محبوبه نیکنهاد
با گذشت چند روز از بازداشت عباس پالیزدار که به خاطر افشاگری علیه تعداد قابل توجهی از سران جمهوری اسلامی دستگیر شده است، مدیرمسئول روزنامه کیهان و بسیج دانشجویی با وارد کردن اتهاماتی بیسابقه به پالیزدار و کسانی که آنها را “اعضای باند” وی نامیدند، آنها را به جاسوسی، تشکیل باند، ربودن اسناد نظامی و محرمانه، جاسازی و پنهان کردن اسناد در شهرهای مختلف کشور، سوء استفاده از عنوان نمایندگی مجلس و همکاری با مافیای قدرت و ثروت متهم کردند.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، دیروز (یکشنبه) با انتشار یادداشتی با امضای خود در این روزنامه، به طرح اتهامات متعددی علیه پالیزدار و باند او پرداخت که مجازات آنها در ایران بسیار سنگین است. سرقت اسناد نظامی و انتقال اسناد محرمانه به بیگانگان، اتهاماتی هستند که دادگاههای ایران میتوانند برای عامل آنها احکام بسیار سنگین صادر کنند.
نماینده رهبر نظام در روزنامه کیهان، همچنین پالیزدار را “عضو باندی چهارنفره” دانست که یکی از آنها “خانم ”الف” نماینده مجلس شورای اسلامی است.” این در حالی است که روز قبل از انتشار این یادداشت، فاطمه آجرلو نماینده اصولگرای کرج در مجلس با برگزاری یک نشست مطبوعاتی، اقدام قوه قضاییه در بازرسی از منزلش را خلاف قانون اساسی خوانده و نیز به تقدیم شکایت خود از پالیزدار به دادستان نیز خبر داده بود.
اما همزمان با کیهان و هماهنگ با آن، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز با صدور بیانیهای، پالیزدار را عامل ”مافیای قدرت و ثروت” خواند و افشاگریهای او علیه سران جناح اصولگرا و انعکاس آن در رسانهها را “سعی بر تخریب نظام اسلامی و ادعای شبهه تضاد و تعارض میان ارکان و مسئولان آن” توصیف کرد.
بسیج دانشجویی همچنین از قوه قضاییه به خاطر برخورد با نمایندگان همکار با پالیزدار که دو تن از آنها (آجرلو و زاکانی) از اعضای سابق بسیج دانشجویی هستند، به شدت انتقاد کرد و بار دیگر خواستار حضور هاشمی شاهرودی برای پاسخگویی در جمع اعضای بسیج دانشجویی شد.
ماجرای پالیزدار، انتقام قوه قضاییه از مجلس؟
در بیانیه بسیج دانشجویی، برخورد قوه قضاییه با همکاران پالیزدار و بازداشت او و بازجویی از یک نماینده مجلس (فاطمه آجرلو) آشکارا به گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه ارتباط داده شده و “اشخاص و جریانات ناسالمی که با رخنه در ارکان دستگاه قضا، سبب و مسبب اصلی ناکارآمدیها و کوتاهیها در مبارزه با مفاسد اقتصادی بودهاند و نهایت کارشکنی را در جریان تحقیق و تفحص از قوه قضائیه را به عمل آوردند”، به ”سوء استفاده از فضای پیش آمده” و تخریب دو نماینده اصولگرای مجلس متهم شدهاند.
بسیج دانشجویی در حالی برخورد با پالیزدار و آجرلو را واکنش به تحقیق و تفحص مجلس ارزیابی میکند که یک روز قبل، سعید مرتضوی دادستان تهران نیز در ضمن واکنش شدیداللحنی به علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای تهران، “بازداشت عباس پالیزدار” را به “احضار برخی اعضای هیات تحقیق و تفحص از قوه قضائیه به دلیل ارتکاب تخلفات خارج از مسئولیت نمایندگی و سایر مرتبطین” مربوط دانسته است.
همزمان با مرتضوی، ولی در نقطه مقابل او، فاطمه آجرلو نیز در یک نشست مطبوعاتی “موضوع پالیزدار را مستمسکی برای کسانی دانست که پیش از این نمایندگان تحقیق و تفحص را تهدید به برخورد کرده بودند.“
این در حالی است که پیش از این، نام بردن رسانهها از پالیزدار به عنوان یکی از “حامیان احمدی نژاد”، با واکنش تند نزدیکان احمدی نژاد از جمله زریبافان و بذرپاش روبهرو شده بود و رسانههای رسمی این جناح نیز سعی میکردند که پالیزدار را جزء مخالفان احمدی نژاد جا بزنند.
با این حال حمایت آشکار یک خبرگزاری وابسته به دولت نهم و طیفی از فعالان دانشجویی حامی احمدینژاد (تحت عنوان دانشجویان عدالتخواه) از پالیزدار و انتقاد آنها از حملات ظاهری رسانههای اصولگرا به وی، نشان داد که نزدیکان احمدینژاد آنقدرها هم از افشاگریهای پالیزدار ناخشنود و با آن بیارتباط نیستند.
در عین حال برخی خبرها حاکی از تلاش گروه از نمایندگان حامی احمدی نژاد در مجلس هشتم برای جمعآوری اولین نامه در این مجلس علیه قوه قضاییه است که حامیان احمدی نژاد ادعا میکنند که میتوانند بیش از 150 امضا برای آن جمع کنند.
با این حال هنوز خبری درباره این نامه به طور رسمی منتشر نشده است، اما از قول علی مطهری نماینده اصولگرای تهران نقل شده است که وی در توجیه علت ارسال این نامه به هیئت رئیسه مجلس، گفته است: ”عملکرد اخیر قوه قضائیه در بازداشت و بازجویی بعضی از نمایندگان این شبهه را ایجاد کرده که اینگونه برخوردها نوعی انتقامگیری از تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه است و وظیفه هیئت رئیسه طبق آئیننامه داخلی مجلس حفظ اقتدار و جایگاه مجلس است و باید از آن دفاع کند.“
نیمه پنهان “باند پالیزدار”
حسین شریعتمداری که پس از دوران اصلاحات به ندرت در یادداشتهای خود به انتشار اخبار “پشت پرده” دریافت شده از نهادهای امنیتی میپرداخت، دیروز این رویه را تغییر داد و دست به انتشار اطلاعات و اتهاماتی درباره عباس پالیزدار و “همدستان” وی زد که هیچ منبعی جز “خبرهای موثق” برای آن ذکر نشده است.
شریعتمداری در یادداشت خود، با اشاره به فاطمه آجرلو با عنوان “خانم الف از نمایندگان مجلس”، او و دو شخص دیگر با عناوین آقای ت و آقای خ را متهم کردهاست که با عباس پالیزدار “همقسم شدهاند تا اسنادی که از سازمان بازرسی کل کشور به دست آورده بودند را منتشر سازند.“
مدیر روزنامه کیهان با بیان اینکه “آنها یک قسمنامه مکتوب نیز تهیه کرده و هر 4 نفر پای آن را امضاء کرده بودند”، به معرفی پالیزدار به گروه تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه سازمان بازرسی از سوی خانم الف اشاره میکند و مینویسد که پالیزدار “از این پس با استفاده از نامههای رسمی و سربرگدار مجلس، تقریباً به تمامی اسناد این سازمان دسترسی پیدا میکند تا آنجا که هیچ سندی- چه مربوط به تحقیق و تفحص از قوه قضائیه و چه بی ارتباط با آن- از دسترس او دور نمیماند!“
وی سپس سازمان بازرسی را نیز به خاطر قرار دادن اسناد در اختیار پالیزدار (نماینده هیئت تحقیق و تفحص مجلس) و اجازه دادن به وی برای “خارج کردن پروندهها به بهانه کپی برداری از محل سازمان” به تخلف متهم میکند و در ادمه با اشاره به تکثیر نسخههای اسناد برای چهار عضو این باند و “سایر اعضای این باند”، مینویسد: “اعضای این باند، هزاران برگ از پروندههای سازمان بازرسی کل کشور را از این سازمان خارج کردهاند و از تمامی هزاران برگ سند مورد اشاره- بخوانید ربوده شده- چندین نسخه- دستکم 9 نسخه- کپی برداری کرده و هریک از این نسخههای چندهزار برگی را در نقطهای از کشور پنهان میسازند! 7 نسخه در هفت شهر مختلف کشور و 2 نسخه در دو نقطه متفاوت تهران.“
حسین شریعتمداری سپس ادعای میکند که این گروه اقدام به ربودن و پنهان کردن “اسناد نظامی، شامل خریدهای نظامی، نقشه پادگانها، گردش کار نیروهای نظامی، مراکز حساس و استراتژیک، موقعیت نیروگاهها و…” نیز کردهاند، نتیجه میگیرد که: “شواهد و قرائن موجود نشان میدهد ماجرا عادی و معمولی نیست و احتمال این که دستهای پنهان و پشت پردهای در طراحی و عملیاتی کردن آن دخالت داشته باشند، قوت زیادی دارد. “
مدیر کیهان سپس جمعبندی خود را با این فرضیه امنیتی تکمیل میکند که: “با توجه به سرقت اسناد نظامی و جاسازی و پنهان کردن اسناد ربوده شده”، این احتمال را قویاً مطرح کردهاست که “به اصطلاح افشاگری گروه مزبور برای سرگرم کردن جامعه و مسئولان به یک موضوع مخدوش و پر سر و صدا صورت پذیرفته تا در پوشش فضای خاکستری پدید آمده از این به اصطلاح افشاگری، اسناد سرقت شده به کانون خاصی- به یقین غیرخودی و احتمالاً بیرونی- تحویل داده شود.“