حاشیه هائی مهمتر از متن
گریه تلخ بهزاد برای دختر……
طبق متن نمایش قرار است تاوان پس دهد. تاوان گناهان کرده و ناکرده. پهلوان بوده و نامدار. متن روایت میگوید … قدمهای محکم برمیدارد و شخصیت قرص و محکمی دارد. اما از جایی از نمایش پیرولی صاحب دستور با بازی فراهانی میشکند.
در بخشی از نمایش که پیرولی در حال گفت وگو با کوکب دخترش هست ،جملات جالبی رد و بدل میشود و او از تلخی روزگار و تاوان دادن و از حرف مردم گله میکند و در جایی طاقت از کف میدهد و می گرید.
اما این گریه از جنس گریه بازیگر روی صحنه تئاتر نیست. پیرولی صاحب دستور روی صحنه نمیگرید. این بهزاد فراهانی است که میگرید و بازیش تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب دارد . در سالن زمزمه می شود:
- گریه تلخ بهزاد برای دختر…..
در پایان نمایش ، تماشاگران دقایقی طولانی می ایستند و به احترام او دست میزنند. لابد اتفاقی افتاده این روزها و این گریه و آن دست زدن نمیتواند بیحکمت باشد.
مشروطهبانو و نمایشنامههای قدیمیتر
«مشروطه بانو» یا با عنوان دیگرش «مجلس شبیه حصرنامه کارگاه بکاء»، براساس ایده دراماتیک نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده»اثر درامنویس آلمانی، فردریک دورنمات است.
مشروطه بانو همانطور که کارگردانش در صفحه انتهایی معرفی نامه مربوط به آن گفته برداشتی است آزاد از داستان ملاقات بانوی سالخورده اثر فردریک دورنمات که البته به شکلی کاملاً ایرانی و در لباس وقایع دوره مشروطه روایت میشود اما در صحنههایی از آن نیم نگاهی نیز به «شاه لیر» و «هملت» داشته است.
رویدادهای نمایش مشروطه بانو، در فضای تاریخی عصر قاجار اتفاق میافتد اما، زیرساخت تاریخی این اثر صرفاً بهانهای زیبایی شناختی و مبنایی مستدل برای طرح مسائل انسان ایرانی معاصراست.
حسین کیانی بنا به سوابق و تجربههای قبلی همواره میکوشد با تمرکز بر این دوران تاریخی خاص دغدغههای خاص خود را با تماشاگران در میان بگذارد.
توجه و علاقه حسین کیانی به تاریخ، زبان و فرهنگ ایران عصر قاجار و پهلوی اول و گرایش جدی او به ظرایف و دقایق نمایش ایرانی، دو روی سکهای هستند که نه تنها هویت هنری خاص او را شکل میدهند بلکه یکپارچگی محتوایی و فرم شناختی ویژه و منحصربه فرد آثار او را پیریزی میکنند. در حقیقت، علاقه حسین کیانی و گرایش او به ویژگیهای شکلی و ساختاری نمایش ایرانی و تأکیدش بر روایتگری و قصهگویی، برآمده از دغدغههای تبارشناسانهای است که مبنای حرکت او بهعنوان هنرمند تئاتر را تشکیل داده است.
سودابه خوانی / بازیخانه/ خویش خانه / پنهان خانه پنج در / تئاتر اجباری / تکیه ملت / رژیسورها نمیمیرند / بیداری خانه نسوان و مضحکه شبیه قتل از جمله کارهای پیشین کیایی است که در فضای تاریخی مشابه و یا نزدیک به مشروطه بانو اجرا شده است یعنی عصر قاجار و اوایل دوران پهلوی.
داستان مشروطه بانو
مشروطه بانو روایتگر داستان یک زن ثروتمند به نام «به بانو» است که بعد از گذشت 27 سال از قتل خشن و غیرانسانی همسرش در شورش قحطیزدگان به دست پیرولی صاحب دستور، همزمان با اوجگیری جنبش مسلحانه مشروطهخواهان، برای گرفتن انتقام به زادگاه خود و محل سکونت پیرولی بازگشته است. به بانو در پیش از این، ضمن پنهان داشتن هویت اصلی خود، با ارسال پول و آذوقه در مواقع قحطی و حمایت از مشروطهطلبان شهر، به عنوان یک زن آزادیخواه و دشمن استبداد، در میان مردم اعتبار کسب کرده و شهره شهر شده بود.
پیرولی اینک با توبه از گذشته خود با تأسیس کارگاه تولید ادوات و آلات تعزیه (کارگاه بکاء) و خدمت به دین، مشورطهخواهی دو آتشه شده که در نزد اهالی شهر محترم است.
بهبانو و دخترش به خانه پیرولی وارد میشوند و جمهور فرزند پیرولی برای میهمانانی که به افتخار ورود بهبانو گردهم آمدهاند تئاتری اجرا میکند و در پایان به بانو را بهخاطر حمایت از مردم مشروطه بانو میخواند.
بهبانو در همان مجلس قصد و هدف خود را از ورود به شهر خونخواهی و انتقام از پیر ولی اعلام میکند و باعث جنجال در میهمانی میشود. بهبانو در مجلس از قاضی و روحانی شهر تقاضای محاکمه و قصاص پیرولی را می کند.
پس از این ماجرا، مشروطه بانو و دخترش سرمه در خانهای اعیانی بر مرتفعترین نقطه شهر مستقر می شوند و او در صدد برمی آید با ابزارهای گوناگون زمینه خودکشی پیرولی را فراهم کند.
پیرولی پس از چند روز خانه نشینی و پس از گفتگو و اعتراف پیش خانواده و فرزندانش با رسیدن نامهای از مشورطهخواهان، کارگاه خود را مجدداً برای ساخت اسلحه تجهیز می کند .
در پایان نمایش قشون دولتی پیش از مشروطهخواهان به شهر میرسند و شهر را بدون هیچ درگیری تصرف میکنند و خانه و کارگاه پیرولی را محاصره میکنند.
با استقرار فرمانده قشون در خانه مشروطه بانو، وی از سوی مردم شهر به همدستی با استبداد و دروغگویی درباره پیرولی متهم و رابطه جمهور و سرمه نیز با بحران همراه میشود.
سرانجام مشروطهخواهان از راه میرسند و با توجه به تعلل میردستان، قشون دولتی را متفرق میکند. پیرولی و همراهانش، بعد از تصورف شهر به خانه مشروطه بانو وارد میشوند و پیرولی با تحویل اسلحه به مشروطه بانو خود را آماده قصاص میکند، اما مشروطه بانو قادر به این کار نیست و میردستان با اعتراف خود درباره سرگذشت 27 سال پیش خودش را شوهر کشته شده مشروطه بانو معرفی می کند.
بازیگران مشروطه بانو
رویا نونهالی، رویا میر علمی، محمد مختاری، آذر خوارزمی، شهرام حقیقتدوست، مجید رحمتی، رضا بهرامی، علی سلیمانی، خسرو شهراز، ایمان دبیری، هومن سیدی، بهزاد فراهانی، آزاده صمدی، مسعود میر طاهری، لیلا برخورداری، بهناز جعفری، علیرضا محمدی، محمود جعفری، علی میلانی، مریم توکلی، فریده سپاه منصور و سیامک صفری
پرویز پرستویی، همایون ارشادی، آزیتا حاجیان، اصغر توسلی، مهراوه شریفینیا، دریا عاشوری، حمید سمندریان، هما روستا، شهرام کرمی، همایون علیآبادی، از جمله هنرمندانی بودند که تاکنون از این نمایش دیدن کردند.
اقتباس از متون نمایشی مهم
حمید سمندریان که به دعوت گروه اجرایی نمایش “مشروطه بانو” به کارگردانی حسین کیانی در تالار اصلی حضور یافته بود، گفت: با اینکه همه انسانها هر وقت پا به سن میگذارند، آثار پیری و کهولت را در خود مشاهده میکنند، اما در این روزها اتفاق عجیبی برای من افتاده است به طوریکه هرگاه وارد تالار نمایشی میشوم که دارای قابلیتهای یک اثر ارزشمند و خوب است، حس می کنم هر روز جوانتر شدهام
سمندریان با اشاره به اجرای نمایش “مشروطه بانو” ادامه میدهد: «این نمایش نگاه جدیدی است که حسین کیانی با اقتباس از نمایشنامه “ملاقات بانوی سالخورده” فردریش دورنمات داشته و به نظر من با توجه به اینکه اسکلت اثر حفظ نشده اما توانسته است ایده را بهخوبی نگه دارد و اثری را به تماشاگران ایرانی نشان دهد که میتوانند با او همذات پنداری کنند.»