چگونه مردم یک شبه تبدیل به آشوبگر می شوند؟

نویسنده
حامد ایرانی

» پاسخ جبهه مشارکت به اتهامات کیفرخواست دادگاه فعالان انتخابات

جبهه مشارکت بعنوان یکی از احزاب اصلاح طلبی که در جریان وقایع پس از انتخابات و دادگاه های برگزار شده برای فعالان انتخاباتی،بیشترین تعداد بازداشتی و اتهامات را در پرونده خود دارد، با انتشار بیانیه ای تفصیلی به پاسخگویی به اتهامات مطرح شده در دادگاه های نمایشی پرداخت.

این حزب اصلاح طلب که در حال حاضر حدود 17 عضو شناخته شده آن از جمله دبیرکل، قائم مقام دبیرکل و معاون سیاسی اش در زندان به سر میبرند در این بیاینه با اشاره به دادگاه چهارم متهمان حوادث پس از انتخابات نوشته است: “حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم دستاویزی برای اقلیتی از اقتدارگرایان درون حاکمیت شد تا به گمان خود برای همیشه بساط رقابت سیاسی را برچینند و با یکدست کردن فضای سیاسی کشور و محو همه مظاهر مردمسالاری، به آرزوی دیرینه خود یعنی حکومت بر جامعه ای بی صدا و راکد برسند.”

این حزب با سیاسی دانستن کلیت کیفرخواست قرائت شده توسط نماینده دادستان معزول تهران اینچنین تفسیر می کند که: “کسانی که طراح و سازمان دهنده این سیاست شکست خورده بوده اند، تلاش می کنند تا به حداقلی از دستاوردها بسنده کنند که آن هم چیزی نیست جز حذف رقبای اصلی و جریانهای مهمی که در جنبش اصلاحات تاثیر گذار بوده اند. آنچه در بیانیه سیاسی این گروه، تحت عنوان کیفر خواست دادگاه نمایشی چهارم قرائت شد حاصل این تلاش است.”

در ادامه این بیانیه آمده است: “از آنجا که در این بیانیه، اقتدارگرایان، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین را هدف گرفته اند، بر آن شدیم تا به توضیح تهمت ها و دروغپردازیهای این جریان شکست خورده بپردازیم تا اگر در دادگاه رسیدگی کننده انصاف و عدالت بنای کار باشد، به عمق فاجعه سیاسی-اخلاقی که بر نظام جمهوری اسلامی و بخصوص قوه قضاییه تحمیل می گردد بذل توجه شود و اگر هم حکم از قبل صادر شده است، ملت عزیز ما امروز و در آینده نسبت به حوادث اتفاق افتاده بصیرت کافی داشته باشند.”

در قسمت دیگری از بیانیه جبهه مشارکت می خوانیم: “معلوم نیست براساس چه منطق حقوقی، کیفرخواست عمومی صادر می شود و نیز مشخص نیست جمع نامتجانسی که در آن دادگاه نشانده شده بودند چه ارتباطی با یکدیگر و بااین کیفرخواست داشتند؟”

این بیانیه سئوال می کند: “چگونه دادگاهی برای رسیدگی به کیفر خواست علیه دو حزب تشکیل می شود در حالیکه نمایندگان و وکیل قانونی حزب نه قبلاً از صدور این کیفرخواست مطلع بودند و نه در آن جلسه حضور داشتند و عزیزانی از حزب هم که در این جلسه دادگاه نشانده شده بودند نه فقط هیچ اطلاع قبلی از صدور این کیفرخواست نداشتند بلکه به آنهااجازه هیچ دفاعی هم داده نمی شود؟”

در ادامه جبهه مشارکت با بررسی اولین بخش کیفرخواست به موضوع “انتخابات دهم” در این کیفرخواست می پردازد و به تشریح بند به بند و کلمه به کلمه این کیفرخواست در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری می پردازد و در قسمتی از آن با اشاره به قسمتی از مقدمه این کیفرخواست که در آن به “مشارکت پرشور ملت پس از یک رقابت گسترده و پر هیجان تبلیغی در آرامش کامل و بدون هیچ حادثه سوء امنیتی”، اشاره شده، می نویسد: “همینجا باید از کیفرخواست نویسان پرسید علت اصلی این مشارکت پرشور چه بود؟ آیا جز این بود که حضور پر صلابت اصلاح طلبان توانست میزان مشارکت را از متوسط 50 درصد در انتخابات گذشته به 85 درصد در انتخابات اخیر برساند؟ آیا رقابت گسترده و پرهیجان تبلیغی جز به دلیل نوآوریها و شورآفرینی هزاران جوان عاشق این کشور بود که بدنبال شعار “تغییر” در ستادهای کاندیداهای اصلاح طلبان جمع شده بودند؟ آیا زنجیره های سبز انسانی و “شبهای خاطره انگیز ایران” دلیل این پرهیجانی و مشارکت گسترده مردمی نبود؟ حال چگونه است که بلافاصله فردای انتخابات وقتی همین انبوه انسانها به نتیجه انتخابات معترض می شوند تبدیل به اقلیتی آشوب گر و اغتشاش گر و عامل بیگانه می شوند؟ و جالب اینکه در آنچه به نام اعترافات بعضی دستگیر شدگان عنوان می شود، “تبلیغات پرهیجان و آرام و شورآفرین” به “مانور پهن شدن در خیابانها” تفسیر می شود.”

در پایان قسمت اول این بیانیه تفصیلی نویسندگان بیانیه جبهه مشارکت آورده اند: “عجب ازاین است که آقایان با آن همه امکانات تبلیغی و رسانه ای، با آن همه اطلاعات و داده ها و استدلالهای ریز و درشت همه مسئولین هم سوی خود، باز آنچنان خود را در توجیه مردم برای قبول صحت انتخابات عاجز می بینند که در این مدت یکی از تلاشهای اصلی خود را اجبار دستگیرشدگان به اعتراف به عدم وجود تقلب معطوف کرده اند. این نکته به خوبی می رساند که جایگاه اصلاح طلبان در جامعه چگونه است و مثلاً سخنی که از قول اشخاصی چون آقایان رمضان زاده و تاج زاده و صفائی فراهانی و نبوی گفته می شود در نظر مردم از همه ابزارهای تبلیغاتی گسترده آنها و از شخصیتهای مختلف اقتدارگرا، نفوذ و برد بیشتری دارد. ولی بیانیه نویسان از این نکته غافل هستند که مردم ایران با آگاهی به شرائط سخت زندانها و بازجوئیها اولاً باور نمی کنند که این اسیران بی گناه تسلیم خواست نامشروع بازجویان خود شده باشند و لذا هیچ نقل قولی را باور نمی کنند، ثانیاً به فرض اینکه عده ای را مجبور به اعتراف صوتی و تصویری کنند، سخن آنها وقتی برای مردم حجت است که در آزادی کامل و امنیت کافی بیان شده باشد. این تبلیغات بی بنیاد وقتی رنگ می بازد که مهندسان این انتخابات مخدوش ، در برابر انبوه مستندات دال بر تقلب که از سوی کمیته صیانت آرا ارائه شده است هیچ جواب منطقی نداده اند و به هیچ وجه حاضر به بازشماری آرا نشده اند.”

در بخش دیگری از بیانیه جبهه مشارکت اظهار امیدواری شده که “با برگزاری دادگاه علنی و قانونی و با رعایت همه موازین حقوقی و شرعی و نه نمایشهای سیاسی، حرفهای دل این عزیزان را بشنویم. عزیزانی که درست از روز پس از برگزاری انتخابات دستگیر شده و در مدت قریب به چهار ماه اسارت هیچگونه اطلاع و آگاهی، خارج از سلول تنگ و تاریک خود نداشته اند و طبیعی است که در این حالت قادر به ارائه مدرک و سند دال بر تقلب در انتخابات نخواهند بود. اگر آقایان در این مورد جدی هستند می توانند با برگزاری برنامه های رسانه ای، از کسانی که این مدارک را در اختیار دارند دعوت کنند تا به طور مستند ، دلائل تقلب را به اطلاع همگان برسانند.”

لازم به ذکر است که براساس مقدمه پایگاه اطلاع رسانی نوروز که سایت خبری وابسته به جبهه مشارکت است بخش های دیگر این بیانیه طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.