خانه امن زنان ایرانی کجاست؟

فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر

نیره ۲۴ ساله از روزی که ازدواج کرده، تقریبا حبس خانگی است. مراسم عقد و عروسی و پاتختی که تمام شد نیره به خانه بخت رفت. نیره از همان روزهای اول متوجه حرکات مشکوک داماد جوان شده بود ولی فکر میکرد اول ازدواج است و این حساسیت ها گذراست. بخصوص که مرد جوان همه خریدهای خانه را انجام میداد، لباس ها را به خشکشویی می برد. پول همه قبض ها را پرداخت میکرد و هر از چندی سرزده به خانه می آمد. حتی نیره حق نداشت که برای خرید خانه تا بقالی برود و یا با همسایه ها رفت و آمد کند. خواهر نیره دوست فیس بوکی من، به شدت نگران خواهرش است و میداند که نیره چند بار هم به بهانه های مختلف کتک خورده و دم بر نیاورده است. 

حکایت نیره و نیره ها یک حکایت جدید نیست و تعجب هیچ خواننده ای را هم بر نمی انگیزد. آمار زنان تحت خشونت خانگی اگر چه دقیق نیست اما حکایت از بحرانی دارد که مسولان نظام ترجیح میدهند درباره آن سکوت کنند؛ خشونتی که دیگر پنهان نیست و از پشت درهای بسته به بیرون درز پیدا کرده است. 

بدون شک برای حمایت از زنانی که تحت خشونت خانگی قرار دارند تاسیس خانه هایی تحت عنوان “خانه امن” ضروری است. مکانهایی که زنان تحت خشونت بتوانند در مواقع بحرانی و خطر به آنجا پناه ببرند و در شرایط ایمنی قرار بگیرند. 

اصولا وظیفه حکومت حفظ جان شهروندان است و معلوم نیست که چرا جمهوری اسلامی ایران، این وظیفه مهم را به فراموشی سپرده است. در کشور افغانستان و در سالهای گذشته دهها خانه امن برای نجات جان زنان تحت خشونت تاسیس شده است؛ مکانهایی که امکانات پزشکی و مشاوره حقوقی در اختیار زنان قرارداده و به آنها حرفه های مختلف آموزش میدهند. این قبیل مراکز حمایتی در اکثر کشورهای دنیا برای پیشگیری و مقابله با خشونت علیه زنان وجود دارد. 

افسانه، دانشجوی علوم اجتماعی است. پدرش بارها او را کتک زده و افسانه چاره ای به جز ماندن و کتک خوردن ندارد. امکانات مالی اجازه ترک خانه را به او نمیدهد و هر چه پرس و جو کرده مکانی امن نیافته که به آن پناه ببرد. 

 مسوولان نظام نیز باید دیر یا زود باور کنند که ”خشونت علیه زنان مسئله فرهنگی نیست. یک مسئله خصوصی هم نیست. این یک مشکل است و باید مورد پیگرد قضایی قرار گیرد.”

به گفته مقام ارشد دولت ایالات متحده در امور حقوق زن، خشونت علیه زنان و دختران در حد و اندازه ای است که امروزه یکی از بزرگ ترین چالش های جهان محسوب می شود.

میلان ورویر، سفیر سیار آمریکا در امور جهانی زنان، در 1 مارس ۲۰۱۲در پایان دومین همایش جهانی پناهگاه های زنان گفت “ خشونت جنسیتی از قومیت، نژاد، طبقه اجتماعی، دین، سطح تحصیلات، و مرزهای بین المللی فراتر می رود.” او افزود: “این پدیده در هر نقطه از زندگی دختران و زنان دامنگیر آنها است؛ از نوزادکشی و نقص عضو جنسی زنان و دختران و ازدواج کودکان گرفته تا تجاوز به عنوان ابزار جنگی و قاچاق انسان و قتل های مربوط به جهیزیه و خشونت در خانه.”

با وجود این واقعیتها همچنان این سئوال اساسی باقی است. چرا ما در ایران هیچ مکان حمایتی و خانه امنی برای زنان تحت خشونت نداریم؟ چنین پناه گاههایی چه منافاتی با اسلام و یا جمهوری اسلامی دارد؟ اگر ندارد آیا میتوان از حسن روحانی رییس جمهور جدید ایران که به زودی در ساختمان ریاست جمهوری مستقر میشود انتظار داشت که در این زمینه تمهیداتی بیاندیشد؟ 

سال گذشته بیش از ۱۴۰۰ نفر از ۹۶ کشور جهان که در خط مقدم کمک به افرادی فعالیت دارند که خواهان رهایی از بدرفتاری و سوء رفتار جسمی، لفظی و اقتصادی هستند در این همایش چهار روزه که در واشنگتن برگزار شد شرکت داشتند. بیش از ۲۰۰ نماینده در مورد موفقیت هایشان در تقویت شبکه های تحت مدیریت خود و تاسیس نهادهای حمایتی و شبکه جهانی پناهگاه های زنان، پناه دادن به قربانیان سوء رفتار، کمک به زنان جان به در برده از جنگ یا قاچاق انسان، و کمک به قربانیان خشونت در دستیابی به استقلال مالی سخنرانی کردند.

این همایش از سوی شبکه ملی حذف خشونت خانگی با حمایت وزارت امور خارجه، وزارت دادگستری، و وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا و بودجه چندین بنیاد خصوصی برگزار شد. بودجه هیات های اعزامی نیز توسط ۱۶ سفارتخانه آمریکا تأمین شد. از ایران اما هیچ شرکت کننده ای در این سمینار شرکت نداشت.

آیا میتوان از دولت حسن روحانی و از وزیر اطلاعات وی انتظار داشت که فعالان جنبش زنان بتوانند در چنین سمینارهایی شرکت کنند و با خیال راحت به کشور بازگردند و در جهت رفع خشونت خانگی در داخل کشور به فعالیت بپردازند؟ آیا میتوان از حسن روحانی انتظار داشت که وزیری برای وزارت اطلاعات برگزیند که شرکت در چنین سمینارهایی را مصداق جاسوسی تلقی نکند؟

 به هر حال تاسیس خانه های امن یک ضرورت است در آلمان خانه های امن تحت پوشش دولت فعالیت میکنند. هر خانه ای حدود ۱۰ تا ۱۳کارمند دارد. کارمندان این خانه ها باید سابقه کار در حوزه ی زنان را داشته باشند. زنی که مورد ضرب و شتم قرار می گیردمی تواند به طرق گوناگون به خانه های امن مراجعه کند. او باید ابتدا تاییدیه ی پزشک را بگیرد و آثار ضرب و شتم را به حداقل دو یا سه نفر نشان دهد. درتمام کتاب های راهنمای تلفن شماره های مراکز گوناگون حمایتی و خانه های امن برای زنان موجود است و می تواند از این دفاتر کمک بگیرد، این دفاتر بیش از هر چیز به منظور کمک و حمایت از زنان خارجی شکل گرفته اند و بیش از ۶۰ درصد پناهجویان خارجی هستند. 

بدون شک مسایل زنان تحت خشونت خاص است و راه حل هایی که برای آن در نظر گرفته میشود دارای حساسیت و خصوصیات ویژه ای است. خانه های امن اولین جایی است که زنان میتوانند به آن پناه ببرند و از خدمات مختلفی بهره مند شوند.

در پایان باید گفت که تک تک ما در قبال زنان تحت خشونت مسئولیت داریم؛ زنانی که اقدام به خودسوزی و خود کشی میکنند تا از خشونت رهایی یابند. زنانی که مجروح و یا معلول میشوند. زنانی که آرام و بیصدا تن به مرگ میدهند و بیشتر از همه ما جمهوری اسلامی ایران مسئول است. مسئول جان و امنیت تک تک زنان ایرانی که باید از حقوق شهر وندی برخوردار شوند.