلحطلبانه است برای افراشتن پرچمهای سبز و به پرواز درآوردن کبوتران سپید.
منبع: سایت ملی - مذهبی