چهارفصل ♦ قاب

نویسنده
شهلا گروسی

صفحه چهار فصل در دراین شماره با جرالد بخش قاب اختصا ص دارد به معرفی طراحان و کاریکاتوریست ها در سراسر جهان. در این شماره با کامبیز درمبخش طراح نامدار ایران آشنا می شوید.

kambiz_derambakhsh_photo.jpg

دیدار باکامبیز درمبخش

کمدی کلاسیک های کاغذی

اگر شما یک کارتونیست نوپای فرانسوی باشید، خوشحال می شوید که شاوال، بوسک، سمپه را پشت سر خود دارید، وقتی کارتونیست آرژانتینی باشید افتخار می کنید کینو و موردیلو تاریخچه ی کارتون کشور شما را ساخته اند، وقتی انگلیسی باشید جرالد سکارف و رالف ستدمن گذشته ی شما هستند. در ایران شما می توانید به وجود کامبیز درمبخش بنازید.

derambakhsh2.jpg

کامبیز درمبخش، متولد 1321 شیراز، فارغ التحصیل هنرستان هنرهای زیبای تهران، تقریباً همزمان با اردشیر محصص شروع به کار کرد و به زودی تبدیل به قطب دیگر کارتون متفکرانه ی ایران شد، با یک تفاوت بزرگ که در ارتباط با مخاطبان انعطاف بیشتری نسبت به محصص داشت. او که به گفته ی خودش در ابتدای کار تحت تأثیر جعفر تجارتچی بوده می توانست بنا بر طیف مخاطبین یک نشریه، کار هایی عام پسندتر (اما نه سهل انگارانه) و یا کاملاً جدی و خاص، مانند مجموعه ی مینیاتورگونه هایش، انجام دهد.

derambakhsh3.jpg

در خاص ترین کار ها هم، درمبخش هیچگاه به ورطه ی انتزاع محض نیفتاده و توانایی ارتباط با مخاطب را داشته است. برای همین جنس آثارش بیش از محصص ( که تداعی گر توپور، گورمه لن است) به کارتون های هنرمندانی نظیر سمپه و بوسک شباهت دارد.

derambakh4.jpg

آثار درمبخش بدون استفاده از خط، هاشور و یا تاش اضافه، تنها از خطوط محیطی اشکال (کاراکترها و اشیاء) تشکیل شده اند که این خطوط، به غایت تراش خورده و فاخر هستند. می توان وزن دست یک استاد خبره را در نرمی و هارمونی خطوط تشخیص داد.

derambakhsh5.jpg

خط های منحصر به فرد او بسیاری از کارتونیست های نسل های بعد را تحت تأثیر قرار داده از جمله فرهاد فروتنیان، اردشیر رستمی، حسن کریم زاده و… اما به واقع هیچکدام نتوانسته اند به قدرت او از فضاهای خالی و سفید کاغذ به عنوان شاخصه ی بصری اثر استفاده برند. حتی در آثار رنگی، درمبخش رنگ را برای پر کردن فضاهای خالی به کار نمی برد بلکه آن را با ملایمت بر کاغذ می نشاند که همچنان کنتراست خطوط محیطی اشیاء و آدم ها با فضای خالی صفحه حفظ شود و حس و حال آثار سیاه و سفیدش را داشته باشد. درمبخش با همان خست و ایجاز که خطوط را به کار می برد از رنگ نیز استفاده می کند، رنگ برای برجسته تر شدن ایده است نه برای تزئین صفحه. هر چه که چشم و ذهن بیننده را از ایده دور کند راه به کادر او نخواهد داشت، قدرت قلمش آنقدر زیاد هست که بتواند شلوغ ترین صحنه ها را بکشد اما ایده هایش در خلوتی فضاها جلوه گر می شوند، از زوایای دید غیر عادی و پرسپکتیوهای آنچنانی وکاراکتر های پر از جزئیات یا بدن های عضلانی، خلاصه هر آنچه عور و اطوار تکنیکی است پرهیز دارد، درمبخش نمونه ی استفاده ی کنترل شده و آگاهانه از تکنیک است. این ویژگی باز هم او را به هنر مدرنیست دهه ی 60 و 70 و کارتونیست های مدرنیستی مثل سمپه، شاوال و بارتاک نزدیک می کند.

derambakhsh6.jpg

گاهی به نظر می رسد که اطراف ایده ی اصلی اثرش فضاهای خالی بی موردی وجود دارند، مثلاً جایی که ماجرا جریان یا حرکتی افقی دارد کادر برعکس، کاملاً عمودی است و آسمان بالای سرکاراکترها را هم می بینیم، ویژگی که-به قول خودش- باعث شده ادیتور های ناآگاه بارها بالا و پایین اثرش را هنگام چاپ ببرند، در حالی که این فضاهای خالی در ترکیب بندی کادر و تأثیر بصری اثر اهمیت فراوانی دارند. در واقع کادر های او مثل صحنه ی نمایشی هستند که بیننده کل دکور و فضای وسیع صحنه را در برابر چشم دارد و بعد با ترفند های کارگردان نمایش نگاهش به نقطه عطف صحنه جلب می شود. این “لانگ شات” ها از طرفی یادآور کمدی های کلاسیک مثل فیلم های چاپلین و مخصوصاً کیتون هستند که ماندگارترین موقعیت های کمیک شان معمولاً در لانگ شات اتفاق می افتاد.

derambaksh7.jpg

کاراکتر کوچک و صورت سنگی کیتون که در فیلم “ژنرال” و سایر آثارش در نماهای دور با محیط اطراف در کشاکش است، عجیب مرا یاد کاراکتر اصلی آثار کامبیز می اندازد که در این چهل و اندی سال، همواره بازیگر ثابت کمدی کلاسیک های کاغذی او بوده است.

derambakhsh8.jpg

کامبیز درمبخش در 64 سالگی، کارتون می کشد، کتاب و تقویم چاپ می کند، نمایشگاه می گذارد، فضاهای تازه تر را تجربه می کند و نشان می دهد که تنها شمایلی بر جا مانده از دورانی خوش نیست که قابش کنیم و بر دیوار موزه آویزان، او همچنان از بهترین و پویاترین “کارتونیست های فعال” این سال ها است.