میشائیل اشتورمر
در اینکه نظام اسد رو به زوال می رود، شکی نیست. ولی ممکن است کسی که پس از او به قدرت می رسد به مراتب خونخوارتر باشد. سوریه کشوری است که بسیار متمرکز عمل می کند و نمی توان آن را به حال خود رها کرد. روابط نزدیک این کشور با ایران نیز به مثابه یک هشدار است.
سوریه درهای جهنم را می گشاید، ولی نمی داند که بستن این درها بسیار مشکل خواهد بود. شورای امنیت سازمان ملل هنوز مورد لیبی را فراموش نکرده که چطور ازسوی روسیه و چین از انجام هرگونه اقدام بازمانده بود. در ایالات متحده نیز به مانند اروپا هنوز تمایلی به مانند مورد لیبی برای حمله دیده نمی شود، چرا که فضای هوایی و همچنین زمینی مناسب و هدف برای تغییر حکومت یا مبارزه علیه سلاح های کشتارجمعی وجود ندارد. جامعه عرب که چندان نیز علاقه مند به مباحث دموکراتیک نیست تلاش کرد تا مذاکراتی را در این خصوص انجام دهد و بستر را برای پناهندگی اسد مهیا سازد. ولی به نظر نمی رسد که شرایط متحول شود. تنفر از اسد به نقطه اوج خود رسیده و خون مردم بی گناه بسیاری طی سرکوب های متعدد بر زمین ریخته.
نبرد برای ادامه دیکتاتوری از هم اکنون آغاز شده. نه تنها موجودات وحشی و بی رحم بسیاری به منصه ظهور رسیده اند، بلکه همسایگان نیز به فکر منافع خود افتاده اند و اگر لازم باشد حتی دست به مداخله نظامی در سوریه نیز خواهند زد. پیامدهای این اقدامات تاکنون صرفاً به صورت اجمالی برآورد شده اند و تأثیر آینده آنها بر منطقه نادیده انگاشته شده. این دیگر یک تظاهرات خیابانی نیست، بلکه یک شورش است که به مانند آتش بر سوریه سایه افکنده و با یک جنگ مذهبی-اجتماعی میان شیعیان و سنی ها توأم گشته. خاندان اسد از زمان کودتای سال ۱۹۷۰ تمامی امور کشوری، لشکری و اقتصادی را برعهده گرفته اند.
امروز جمهوری اسلامی نمی تواند دست به سینه بایستد، چرا که سوریه تنها کشور جهان عرب است که به صورت فعال با دولتمردان ایرانی در زمینه های انرژی، اقتصادی و تسلیحاتی به ویژه علیه اسراییل و کشورهایی که اکثر آنها را سنی ها تشکیل می دهند [عربستان سعودی، اردن و مصر] همکاری می کند.
درعین حال مبارزه برای به دست گرفتن قدرت در دمشق شدت یافته. اینکه آقای رییس جمهور اجازه می دهد اماکن مسکونی کشور، به ویژه مناطق محروم، از زمین و هوا به توپ و بمب بسته شوند،بیشتر از اینکه نشان از قدرت او داشته باشد، نشان از ضعف او دارد. دیگر این سؤال مطرح نیست که آیا ارتش آزاد سوریه پیروز میدان بوده یا خیر، چرا که همین میزان مقاومت آنها در برابر نیروهای اسد، مشاوران نظامی ایرانی و رزمندگان حزب الله نشان از همبستگی آنها دارد. کاملاً مسجل است که وضعیت در شهرهای بزرگ به مرور منجر به فروپاشی حکومت اسد خواهد شد و علویون برای بقای خود یک مبارزه بی امان راه انداخته اند. آخرین مبارزه نیز درجریان است و چندی پیش برخی از مسؤولان حکومت در ساختمان مرکزی اطلاعات در دمشق جان خود را ازدست دادند. در میان این افراد آصف شوکت معروف، شوهر خواهر اسد نیز به چشم می خورد. البته او تنها نبود و برادر زن اسد که مسؤولیت هماهنگی دستگاه های اطلاعاتی سوریه را برعهده داشت نیز در این سوء قصد جان خود را ازدست داد. اکنون احتمال بازگشت به طرح عنان و نشستن پشت میز مذاکره برای حل و فصل مشکلات پیش آمده بسیار ضعیف به نظر می رسد. سوریه تبدیل به باتلاق خون شده.
در صورت ادامه این وضعیت و انحطاط حکومت دمشق به مانند روزهای اخیر، چه اسد از قدرت کنار برود و چه بر سر قدرت بماند، درگیری های سوریه همچنان ادامه خواهد داشت. پس از آن نوبت کشمکش های دوجانبه خواهد بود. سپس نوبت به درگیری های داخلی می رسد تا مشخص شود سوریه به چه کسی تعلق دارد. این سرزمین را نمی توان به حال خود رها کرد. منافع کشورهای غربی و همچنین ترکیه و عربستان سعودی باید براساس اصولی صورت گیرد تا دست افراط گرایان و متعصبان ایرانی و اطرافیان شان از سوریه کوتاه شود.
درحال حاضر در این کشور نفرت فراوانی ایجاد شده، خون بسیاری بر زمین ریخته شده و برخوردها و درگیری ها نیز بیش از حد طولانی شده است.
منبع: دی ولت، ۳۰ ژوئیه