بشار اسد و پایان سقوط

علی افشاری
علی افشاری

شدت یافتن آهنگ تحولات در سوریه، اغلب ناظران داخلی و خارجی را به این نتیجه رسانده که شمارش معکوس برای پایان زمامداری بشار اسد آغاز شده است. زوال اقتدار بشار اسد به معنای سقوط حکومت 49 ساله حزب بعث در سوریه نیز است.

اگرچه وزارت خارجه روسیه اظهارات منسوب به میخائیل بوگدانف ( معاون وزیر خارجه ) در خصوص سقوط بشار اسد را تکذیب کرد اما می توان حدس زد که مقامات روسیه نیز متوجه وضعیت بحرانی حکومت سوریه شده اند و در حال آماده شدن برای تطبیق سیاست خود با شرایط سوریه بعد از بشار اسد هستند. دولت روسیه با ارسال سلاح و کمک های فنی و آموزشی اآ«وزشی و همچنین قفل کردن شورای امنیت سازمان ملل کوشید تا حکومت اسد را نجات بدهد اما اینک به نظر می رسد روس ها چاره ای جز پذیرش شکست ندارند.

اظهار نظر پوتین به منزله کنار کشیدن روسیه از پشت بشار اسد است. اینک از نگاه روس ها شمارش معکوس برای سقوط اسد شروع شده است از اینرو کشتی های شان را برای انتقال اتباع روس به سوریه فرستاده اند اما در عین حال نگران آینده سوریه و قدرت گرفتن گروه های تند رو و بخصوص جو ضد روسی هستند. روس ها همچنین تحت فشار از سوی اخضر براهیمی نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب نیز قرار دارند که خواهان همکاری بیشتر روس ها است.

 نشست دوستان سوریه در مراکش پیروزی مهمی برای مخالفان بخصوص در کسب وجهه بین المللی بود. بیش از 116 کشور دنیا ائتلاف ملی مخالفان سوریه به رهبری معاذ الخطیب را به عنوان نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناختند. دولت آمریکا نیز اعلام کرد ائتلاف فوق از جامعیت و فراگیری برخوردار شده است که بتوان آن را نماینده نیرو های خواهان تغییر در سوریه دانست. بدینترتیب ائتلاف مخالفان سوریه توانست حمایت سیاسی اکثر جامعه جهانی را بدست آورد. این امر موفقیت بزرگی برای شورا است.

 یک ماه پیش در اجلاس دوحه که مخالفان به تجدید سازماندهی خود پرداختند و نهاد جدید شورای ملی مخالفان را شکل دادند تنها چند دولت نظیر فرانسه و اتحادیه عرب آنها را به رسمیت شناختند ولی اکنون به نحو چشمگیری از وجاهت بین المللی برخوردار هستند. این پیروزی تناسب و هماهنگی زیادی با موفقیت های اخیر مخالفین مسلح در نبرد با ارتش سوریه داشت. مخالفین مسلح در هفته گذشته توانستند یک پادگان بزرگ را در شمال سوریه تسخیر کنند. همچنین به طرف دمشق پیشروی کنند. در حال حاضر اگر چه نیرو های دولتی سوریه از قدرت سخت افزاری نظامی بیشتری برخوردار هستند ولی مخالفین در مجموع توانسته اند مناطق بیشتری را در دست بگیرند و زمین های بیشتری را از کنترل دولت بشار اسد خارج سازند. البته دولت سوریه با بهره گیری از مزیت انحصاری توانایی نیرو هوایی خود، این توانایی را داشته که تا کنون نگذاشته است مخالفین موقعیت خود را در مناطقی که به دست می آورند تثبیت نمایند.

رویداد مهم دیگر تشکیل گروه جدیدی تحت عنوان گردهمایی ملی آزاد است که با محوریت ریاض حجاب نخست وزیر مستعفی و جدا شده از حکومت بشار اسد است. وی به همراه جمعی از مقامات بلند پایه دولت سوریه که به جرگه مخالفین پیوسته اند به دنیال تمهید طرحی هستند تا سازمان ها و نهاد های دولتی سوریه پس از سقوط بشار اسد دچار فروپاشی نشوند و از آنها در دوره انتقالی حفاظت شود. این ابتکار می تواند مخاطرات دوره گذار را کاهش دهد. این گروه در حال مذاکره با کارگزاران دولتی و ترغیب آنها به جدا سازی صف خود از حکومت است.

ائتلاف ملی سوریه اگر چه توانست خود را در جهان تثبیت سازد و حمایت سیاسی لازم را بدست آورد اما در زمینه کسب حمایت مالی و تسلیحاتی با کمبود های زیادی مواجه است. طبق برآورد این ائتلاف، ماهانه به 500 ملیون دلار نیاز است تا هزینه های مبارزه با حکومت دیکتاتور و خونریز اسد تامین شود. همچنین هزینه تامین نیاز های اولیه قریب به 500 هزار نفر اتباع این کشور که پس از شدت گرفتن منازعات، به خارج پناهنده شده اند. همچنین آنها به سلاح های سنگین نیاز دارند تا کار را یکسره سازند.

پشتیبانی سیاسی از سوی اکثر کشور های دنیا می تواند مسیر ارسال سلاح های سنگین به مخالفین را هموار سازد. اما غرب نگران است سلاح ها بدست گروه های افراطی بیفتد و ماجرای افغانستان پس از خروج شوروی تکرار گردد. آنگونه که شواهد نشان می دهد گزینه مداخله نظامی از سوی غرب و یا کشور های منطقه شبیه لیبی نیز منتفی است. نه چنین تقاضایی از سوی مخالفین سوری وجود دارد و نه بازیگران جهانی و منطقه ای متمایل به چنین گزینه ای هستند. اجماعی وجود دارد که تجهیز مخالفین مسلح می تواند دستگاه سرکوب خونین بشار اسد را فلج سازد. اما ناتو در حال نصب موشک های پاتریوت در مرز ترکیه است. طبق برخی گزارشات 400 نفر از نیرو های نظامی امریکا نیز در مرز ترکیه و سوریه مستقر می شوند. (1) کوچکترین اشتباه از سوی نیرو های بشار اسد در شلیک به مرز ترکیه می تواند با اقدامات تلافی جویانه سنگینی از سوی ناتو منجر شده و برتری هوایی دولت سوریه به مخاطره بیفتد. طبیعی است بهانه جوئی نیز در این مواقع کاربری پیدا می کند.

دولت اسد در واکنش به پیشروی معترضین به تدریج متکی به استفاده روز افزون از سلاح های سنگین نظیر هواپیماهای جنگی، راکت، خمپاره و تانک شد. اخیرا برای ایجاد بازدارندگی در برابر موفقیت های تازه مخالفین مسلح،از موشک های اسکاد استفاده می کند. پرتاب موشک های اسکاد که قدرت تخریبی بالایی دارند به سمت مناطق مسکونی ضمن اینکه مصداق بارز جنایت جنگی و نقض حقوق بشر است، نشان می دهد حکومت سوریه در استفاده از سلاح های کشتار جمعی بر علیه مردمش پروایی ندارد.

این مسئله نگرانی از احتمال کاربست بمب شیمیایی توسط حکومت اسد برای زمینگیر کردن مخالفان را تشدید کرده است. اگر چه هنوز چنین امری قطعی نیست ولی پیامد های احتمالی آن فاجعه بار است. نگرانی بیشتر موقعی است که پرتاب بمب شیمیایی لزوما نیازمند دستور بشار اسد و یا راس فرماندهی ارتش سوریه نیست. یک بخش از نیرو های ارتش سوریه و حتی جمع کوچکی می توانند خود سرانه این کار را انجام بدهند. ارتش سوریه به خصوص در رده های بالا و میانه کاملا به بقاء حکومت اسد و حزب بعث گره خورده است. هیچ شانسی برای ادامه فعالیت و حتی زندگی آنها وجود ندارد مگر اینکه قبل از سقوط حکومت به حرگه مخالفین و ارتش آزاد بپیوندند. پیوند های قبیلگی و فرقه ای چون مانعی در برابر این امر عمل می کند. در این شرایط خطر استفاده از بمب شیمیایی در خور تامل و ریسکی جدی است. (2) معاذ الخطیب در مراکش هشدار داد مخالفین سوری در صورت استفاده بشار اسد از بمب شیمایی، جامعه جهانی و بخصوص دولت روسیه را مسئول خواهند دانست.

مخالفین مسلح نیز در هفته های گذشته به سازماندهی مجدد پرداخته و بریگارد های متعدد کوشیده اند تا خود را در قالب یک سامان واحد و یکپارچه نظم دهند. در حال حاضر هماهنگی بین این نیرو های نظامی افزایش یافته است. همچنین همگرایی و همکاری بین گرو ههای مخالف مسلح و نیرو هایی که مشی مبارزاتی مسالمت آمیز دارند نیز ارتقاء پیدا کرده است. اما کماکان مشکل تشتت و شکاف در جنبش اعتراضی سوریه وجود دارد.

وجود گروه های افراطی در بین مخالفین مسلح هنوز معضلی جدی است که حل نشده است. این نیرو ها که برخی از آنها چون جبهه النصره سابقه همکاری با القاعده را دارند مبارزه با نیرو های سرکوبگر اسد را همسو با درگیری با کلیت علویان در سوریه می دانند. از اینرو بخشی از حرکت های این گروه ها به بمبگزاری در مناطق علوی نشین اختصاص یافته است. این اقدامات نیز مصداق جنایت جنگی و خصومت های فرقه ای است. رشد این گروه ها و رویکرد شان نه تنها در حال حاضر خطری جدی برای مردم سوریه است بلکه این ظرفیت را دارد که سوریه بعد از اسد را نیز تحت الشعاع خشونت طلبی و جنگ های فرقه ای قرار دهد.

دولت آمریکا با گذاشتن نام جبهه النصره در لیست گروه های تروریست سعی دارد شرط کمک تسلیحاتی به مخالفین سوری را کنار گذاشتن این گروه ها از ارتش آزاد سوریه قرار دهد. البته رفتار خشو ت طلبانه و انتقام گیرانه فقط محدود به این گروه نیست بلکه بخش هایی از نیرو های سلفی را نیز در بر می گیرد. یکی از چالش های اصلی ائتلاف ملی مخالفین سوری پیدا کردن راه حل برای این مساله است تا جنبش اعتراضی سوریه را از نیرو های تروریست و افراطی جدا سازند و یا این نیرو ها را در چارچوب استراتژی خود مهار سازند. البته این کار راحت نیست.

برخی از فعالان جنبش اعتراضی معتقدند پیرامون این گروه ها و نقش شان اغراق شده است و نباید با آنها به صورت کل گرایانه برخورد کرد. به عنوان مثال یاسر تباره از سخنگویان ائتلاف ملی مخالفین می گوید: “نیرو های افراطی سوری دو دسته هستند یک دسته حامی حکومت هستند و دست به ترور وخشونت پرخاشگرانه می زنند و دسته دیگر که خود را حامی مردم سوریه می دانند”. به باور وی دسته دوم ظرفیت تغییر را دارند و باید با آنها گفتگو کرد. وی تاکید می کند که وجود این مشکل نباید مانعی برای به رسمیت شناختن جنبش اعتراضی سوریه شود. (3)

در عین حال برخی نیز معتقد هستند عربستان سعودی و قطر در پی تقویت نیرو های سلفی بوده و نگرانی از اقدامات خشونت طلبانه آنها ندارند.

در مجموع به نظر می رسد جنبش اعتراضی مردم سوریه پس از 21 ماه دارد به خط پایان نزدیک می شود. سخن فاروغ الشرع معاون رئیس جمهور مبنی بر دعوت از مخالفین برای آشتی با حکومت و کنار گذاشتن جنگ فاقد ظرفیت عملی برای حل نزاع است اما این واقعیت را گوشزد می سازد که وخامت اوضاع اسد حاد شده است.

حداقل 42000 کشته، 500هزار آواره، ده ها هزار مجروح و زخمی،حجم زیادی از ویرانی ساختمان های مسکونی و اداری و لطمات اقتصادی هزینه گزافی است که این مردم و کشور سوریه تا کنون پرداخت کرده است. آنها با پرداخت این هزینه نشان داده اند که هر چقدر هم حکومت مستبد بی رحم و سفاک باشد و جامعه بین المللی نیز ناتوان در جلوگیری از فجایع انسانی بزرگ باشد، باز مقاومت در برابر آن جواب می دهد.

 البته فتح دمشق و فرار بشار اسد لزوما به معنای پایان کار وی نخواهد بود. ممکن است او به مناطق علوی نشین برود و از آنجا کارشکنی و درگیری با جنبش اعتراضی سوریه را ادامه بدهد. اما آنچه مشخص است وضعیت کنونی سوریه قابلیت تداوم را ندارد. روز های پیش رو لحظات حساس و تعیین کننده برای کشور سوریه هستند. فصلی جدید بزودی در تاریخ سوریه باز خواهد شد.

 

منابع :

1-    لینک

2-    لینک

3-    لینک