خشم، دیوث، فریب

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

تیرماه تمام می شود وسه واژه زیرآفتاب داغ تابستانی ؛ فضای ملتهب، منتظرو چندوجهی سیاسی، را بازتاب می دهند.“خشم” جامعه مدنی درفریاد پردردعلیرضا داود نژاد انعکاس می یابد.“دیوٍث “-ـ نگارنده بابت تکرار بناچار این واژه درتیتر و متن از خواننده پوزش می طلبد-ـ عمق فرهنگ ” نظام” را از زبان یکی از دهها امام جمعه برگزیده “ مقام معظم” برمنبرپیامبرعنوان ومیلیونها مرد را به خاطر آرایش همسرشان دشنامی پلشت نصیب می سازد؛ و”فریب “که دوسوی صحنه مهمترین نبرد آتی را روشن می کند.” رئیس جمهورمنتخب” می گوید “دولت آینده در فکر فریب” نیست و نخست وزیر اسرائیل چنین نظری دارد: “حسن روحانی گرگ است درلباس میش و به دنبال فریب جامعه بین المللی است. رئیس جمهور ایران لبخند می زندو بمب می سازد.”

هفته ایست که گرمای هوا و سرمای سیاست بیداد می کند. هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق، لابد اجازه می دهد که معلوم می شود حسن روحانی و علی لاریجانی از طرف شورای نگهبان، خواستار انصراف او شده بودند.غلامعلی رجایی می نویسد: “بعدها از آقای هاشمی شنیدم، صبح زود آن روز، آقای دکتر حسن روحانی به منزل ایشان رفته و او هم از طرف شورای نگهبان به وی پیغام داده انصراف بدهند که ایشان این پیشنهاد را قاطعانه رد کرده است.” بعد هم نوبت به رئیس مجلس می رسد.

پاسخ دقیق هاشمی رفسنجانی به پیشنهاد انصراف این است: “گفتم: رهبری به من بگویند انصراف بده که در این صورت البته با ذکر دستور رهبری، انصراف می دهم. راه دیگراین است که شورای نگهبان اعلام عدم احراز صلاحیت بکند، خوب بکند. من هیچ اعتراضی نخواهم کرد.”

رئیس جمهوررفتنی، درآخرین دیداردولت دهم با رهبرجمهوری اسلامی٬ موردتمجید قرارمی گیرد. آیت اله خامنه‌ای از “زنده کردن شعارهای انقلاب” به عنوان یکی از”کارهای بزرگ” این دولت یاد می کند.

 ومجلس شورای اسلامی، دو روز بعد کلیات طرحی را به تصویب می رساند تا از “تخلف ۷۴ هزار میلیارد تومانی” دولت محمود احمدی‌نژاد جلوگیری شود. هنوز هم تکلیف آخرین بخشش رئیس جمهورمعلوم نیست. اوکه دارد از”کاخ”پاستور به “ کوخ” نارمک، اسباب کشی می کند، نمایشگاه تهران را که یکی از گرانترین زمین های دنیاست به تلویزیون رهبر که فعلا اداره اش دراختیار سردار ضرغامی است می بخشد.

درپایان دوران” یتیم سیاسی” – به تعبیر آسوشیتد پرس- که با کودتای انتخاباتی “حضرت آقا” آمد وبا رضایت خاطر ایشان می رود، به نوشته روزنامه اقتصاد فردا “اتوموبیل دولت به نقطه پایانی بزرگراهی ناتمام رسیده است” و”محمود احمدی نژاد در این بزرگراه بی آنکه به علایم توجه کند تخته گاز رفته است. اکنون چند معضل پیش روی حسن روحانی قرار دارد. او باید جریمه تخلفات سنگین احمدی نژاد را بپردازد. باک خالی ماشین را پر کند. یاس و نگرانی مسافران را بر طرف کند و برای رساندن مسافران به مقصد، بزرگراه را بسازد. دولت حسن روحانی دولت پایان بزرگراه است.”

حسن روحانی که در “سکوت مطلق” – البته برای رای دهندگان  دارد کابینه اش را تشکیل می دهد، درنخستین سخنرانی خود در جمع مجلسیان، توصیفی از

“بزرگراه ناتمام ” بدست می دهد: “این اولین بار است که پس از دوران جنگ تحمیلی در دو سال متوالی، رشد اقتصادی ما منفی است. این برای اولین بار است که در کنار رشد اقتصادی منفی، کشور با تورم بسیار بالایی مواجه است. بیشترین تورم در منطقه و شاید در جهان! اینکه کشور با تورم چهل و دو درصد و بیکاری مواجه است. فقط چهار میلیون دانشجو داریم و اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، در چهار سال آینده ۴-۵ میلیون جوان فارغ التحصیل بی کار خواهیم داشت.”

اکبر ترکان، مؤثرترین و نزدیک ترین افراد “حلقه روحانی”، حرف رئیس حلقه را کامل می کند: “وضع اقتصاد خرابتر از آن است که تصور می‌کردیم.”

او یکی از همراهان دائمی “ رئیس جمهور منتخب ” است و غیر ازاو ۱۸ نفر از نزدیکان حسن روحانی در این دیدار حضور دارند: “محمد نهاوندیان، حسین فریدون، اسحاق جهانگیری، محمد باقر نوبخت حقیقی، علوی، آشنا، محمد شریعتمداری، صادق، محمدرضا نعمت‌زاده، علی یونسی، علی ربیعی، سید‌رضا صالحی امیری، بانک، محمود واعظی، زمانی‌نیا، عسگری، محمد فروزنده و حسن ظریف.”

 سایت تسنیم، این “همراهان” را درسیمای گزینه های احتمالی تیم اقتصادی دولت

 ” تدبیر و امید “ می بیند. تحلیل گران سیاسی در میان آنها حتی یک چهره نو نمی یابند.

روزنامه نگاری در فیس بوک می نویسد:” به سوابق همراهان روحانی در مجلس توجه کنید. اکثرا سابقه نظامی ـ- امنیتی دارند.”

 ” شنیده” ای تکذیب نشده هم دریکی از سایت های “حماسه ساز” انتشار می یابد:

” رهبرمعظم” به “رئیس جمهور مطیع” فرموده اند: “به ترکیب وزارت اطلاعات دست نزنید.” تنها دو هفته مانده تاروشن شود که علی یونسی از کابینه محمد خاتمی به دولت جدید رخت می کشد و یا قراراست وزیر اطلاعات دولتی که زیر سایه سنگین هاشمی رفسنجانی است، کسی باشد که عدم صلاحیت او را به کرسی شورای نگهبان نشانده است و وزیر محبوب امنیتی آقا هم هست.

محمد خاتمی، مسلما شامل کسانی که باید سکوت کنندنمی شودو برای همین هم وزیر ارشاد مطلوب را در یک جلسه خیلی خیلی علنی سینمایی معرفی می کند.

محمد آقا زاده، روزنامه نگار می نویسد: “محمد خاتمی رئیس جمهوری سابق احمد مسجد جامعی را وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطلوب دانست. این موضع گیری شگفتی مرا برانگیخت، این رویکردی ناپخته در موضع گیری سیاسی است. کسی در حد و قواره خاتمی باید به صورت خصوصی از وزیر شدن کسی حمایت کند نه در منظر عمومی که اولا معنای سهم خواهی نداشته باشد و دوم بخاطر آنکه در افکار عمومی اقتدار رئیس جمهور روحانی را زیر سئوال نبرد.”

حسن روحانی درمجلس حرف هایی می زند که چشم انداز عمومی را روشنایی می بخشد:“تا قدرت ملی ساخته نشود دشمن در برابر ما سر فرود نمی‌آورد؛ چون قدرت ملی یعنی اقتصاد قوی، وحدت داخلی و سیاست خارجی فعال و پویا، ایمان قوی، انگیزه‌ قوی، فرهنگ قوی و اتحاد همه‌ی قوا و این قدرت ملی است که می‌تواند ما را در برابر دشمن و همه‌ آنهایی که سربلندی این کشور و ملت را نمی‌خواهند، موفق کند. در مقابل دشمن درشت سخن گفتن راه حل نیست، باید در برابر نقشه دشمن تدبیر کنیم. سخن گفتن ممکن است زیبا باشد، اما حتما کافی نیست.”

می توان ادبیات دیر سال “نظام” را در این سخنان دید.حتی اشاره دوری به آزادیهای اجتماعی وسیاسی نشده، تکیه بر “اقتصاد قوی” است که ظاهرا مجری اش تیم و نگاه اقتصادی هاشمی رفسنجانی است و “سیاست خارجی فعال و پویا” که تمام هفته مورد بحث است.

علاءالدین بروجردی، عراقی زاده ای که همراه با محمدجواد اردشیر لاریجانی “فتیله های انفجاری” را برای پیشبرد سیاست خارجی سازماندهی کردوحالا رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است، می گوید: “سازش در هیچ دولتی اتفاق نخواهد افتاد، زیرا طبق قانون اساسی، مسوولیت سیاستگذاری کلان با مقام معظم رهبری است. این سازش در دولت و مجلس اصلاحات رقم نخورد و پروتکل الحاقی به تصویب نرسید.دلیل این موضوع، جایگاه والای ولی فقیه و مقام معظم رهبری است که با اختیارات قانونی‌شان اجازه نخواهند داد سازش بر سیاست‌های کشور حاکم شود.”

در برابر این نگاه، خطی شکل می گیرد که ازواشنگتن می آیدو از طریق لندن به تهران می رسد.

روزنامه وال‌استریت‌ژورنال، به نقل از یک مقام ارشد کاخ سفید گزارش می دهد: “دولت باراک اوباما به دنبال گفت وگوی مستقیم با دولت جدید ایران در موضوع هسته‌ای است. کاخ سفید در پی آن بوده است تا رییس‌جمهوری منتخب ایران را از خواست واشینگتن برای انجام گفت وگوی رو در رو با تهران مطلع سازد.ما از گفت وگوی مستقیم با ایران استقبال می‌کنیم و از هر طریقی بر این خواست خود پافشاری خواهیم کرد. حرف‌هایی در مورد اینکه ایران مسیر متفاوتی در پیش خواهد گرفت، شنیده‌ایم، اما هنوز این تغییر مسیر ملموس نبوده است.”

 بی بی سی هم سر موقع حاضر می شودو مصاحبه مفصلی با جک استراو، وزیر خارجه پیشین بریتانیا را منتشر می کند. مصاحبه بر دسته بندی ها و کارشکنی هایی که از جانب حاکمیت و به ویژه بیت رهبری اعمال شد تا مذاکرات را به شکست بکشاند و پرونده اتمی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد، پرتو تازه ای می افکند.

جک استراو که ناگهان دلباخته تاریخ ایران وعاشق سینه چاک شیعیان از کار درمی آید، روی پاس واشنگتن “ انشاء اله” می گوید و آبشار لندنی را جوری می زند که از طرف تهران هم تشویق می شود: “خیلی مایه خوشحالی است که دکتر روحانی زمانی به ریاست جمهوری انتخاب شده که در آمریکا رئیس جمهوری بر سر کار است که دومین دوره حکومتش را می‌گذراند، قدرتمند است و وزیر امور خارجه خوبی دارد. پس انشا الله!”

بیست و نه نفر از چهره‌های سیاسی و نظامی آمریکا در نامه‌ای از باراک اوباما می خواهند تا فرصت مذاکره با دولت حسن روحانی را از دست ندهدو به محض شروع به کار دولت او، گفت وگوهای چندجانبه در قالب گروه ۱+۵ را در نه فقط مورد برنامه هسته‌ای ایران بلکه در باره امنیت منطقه‌ای و حقوق بشر آغاز کند. فشرده نامه این پیام است: “دیپلماسی وقتی موفق می‌شود که ما حاضر باشیم در قبال کوتاه آمدن ایران، تحریم‌ها را کاهش دهیم و مشوق‌های دیگری هم در نظر بگیریم.“   

ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس اعلام می کند که کشورش به هر حرکتی از سوی حسن روحانی در جهت بهبود روابط پاسخ خواهد داد: “ما آماده بهبود روابط با ایران به صورت گام به گام هستیم.”

آمریکا ـ– انگلستان مثل همیشه سیاست واحدی را پیش می برند وجک استراو هم که عکس بگوو بخند دلبرانه اش با حسن روحانی، همه جامنتشر می شود، میداندار پیشبرد

 ”مواضع میانه در قبال بحران تهران و غرب” است. اوفرصت رالحظه ای ازدست نمی دهد و برای هفتمین سفرش به ایران اعلام آمادگی می کند. قاعدتا اطلاع دارد که با استقبال گرم سخنگوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی روبرو می شود.

دولت رفتنی و رئیس جمهور آمدنی، از اظهار نظر مستقیم می پرهیزند. اما دو ایرانی در این زمینه حسابی فعالند. حسین موسویان که رضا تقی زاده کارنامه اش را زیرذره بین، قرار می دهد؛ این هفته از یک سایت خبری انگلیسی زبان سر درمی آورد تا درباره “نقش آمریکا در حل نشدن پرونده هسته ای” سخن بگوید. موسویان درست مثل اینکه نماینده تام الاختیار “نظام” باشد، می گوید: “سیاست اعمال تحریم، بازی دو سر باخت است. ایران دو درخواست مشخص از گروه ۱+۵ دارد: لغو تحریم ها و به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم مطابق با مفاد ان پی تی.”

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام مسؤول اسرائیلی خبری می دهد که با اظهارات همکار سابق حسن روحانی تا حدود زیادی هم پوشانی دارد: “ایران در مذاکرات آینده با گروه ۱+۵ پیشنهاد خواهد کرد به طور موقت غنی سازی اورانیوم را متوقف کند یا اینکه بخشی از اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی را تبدیل به سوخت کند و در مقابل بخشی از تحریم ها رفع شوند.”

پیش از این سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز دو مرتبه گفته بود: “مقامات ایرانی قبل از انتخابات ریاست جمهوری، از آمادگی خود را برای بررسی گزینه توقف موقت غنی سازی ۲۰ درصدی سخن رانده اند.”

نکات مورد تاکید اکبرگنجی-هم در موضوع مساله اتمی اینهاست:

“حسن روحانی در دوران رقابت‌ها گفته بود که بهتر است به جای مذاکره با اروپا، با دولت آمریکا مذاکره کنیم. برای اینکه: «بسیاری از اروپایی‌ها از آقا اجازه می‌خواهند اما آمریکایی‌ها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحت‌تر هستیم تا این که به سراغ یک مقام پایین‌تر برویم».خطای بزرگی است اگر کسی گمان کند که با انتخاب حسن روحانی جمهوری اسلامی به نظامی دموکراتیک تبدیل خواهد شد، اما قطعاً تغییرات مثبتی صورت خواهد گرفت.

 -ـ آیت‌الله خامنه‌ای در مهم‌ترین سخنرانی سالانه‌اش، در اول فروردین ۹۲، درباره مذاکره با آمریکا گفته بود که اگر حقوق ایران به رسمیت شناخته شود، «با مذاکره با آمریکا مخالفت ندارم». حسن روحانی به همین سخنان استناد کرد و گفت طرفین می‌توانند «گفتگوهای دوجانبه عادلانه با حفظ احترام و حقوق متقابل و با شرایط برابر» داشته باشند. هدف اول، کاهش تنش‌ها میان دو کشور است. هدف دوم لغو تحریم‌های اقتصادی در برابر شفافیت بیشتر ایران در نزاع هسته‌ای است.

 - مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی، «سیاست‌های کلی رژیم» -با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام- توسط رهبر تعیین می‌شود. خامنه‌ای در اول فروردین ۹۲ گفت که آمریکا هیچ تمایلی به اتمام مذاکرات هسته‌ای و حل مسئله ندارد. برای اینکه راه حل مناقشه «بسیار نزدیک و بسیار آسان» است. تنها خواست ما، به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی اورانیوم برای اهداف صلح‌آمیز است. رفع نگرانی آنها نیز «بسیار آسان» است: «می‌توانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارت‌ها و مقررات نداشتیم». بدین ترتیب او می‌گوید اگر حقوق هسته‌ای ایران (غنی‌سازی اورانیوم برای اهداف صلح‌آمیز) در چارچوب NPT پذیرفته شود، هر میزان شفافیت و راست‌آزمایی را خواهد پذیرفت.”

 مخاطب مقاله اکبرگنجی که به انگلیسی هم منتشر شده، کسانی هستند که باید در نهادهای معین، به حرف آیت اله خامنه ای اعتماد کنند. او هم مانند حسین موسویان معتقد است، رهبر جمهوری اسلامی را باید مطمئن کرد که آمریکا قصد تغییر رژیم را ندارد تا مساله اتمی حل شود.

گروه پنج بعلاوه یک نیز برای مذاکرات جدید با ایران اعلام آمادگی کرده است.علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه، در روزهای آخر وزارتش می گوید که این وزارتخانه منتظر تعیین ترکیب تیم مذاکراتی هسته ای با گروه پنج بعلاوه یک، از سوی حسن روحانی، رییس جمهورمنتخب است.مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران با گروه پنج بعلاوه یک، با دبیر شورای عالی امنیت ملی است و رییس جمهوری به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی، دبیر این شورا را منصوب می کند.

 مذاکرات جک استراو ـ– واسطه غرب- در تهران ـ وتعیین دبیر شورای امنیت ملی وتیم مذاکره کننده، مساله اتمی را وارد مرحله تازه و بسیار مهمی خواهد کرد.

” نظام” کوتاه خواهد آمد؟ در پشت لبخند برنامه ای هسته ای را پیش خواهد برد؟ جواب خواست های قاطع “دشمن ” راچگونه خواهد داد ؟پرسش هایی است که ماه اول تابستان با تاریخ در میان می گذارد.

هفته آخر تیر ماه تمام می شود.

تا اینجا- تاکید می کنم تا اینجا- تنها برنده بازی برد-ـ برد، “مقام معظم رهبری” است و بس. رد پای مبارکش از همه رویدادهای هولناک هشت سال گذشته پاک شده و مسئول همه فجایع از اقتصادی تا اتمی محمود احمدی نژاد شناخته شده است.

آخر هفته، همزمان با اعلام تشکیل پرونده جدیدی علیه فائزه هاشمی رفسنجانی توسط دادستان تهران، خبرهایی می رسد که حماسه سازان برای رهبردر آستانه کسب یک امتیاز هستند. در هفته ای که عبداله نوری گفته است” آزادی آقایان موسوی و کروبی یک مطالبه ملی است و در هر حرکت جمعی، شعارها به سمت لزوم رفع حصرها و حبس ها تغییر می یابد”رسول منتجب‌نیا٬ قائم‌مقام حزب اعتمادملی٬‌ خبر از رایزنی‌هاو اقداماتی برای رفع حصر از مهدی کروبی می دهد که” قطعا به نتیجه خواهد رسید وبه زودی تکلیف دبیرکل حزب اعتماد ملی(کروبی) مشخص خواهد شد.”

حسن روحانی، حرفهایی می زند که شاید به همان “اقدامات” مربوط باشد: “باید کمک کنیم از مشکلات و اختلافات عبور کنیم و مشکل را افزون نکنیم؛ یعنی آنها که آماده بازگشت هستند راهشان را تسهیل کنیم، چون توبه برای همه است.”

حبیب‌الله عسگراولادی می گویدکه همچنان منتظر دریافت پیام روشنی از موسوی و کروبی است و توصیه می‌کند: “راه‌ توبه باز کنند و به دامن پرمهر امامت و ملت و نظام برگردند.”

چه خبر است؟ روزی که پدر خوانده حزب سراسری موتلفه گفت که مهدی کروبی و میرحسین موسوی، را “فتنه‌گر” نمی‌داند، برای امروزتله می گذاشت؟ دارند در خلوت خانه های امن از شیخ دلاور “توبه” می گیرند؟ حاصل این توبه را باید برد دانست؟ پرسش های دیگر تیرماه است، شاید از مرداد در راه.

هفته ایست که خبرمی رسد عربستان سعودی از پایگاهی که تا پیش از این نامعلوم بود موشک‌های بالستیک خود را به سوی ایران و اسرائیل نشانه رفته است.

محسن مخملباف و محمد نوری‌زاد، به روایت حسین باقر زاده دست به شکستن دوتابوی بهائیت و اسرائیل می زنند.ماجرای اعتراض شدید یک زن به دختر آمر به معروف خشم نهفته در زنان آزاده ایران را رسانه ای می کند. و درست در روزهایی که حازم ببلاوی نخست وزیر موقت مصر برای نخستین بار در تاریخ این کشور دو زن را بعنوان وزیر انتخاب می کند: دریه شرف‌الدین برای وزارت اطلاع رسانی، و ایناس عبدالدایم برای وزارت فرهنگ.

نوال السعداوی، منتقد، نویسنده و مدافع حقوق‌بشر۸۰ ساله مصری از تجربه رفتن خود به التحریرمی نویسد:” رفتم چراکه احساس کردم دوباره متولد شدم. هشتاد سال دارم اما من دوباره متولد شدم. ما به یک قانون اساسی نیاز داریم که همگی در برابر آن مساوی باشیم؛ هیچ جدایی بین زن و مرد و هیچ فرقی میان مسیحی و مسلمان نباشد. ما مصری هستیم و می‌بایست برابری و مساوات بین ما وجود داشته باشد، ما برای آزادی، شرافت، برابری و عدالت از خانه‌های خود خارج شده‌ایم و به میدان التحریر رفتیم.”

علیرضا داود نژاد بانگ می زند:“قاچاقچی‌ها مملکت را گرفته‌اند” وسخنرانی وداع سالوادورآلنده با مردم، منتشر می شود. مردبزرگ تاریخ آزادی دقایقی پیش از مرگ، فریاد برکشیده است: