نمایش و روتاتیف

نویسنده
کسری رحیمی

» نمایش

نگاهی به وضعیت نشر آثار نمایشی در ایران

 

اشاره

انتشار آثار نمایشی در ایران بحث پردامنه‌ای است که کارشناسان، ناشران، مسئولان فرهنگی و اهالی تئاتر بسیار درباره‌ی آن سخن گفته‌اند و می‌توان به جرئت گفت که بیش‌تر از سایر حوزه‌ها، سخن گفتن در این مقوله کم‌ترین تأثیر را در اصلاح و پویایی وضعیت آن داشته است. هدف این پژوهش، نگاهی به وضعیت نشر متون نمایشی در دو عرصه‌ی خصوصی و دولتی و گزارشی از وضعیت نابه‌سامان انتشار کتاب در سال‌های اخیر است.

 

در بازار ورّاقان

بر اساس آماری که یونسکو در سال ۲۰۱۰ اعلام کرده است، ایران دهمین کشور در زمینه‌ی انتشار کتاب معرفی شده است. علی شجاعی صائین، مدیرعامل خانه کتاب می‌گوید؛ «در سال ۱۳۸۰ در مجموع حدود ۳۲ هزار عنوان کتاب منتشر شده است و این میزان در سال ۱۳۸۵ به بیش از ۵۳ هزار عنوان رسیده و در سال‌ ۹۰ هم نزدیک به ۶۱ هزار عنوان به چاپ رسیده است.» آماری که اعلام شده است بسیار امیدوارکننده و غرورآفرین است؛ ایران در رده‌بندی انتشار کتاب با ایالات متحده تنها نُه پله فاصله دارد و این برای کشوری جهان‌سومی مایه‌ی افتخار است. قبل از انقلاب ۵۷ در ایران سالانه‌ ۲۰۰۰ عنوان کتاب به چاپ می‌رسید و این جهش از ۲۰۰۰ عنوان به ۶۱۰۰۰ عنوان، واقعن خیره‌کننده است. پلاستیک و نمای نشر با این آمار، قابل قبول و مطلوب است. اما گردشی کوتاه در کتاب‌فروشی‌ها و تورق تصادفی چند کتاب، قضیه را در نگاه ما کاملن معکوس می‌کند. من سعی می‌کنم در بخش‌هایی که این‌جا ارائه می‌دهم، عوامل این وارونگی و عدم واقع‌بینی در ارائه‌ی آمار و ارقام را نشان بدهم:

فشار در این حوزه به قدری است که خیلی از نویسندگان صاحب‌نام، دیگر قید انتشار آثارشان را زده‌اند. برای نمونه، رمان «ملکان عذاب» نوشته‌ی «ابوتراب خسروی»، دو سال است که در صف صدور مجوز به سر می‌برد. ۴۰۰۰صفحه از آثار «محمدعلی سپانلو» سانسور شده است، ۳ رمان از آثار «حسن اصغری» غیر مجاز اعلام شده است. ۲ مجموعه شعر از «مسعود احمدی» غیر مجاز اعلام شده است. چاپ سوم رمان «خرابات مغان» ِ «داریوش مهرجویی» غیر مجاز اعلام شده است، «کلنل» آخرین رمان «محمود دولت‌آبادی» غیر مجاز اعلام شده است و… و اعتراض صاحبان اثر هم کم‌ترین تأثیری بر رویه‌ی سیستم سانسور نگذاشته است.

مواردی که آمد، گزارش مجملی بود از وضعیت نشر کتاب در ایران و در ادامه باید ببینیم که این مسائل چه تاثیری بر روند انتشار آثار نمایشی داشته است.

 

نمایش و روتاتیف

نویسندگان

تئاتر از آن‌جا که هنری است مبتنی بر اجرا، به لحاظ انتشار نسخه‌ی مکتوب، نقش کم‌رنگ‌تری نسبت به دیگر انواع هنر که مبتنی بر ادبیت محض است ایفا می‌کند، اما انتشار متن نمایش‌نامه از این نظر که خواه ناخواه در رده‌ی هنرهای کلامی قرار می‌گیرد و در پرورش و آموزش نویسندگان درام نقش محوری دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. بازار کتاب ایران با شرایطی که در فصل پیش تصویر شد، جایی برای نشر آثار تئاتری ندارد. ناشران، ادبیات داستانی را که مخاطبان بیش‌تری نسبت به سایر حیطه‌ها دارد، ترجیح می‌دهند. تعداد ناشرانی که به طور تخصصی به نمایش می‌پردازند، بسیار اندک‌اند. نویسندگان نمایش‌نامه هم از فروش آثار نمایشی چیز دندان‌گیری عایدشان نمی‌شود و نباید راه گذران زندگی‌شان را نویسندگی درام قرار بدهند. شمارگان آثار نمایشی بسیار ناچیز است. جز نویسندگان صاحب‌نام این عرصه که هنوز آثارشان از جانب ناشر و قشر کتاب‌خوان با اقبال روبه‌رو می‌شود، می‌توان گفت که تمامی نویسندگان درام از وضعیت چاپ آثارشان گله‌مندند:

عزت‌الله مهرآوران (نمایش‌نامه‌نویس): «یکی از لطماتی که متوجه هنر نمایش‌نامه‌نویسی شده است، ‌مسئله‌ی چاپ‌نشدن آن‌هاست. شناسنامه و هویت نمایش‌نامه‌نویسی در چاپ و اجرای آن خلاصه می‌شود. نمایش‌نامه‌نویسی مدام باید از طریق چاپ و اجراشدن در حیطه‌ی آزمایش هنرمندان قرار گیرد تا بتواند هستی‌اش را پیدا کند، ‌اما متاسفانه در بیشتر اوقات نمایش‌نامه‌نویس باید خودش سرمایه‌گذار چاپ اثر باشد. ما تئاتر و تماشاگر خوب داریم و متقاضی گرایش‌های نمایش‌نامه‌نویسی در دانشگاه‌ها زیاد است اما تئاتر کم‌کم در حال از دست رفتن است زیرا سیاست‌مداران فرهنگی برای تئاتری‌ها کاری نمی‌کنند.» (ایران تئاتر)

محمود استادمحمد (نمایش‌نامه‌نویس): «موقعیت نشر نمایش‌نامه بر اساس شواهد کاملن عینی و آماری، کاملن نومیدکننده است. به طور کلی تیراژ کتاب پایین‌ است و این میزان نمایش‌نامه تقریبن از تمام شقوق دیگر پایین‌تر است و از همه بدتر رفتار انتشاراتی‌ها با نمایش‌نامه‌نویس‌های جوان است، آن‌هایی که تازه شروع به کار کرده‌اند و اسمی ندارند. مدیر انتشارات تحقیرآمیز با آن‌ها رفتار می‌کند تا جایی که من می‌دانم بیشتر جوان‌ها خودشان برای چاپ آثارشان سرمایه می‌گذارند… زمانی در دوران رژیم پهلوی این مسئله بود که رژیم از نتیجه تئاتر سیاسی می‌ترسید و کودتای 28 مرداد باعث شد که تئاتر قلع و قمع شود اما حالا با توجه به اینکه تئاتر ما کاملاً دولتی است نباید این ترس وجود داشته باشد و حداقل باید به عنوان یک حرکت فرهنگی از آن حمایت شود.» (ایران تئاتر)

چیستا یثربی (نمایش‌نامه‌نویس): «یک نمایش‌نامه برای چاپ باید 2 بار مجوز بگیرد. اولین بار از مرکز هنرهای نمایشی برای اجرا و برای چاپ هم باید مجددن از ارشاد بهارستان مجوز بگیرد که البته بعضی مواقع نمایش‌نامه‌های اجرا شده مجوزی برای انتشار ندارند. می‌توان به طور قطعی گفت که ما مرکزی برای فروش نمایش‌نامه نداریم چند جایی هم که وجود دارند به سختی کتاب‌ها را به صورت امانی می‌گیرند و یا تنها از انتشارات خودشان کتاب می‌گیرند. علاوه بر این هیچ ارگانی نمایش‌نامه‌ها را نمی‌خرد. در صورتی‌که نمایش‌نامه‌نویسی و نشر آن نیاز به حمایت دارد. با توجه به وضعیت انتشار می‌توان گفت به زودی دیگر انتشار نمایش‌نامه نداشته باشیم.» (ایسنا)

محمد یعقوبی (نمایش‌نامه‌نویس): «مسئله‌ای که این‌جا وجود دارد مشکل جذب نمایش‌نامه است. برای مثال باید گفت در کشور سوئد دولت همیشه از هر کتابی 3 هزار جلد برای کتابخانه‌ی شهرها خریداری می‌کند و ناشر می‌داند که کتابش به فروش می‌رسد. اما ناشر نمایش‌نامه در ایران همیشه مشکل مخاطب دارد و باید حمایت شود. این حمایت می‌تواند از طریق دولت و مراکز نمایشی کشور باشد. یک نمایش‌نامه‌نویس برای چاپ اثرش در ایران می‌تواند به ناشران دولتی و یا خصوصی مراجعه کند. آثار هنری باید خریداری شود. دولت باید حمایت کند و‌ آثار را برای مدارس، دانشگاه‌ها و دانشجویان خریداری کند چرا که دانشکده‌ای که امکان خرید ندارد در این صورت می‌تواند مطمئن باشد که اگر کتابی منتشر شود بوسیله دولت در اختیار کتابخانه‌اش قرار می‌گیرد.» (باشگاه خبرنگاران جوان)

نصرالله قادری (نمایش‌نامه‌نویس و پژوهشگر): « در دو دوره اول یعنی دوران جنگ و سازندگی برای نمایش‌نامه‌ها عمده ناشران راغب ناشران دولتی بودند و ناشران خصوصی رغبت کمتری برای چاپ آثار ـ جز چند نویسنده صاحب نام ـ داشتند. از دوم خرداد به بعد چند ناشر خصوصی هم تمایل به چاپ نمایش‌نامه پیدا کرده اند و در حال حاضر دو بخش خصوصی و دولتی این کار را انجام می‌دهند و حالا 2 نگاه وجود دارد. نگاه اول دید بخش دولتی است که تنها آثار خاصی را چاپ می‌کند و نگاه دوم بخش خصوصی است که باز نگاه حزبی خاص خود را دارد. بنابراین می‌توان گفت همة آثار خوب قابل چاپ نیستند.» (ایران تئاتر)

آرش عباسی (نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان): «از سوی ناشران و سرمایه‌گذاران، هیچ عامل ترغیب‌کننده‌ای برای جدیت در کار نسل نو نمایش‌نامه‌نویس وجود ندارد؛ این در حالی است که همواره بازار دیگر گونه های ادبی داغ بوده و چاپ چندم برای بسیاری آثار امری طبیعی به نظر می‌رسد.» (باشگاه خبرنگاران جوان)

علی‌رضا نادری (نمایش‌نامه‌نویس): «مشکل اصلی چاپ نمایش‌نامه ناشی از اعمال سلیقه‌های مجوز انتشار از سوی ممیزان وزارت ارشاد است. برای مثال نمایش‌نامه‌ی «کوکوی کبوتران حرم» توسط خود من اجرا شده، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز اجرا گرفته و از طرف مرکز هنرهای نمایشی ایران جایزه‌ی بهترین نمایش‌نامه‌ی سال را دریافت کرده، اما 4 سال است که منتظر مجوز نشر است!»

غلام‌رضا احمدخانی (نمایش‌نامه‌نویس): «متاسفانه در کشور ما هرچه کار تخصصی‌تر می‌شود، دایره‌ی مشکلات گسترده‌تر می‌شود و متقابلن دایره‌ی ناشرانی که تخصصی کار می‌کنند، محدودتر. در کشور ما تنها چند ناشر هستند که به طور تخصصی، نمایش‌نامه چاپ می‌کنند که می‌توان از این میان به ناشرانی چون افراز، قطره، نمایش و نشر نیلا که گاهی نمایش‌نامه چاپ می‌کند، اشاره کرد. وقتی تعداد ناشران دلسوز و حرفه‌ای کم باشد، افراد با استعداد کم‌تری را هم می‌توان به جامعه معرفی کرد در صورتی که نمایش‌نامه‌نویس خوب، کم نداریم، اما دیده نمی‌شوند، ولی یکی از مشکلاتی که مسائل دیگر را تحت شعاع قرار می‌دهد، پخش کتاب است. گویی مخاطب ایرانی با کتاب قهر است. چون هزینه‌ها بالا رفته و کیفیت بسیاری از کارها هم خوب نیست. در حال حاضر به نظرم همین چند ناشری هم که در این عرصه فعالیت دارند، واقعا جهاد می کنند. انتشار نمایش‌نامه هم مانند انتشار کتاب های فلسفی یک کار تخصصی و دشوار است. یک نکته‌ی دیگر هم حمایت از نویسنده‌های جوانی است که می‌خواهند اولین کتاب‌شان را منتشر کنند. این افراد بعضن دارای استعدادهای درخشانی هستند، اما بیشتر مواقع ناچارند کتاب‌شان را با هزینه‌ی خودشان چاپ کنند. به نظرم باید کاری کرد که این استعدادها به اصطلاح حرام نشوند.» (خبرگزاری مهر)

حسین باستانی (نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان): «باید زمینه را برای چاپ نمایش‌نامه‌های خوب، مهیا کرد؛ زیرا به طور کلی ناشران علاقه‌ی چندانی به چاپ نمایش‌نامه ندارند. در انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی، انجمن نمایش‌نامه‌نویسان خانه‌ی تئاتر، به ناشران برگزیده جوایزی اهدا می‌کند که این امر، باعث تشویق ناشران می‌شود و اثر مثبتی تا کنون داشته است.» (خبرگزاری میراث فرهنگی)

 

ناشران

ناشران آثار نمایشی در ایران انگشت‌شمارند. جدای از ناشرانی که هر از چندگاهی نمایش‌نامه‌ای هم منتشر می‌کنند، ناشرانی که به طور تخصصی بر آثار نمایشی تمرکز کرده‌اند، با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند. آن‌ها علاوه بر فشارها و سنگ‌اندازی‌های اداره‌ی ارشاد و گرانی هزینه‌های چاپ، در جذب مخاطب نمایش‌نامه هم مشکل جدی دارند. شمارگان پایین نمایش‌نامه که این‌ روزها به ۲۰۰ نسخه هم رسیده است، و قیمت پایین آن (با توجه به حجم‌اش) صرفه‌ی مالی چندانی برای ناشر ندارد. در چنین شرایطی نباید مدیر انتشارات به بازگشت سرمایه‌اش امید چندانی داشته باشد و برای سرمایه‌گذاری بر آثار جوانان رغبت نشان بدهد.

تا آن‌جایی که میسر بود، از ناشران نمایش‌ خواستم تا از مشکلات‌شان در انتشار آثار نمایشی بگویند:

بهرام فیاضی (مدیر مسئول نشر قطره): «نشر قطره مجموعه‌ای از کتاب‌های پایه‌ی تئاتر را با عنوان «تئاتر امروز جهان» منتشر کرده است که امروزه تعداد کتاب‌های این مجموعه به ۱۰۰ عنوان نزدیک شده است. مشاور و ناظر این مجموعه جناب دکتر «قطب‌الدین صادقی» بوده و به لحاظ مالی از حمایت هیچ موسسه و سازمانی بهره نگرفته‌ایم. در کنار آثار پایه‌ی تئاتر، نشر قطره تا کنون نزدیک به ۴۰۰ عنوان نمایش‌نامه منتشر کرده است… ما در انتشار آثار نمایشی از هیچ موسسه‌ای توقع حمایت نداشته‌ایم و هزینه‌های بالای این کار را خود تقبل کرده‌ایم. افزایش مالیات‌هایی که پیش از این به صنف کتاب‌فروشان و ناشران تعلق نمی‌گرفت، گرانی هزینه‌های انتشار کتاب و کاهش مخاطبان به دلیل افزایش قیمت کتاب مشکلاتی است که امروزه همه‌ی ناشران کم و بیش با آن دست و گریبان‌اند. مسئولان حکومتی هم مثل گذشته از چیزی که خلاف تفکر آن‌ها باشد حمایت نمی‌کنند و اراده‌ای هم برای اصلاح چیزی ندارند.»

اعظم کیان‌افراز (مدیر مسئول نشر افراز): «مخاطب اصلی نمایش‌نامه در ایران همیشه کارگردان‌های تئاتر بوده‌اند که بیش‌تر به دنبال متنی برای کار می‌گشته‌ا‌ند. در واقع مخاطبان آثار ادبی ما هیچ‌گاه نمایش‌نامه را به عنوان ژانری ادبی جدی نگرفته‌اند. با وجود این‌که نمایش‌نامه‌های بزرگ همیشه مورد استناد محفل‌های ادبی جهان و کتب نقد و نظری ادبیات بوده است؛ اما این توجه هیچ‌گاه شامل متون تحلیلی در ایران نشده است. از طرف دیگر به‌رغم اهمیت تئاتر و درام‌نویسی در دوران مشروطه به تدریج با رونق ادبیات داستانی اهالی فرهنگ و روشن‌فکران نسبت به درام بی‌توجه شدند.» مدیر مسئول نشر افراز درباره‌ی اوضاع کلی بازار نشر اضافه کرد: «در وضعیت کمبود و گرانی کاغذ ناشر به دنبال چاپ کتاب‌هایی می‌رود که فروش بهتری دارد و به جای انتشار اثرهای تالیفی، مجبور به چاپ کتاب‌های ترجمه‌ای می‌شود که فروش‌شان بالاتر است و این وضعیت نشر و کاغذ عامل آسیب به آثار تالیفی است. یکی دیگر از مشکلات آثار تالیفی و عامل فروش‌نرفتن آن، ناشناس‌بودن بعضی از نویسنده‌ها و اعتماد نکردن ناشر به آن‌هاست. یکی از کارهای خوب که در حمایت از ناشر و وقت و زمان علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی موثر است، برگزاری نمایشگاه‌های استانی است. چرا که با برگزاری این نمایشگاه‌ها دیگر نیازی نیست علاقه‌مندان برای بازدید تازه‌های کتاب استان خود به تهران بیایند و برای ناشر هم فرصت خوبی است تا بخشی از نقدینگی خود را جبران کند.»

منصور جام‌شیر (مدیر نشر نگارینه): «ما در داخل کشور برای نشر نمایش‌نامه هنوز مشکل داریم و این باعث می‌شود که ناشران رغبت ترجمه آثار به زبان‌های دیگر را کمتر داشته باشند. در رقابت نفس‌گیر میان ناشران دولتی و خصوصی، تولیدکنندگان آثار و به ویژه نمایش‌نامه نیز آسیب خواهند دید، چرا که به دلیل سیاست‌گذاری مدیریتی، ناشران دولتی از چاپ نمایش‌نامه استقبال نمی‌کنند و به دلیل وجود مشکلات عنوان شده برای ناشران خصوصی، آن‌ها نیز عهده‌دار سرمایه‌گذاری نمایش‌نامه نمی‌شوند. وقتی ناشران داخلی به دلیل نبود تضمین فروش آثار کم‌تر به سوی نشر نمایش‌نامه نمی‌روند از ناشران خارجی نمی‌توان در این زمینه توقع داشت. از طرفی دیگر، آسیب‌شناسی وضعیت نامطلوب نشر نمایش‌نامه از جنبه‌ی تولید آن نیز قابل بررسی است؛ نمایش‌نامه باید از لحاظ کیفی در داخل کشور قابل قبول باشد تا قابلیت جهانی شدن را داشته باشد. به اعتقاد من آمار نمایش‌نامه‌های خوب و در سطح مطرح از نسل امروز نمایش‌نامه‌نویسان بسیار پایین است و شاید دلیل اصلی آن به شرایط نابه‌سامان اقتصادی هنرمندان و عدم امرار معاش آن‌ها از این مسیر مرتبط باشد. زمانی که نمایش‌نامه نویسان بتوانند به عواید مالی از تولید اثر نمایشی بیاندیشند و خلاقیت‌های لازم در راستای جلب مخاطب را به کار گیرند کمیت ایجاد نمایش‌نامه افزایش یافته و در کمیت زیاد شاهد ظهور کیفیت‌های مطلوب نیز خواهیم بود. در ادامه و با رونق تولید آثار در این حوزه، انگیزه‌ی ناشران نیز برای چاپ بیشتر نمایش‌نامه افزایش پیدا می‌کند… من دغدغه‌ی نشر و ترجمه‌ی کتاب در حوزه‌ی نمایش‌نامه‌نویسی را دارم اما باید به صراحت بگویم که در زمینه‌ی فعالیت نشر آثار هنری با مشکلات بسیاری مواجه شده‌ام. هرگونه کتاب و به ویژه نمایش‌نامه، تا پیش از تولید و در زمانی که به دست مخاطب می‌رسد یک کالای فرهنگی به شمار می‌رود. اما در زمان تولید و تا قبل از فروش، کالایی اقصادی محسوب می‌شود و در راستای ایجاد موقعیت‌های مساعد مالی برای ناشر، بحث مدیریت انسانی موضوع پیچیده‌ای به شمار می‌رود؛ زمانی که یکی از مسئولین فرهنگی در حاشیه‌ی برگزاری نمایشگاه کتاب، خبر از کاهش ۲۵ درصدی قیمت کاغذ می‌دهد و این امر خلاف وعده و با افزایش قیمت محقق می‌شود، یعنی ضمانت اجرایی در بین نهادها و وزرات‌خانه‌‌ها وجود نداشته و ناشران نمی‌توانند برای چاپ آثاری که میزان مخاطب‌شان قابل پیش‌بینی نیست، اقدام کنند. این مشکل در زمینه‌ی چاپ و ترجمه‌ی نمایشنامه در خارج از کشور نیز گسترده‌تر است.»

ماکان مهرپویا (مدیر نشر ماکان): «ناشران دولتی کتاب‌هایی را که آماده‌ی پخش شده‌اند، مدت‌ها انبار می‌کنند تا آمار خود را بالا ببرند. این موضوع باعث می‌شود که کتاب‌ها اغلب در زمان مناسب و به مخاطب اصلی خود نرسد و یا وقتی به دستش می‌رسد که شرایط تغییر کرده است. بخش بغرنج نشر کتاب در مرحله‌ی پخش دیده می‌شود. موسسه‌ی پخش بدون پرداخت حتا یک ریال، کتابی که روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید را مدت‌ها در انبار نگه می‌دارد و بعد از شش ماه، چکی به شما می‌دهد که اگر برگشت نخورد و اگر تا آن زمان به دلیل چک‌های برگشتی کارتان به مراجع قانونی نکشیده باشد، به پول‌تان خواهید رسید. این جریان با تکرار خود آماده شدن کتاب‌های بعدی را نیز به تاخیر می‌اندازد. مشکل دیگر این است که همه‌ی ما ناشران جوان به تسهیلات دولتی در زمینه‌ی کاغذ و فیلم و زینک وابسته‌ایم. هر تغییر در قیمت‌ها و یا عدم حمایت دولت باعث رونق دلالی کاغذ می‌شود. قیمت کاغذ که بالا می‌رود، قیمت پشت جلد تغییر می‌کند و مخاطبان محدود می‌شوند.»

 

نگاهی گذرا به کارنامه‌ی چند ناشر

نشر قطره نشر قطره تنها ناشری است که به انتشار آثار پایه‌ی تئاتر اقدام کرده است. مجموعه‌ی این کتاب‌ها که به تازگی به ۱۰۰ عنوان هم رسیده است، آثار ارزشمندی است که می‌توان از آن به عنوان مرجع مفاهیم تئاتری به زبان فارسی یاد کرد. «تئاتر امروز جهان» با مشاوره و نظارت «دکتر قطب‌الدین صادقی»، و همت بلند «بهرام فیاضی» مدیر مسئول نشر قطره و همکاری نخبگان و مترجمان عرصه‌ی درام فراهم آمده است. «مبانی بازیگری صحنه» نوشته‌ی «دکتر ناصر آقایی»، «راهنمای نویسندگان درام» نوشته‌ی «ویل دان» و ترجمه‌ی «آزاده عالم‌فلکی»، «اسانیسلاوسکی سر صحنه‌ی تئاتر» نوشته‌ی «واسیلی اوسیوویچ» و ترجمه‌ی «مستوره خضرایی» و ده‌ها عنوان دیگر، همه‌گی کتاب‌های پایه‌ و مهمی هستند که در این مجموعه قرار گرفته‌اند و منابع ارزش‌مندی برای علاقه‌مندان به آثار نمایشی، دانشجویان رشته‌های نمایشی و نویسندگان و کارگردانان نمایش به شمار می‌روند. نشر قطره در کنار انتشار کتاب‌های پژوهشی و علمی در زمینه‌ی درام، تا کنون بیش از ۴۰۰ عنوان نمایش‌نامه هم به چاپ رسانده است. قطره ناشر تخصصی آثار «اکبر رادی» است و آثار نمایشی بسیاری از نمایش‌نامه‌نویسان بومی را هم پوشش داده است. قطره در مقوله‌ی نمایش جهان آثار بسیاری را منتشر کرده که از آن میان می‌توان به آثار «شکسپیر»، «آریستوفان»، «چخوف»، «تنسی ویلیامز»، «اریک امانوئل اشمیت»، «هارولد پینتر» و «ادوارد باند» را نام برد.

نشر قطره اقبال خود در زمینه‌ی تئاتر را نویسندگان، مترجمان و صاحب‌نظرانی است که با آن انتشارات همکاری کرده‌اند. نویسندگانی چون؛ «حمید سمندریان»، «داریوش مهرجویی»، «قطب‌الدین صادقی»، «احمدرضا احمدی»، «بهمن فرسی»، «اسماعیل خلج»، «پری صابری» و «چیستا یثربی» و مترجمانی موفقی چون؛ «محمود کیانوش»، «عبدالحسین نوشین»، «رضا شیرمرز»، «شهلا حائری» و «عباس شادروان». بهرام فیاضی مدیر نشر قطره نیز به خوش‌حسابی، صداقت و رفتار نیک میان ناشران و نویسندگان شهره است.

کتاب‌های نشر قطره به طور کلی از خطاهای نگارشی تهی است و در آماده‌سازی کتاب‌ها، وسواس و دقت زیادی به کار می‌رود. طراحی جلد‌ها تا سال گذشته معمولی و حتا ضعیف بوده اما چندی است که کتاب‌های این ناشر با جلدهای زیباتری روانه‌ی بازار کتاب می‌شوند. یونیفرم نشر قطره در موضوعات مختلف تغییر می‌کند اما همچنان شکل قدیمی و دست‌نخورده‌ی خود را حفظ کرده‌اند.

 

نشر افراز

نشر افراز با مدیریت خانم «کیان‌افراز»، در سال‌های اخیر تبلیغات وسیع و گسترده‌ای برای فروش آثار نمایشی خود به راه انداخته است. وحدت موضوعی در چاپ این آثار به چشم نمی‌خورد و به نظر می‌رسد ناشر بیش‌تر تابع پیشنهاد مترجم بوده است تا خود در آثار نمایشی به تعمق پرداخته و تأثیرگذارترین آن‌ها را انتخاب کرده باشد. گفته می‌شود که «محمد یعقوبی»، نمایش‌نامه‌نویس معاصر در گزینش آثار نمایشی، مشاور خانم کیان‌افراز بوده است. آثار نمایشی‌ای که از جانب نشر افراز منتشر شده‌اند، بیش‌تر آثار ترجمه‌اند و مدیریت نشر بیش‌تر به فروش آثار می‌اندیشد تا معرفی چهره یا جریان تازه‌ای. مترجمان گمنامی که با نشر افراز همکاری می‌کنند، عمومن پروژه‌های کوتاه‌مدت و ارزانی محسوب می‌شوند که نشر افراز با قراردادهای بی‌رحمانه و غیر قانونی خود، آن‌ها را تا نشر یکی دو کتاب به کار می‌گیرد. این رویه، هیاهوی بسیاری را در بازار آثار نمایشی برانگیخته اما نازل بودن و غیر اصولی بودن بسیاری از کتاب‌ها خوانندگان آثار این نشر را دل‌سرد کرده است.

در آماده‌سازی کتاب‌های نشر افراز دقت چندانی به کار نمی‌رود و کتاب‌ها عمومن ضعف ترجمه و ویرایش دارند.

نشر افراز یونیفرم خاصی نداشته و جلدها با طراحی‌های معمولی و کلیشه‌ای منتشر می‌شوند.

 

انتشارات نیلا

انتشارات نیلا در آبان ماه ۱۳۷۶ با مدیریت خانم «ژیلا اسماعیلیان» و با گرایش تخصصی ادبیات و هنر تأسیس شد. بیشترین آثار منتشر شده در انتشارات نیلا به قلمروهای هنر (نمایش‌نامه، فیلم‌نامه، پژوهش در حوزه‌ی هنرهای نمایش و…) و سپس به ادبیات داستانی تعلق دارند و آثاری از قلمروهای «شعر» و «فرهنگ ملل» نیز در مرتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. انتشارات نیلا به جز کتاب‌های معمول خود، از ۱۳۸۱ انتشار دو مجموعه‌ی تازه را نیز اتخاذ کرد: مجموعه‌ی «کتاب کوچک» شامل آثاری کم حجم و ارزان (با قیمت ثابت) در زمینه‌ی نمایش تک‌پرده‌ای و انتشار دفترهای تئاتر که مجموعه‌ی مقالات و دیدگاه‌های تئاتر معاصر را پوشش می‌دهد و با همکاری نویسندگانی چون « حمید احیاء»، «روزبه افتخاری»، «محمد چرم‌شیر» و «بهرنگ رجبی» منتشر می‌شود.

کتاب‌های نیلا به لحاظ ویرایشی پاکیزه و به لحاظ بصری، یونیفرم و چارچوب مشخص و قابل قبولی دارند.

 

سخن آخر

به طور کلی انتشار آثار نمایشی در سال‌های اخیر بیش‌تر در حوزه‌ی ترجمه صورت گرفته‌ و این مسئله چاپ آثار تألیفی را شدیدن تحت تأثیر قرار داده است. ناشران به آثار تألیفی، خصوصن آثار نویسندگان جوان اهمیتی نمی‌دهند و عدم انتشار تجربه‌های نسل جوان نتیجه‌ای جز سرکوبی استعدادها و کند شدن روند پیشرفت این نسل در فضای تئاتر جهانی ندارد. اغلب شنیده می‌شود که استادان دانشگاه و کارشناسان نمایش از فقدان متن خوب و درخشان برای اجراهای صحنه‌ای می‌نالند. به جرئت می‌توان گفت مسئله‌ای که بیش‌ترین تخریب را در این جریان به جا گذاشته همین طرد شدن نویسندگان جوان از جانب سیستم نشر است. پویایی اندیشه‌ی تولیدکنندگان محتوا در گرو ارائه‌ی آزاد اثر به جامعه و صیقل‌خوردن هرچه بیش‌تر اثر و نگاه صاحب اثر به وسیله‌ی بازخوردهای آن است. این مسئله در سایر گونه‌ها هم دیده می‌شود اما اگر در زمینه‌ی شعر یا ادبیات داستانی اندک کسانی پیش‌قدم شده‌اند تا آثار جوانان را به دست چاپ بسپارند، در زمینه‌ی ادبیات دراماتیک چنین اقدامی صورت نگرفته است. برای نمونه، موسسه‌ی انتشارات «آهنگ دیگر»، که به انتشار آثار شعری نسل جوان همت گمارد، تحت تأثیر فشارهای اداره‌ی سانسور و گرانی کاغذ بسته شد، اما حتا این بارقه هم در فضای نشر نمایش اتفاق نیفتاده است. شاید متولیان فرهنگی جامعه که متاسفانه در آن‌ها کم‌تری فضیلتی دیده نمی‌شود، به جای اقدامی دلسوزانه در این عرصه، همچنان به برگزاری جشنواره‌های فرمایشی با هزینه‌های کلان و با موضوعات خسته‌کننده و تکراری‌ای چون «دفاع مقدس» و «فلسطین» که کم‌ترین موضوعیت و اهمیتی ندارند، اکتفا کرده‌اند و نمی‌دانند که با این بی‌توجهی و کوته‌نگری، چه بلایی بر سر فرهنگ این مردم آورده‌اند و چه استعدادهایی که در این فضای بی‌کفایتی بر باد نرفته‌ است.