منصور اسانلو، رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبرسرانی ایران، برای چهارمین سال پیاپی، روز کارگر را در زندان گذراند. اوکه از سرشناس ترین فعالان کارگری ایران است، به دلیل فعالیت های صنفی، با اتهاماتی امنیتی مواجه و به تحمل 5 سال حبس تعزیری محکوم شده است. با همسر و مادر منصور اسانلو ازروزهایی که براین فعال کارگری و خانواده او گذشته و می گذرد سخن گفته ایم. آنها می گویند: “روزکارگر، تلخ گذشت؛ خیلی تلخ.”
منصور اسانلو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران را، بعد از 26 سال غیر فعال بودن، دوباره زندگی بخشید. این سندیکابا اصرار و پی گیری اعضا و گردانندگان فعلی آن، در خرداد سال 84، بالاخره توانست برپا بایستد و منصور اسانلو شد رئیس هیات مدیره آن. و این آغاز درگیری ها و زندان رفتن ها بود.
منصور اسانلو از 20 تیر 86 و پس از شرکت در اجلاس بین المللی کارگران حمل و نقل در لندن، در بازداشت به سر می برد.زندانی سخت؛ در انفرادی، همراه با ضرب و شتم و شکنجه و همجواری با زندانیان عادی.آن هم در حالیکه به انواع بیماری ها دچار شده است. فاطمه گل گزی و پروانه اصانلو، مادر و همسر این فعال کارگری در مصاحبه با “روز” از این شرایط گفته و با تاکید بر بی گناهی وی از به نتیجه نرسیدن پی گیری هایشان در خصوص بهبود شرایط زندان آقای اسانلو خبر داده اند.
مسئولین جمهوری اسلامی امسال برخلاف رویه هر ساله، اجازه برگزاری راه پیمایی روزکارگر راحتی به خانه کارگر ندادند؛مراسمی دولتی هم برگزار شد و کارگرانی که در نقاط مختلف کشوربه خیابان ها آمده بودند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.در چنین فضایی همسر منصور اسانلو به “روز” می گوید: جرات نکردم به منصور درباره روز کارگر حرفی بزنم ترجیح دادم در سکوت بگذرد؛ خواستم سخنی نگویم و بر زخم هایش نمک نپاشم چون مطمئن هستم در شرایط فعلی، حتی اگر آزاد هم بود اجازه نمی دادند کاری بکند و در نهایت دوباره او را بازداشت و زندانی می کردند.
از همسر منصور اسانلو می پرسم: روز کارگر امسال برای خانواده شما چگونه گذشت؟ در پاسخ تنها یک کلمه می گوید: “تلخ، خیلی تلخ”. و ادامه صحبت را فاطمه گل گزی، مادر اسانلو پی می گیرد: “پسر من بی گناه در زندان رجایی شهر و در میان قاتل ها و قاچاقچیان مواد مخدر زندانی است و تمام روزهایمان تلخ است.”
همسر منصور اسانلو نیز می افزاید: “امسال روز کارگر را کسی به ما تبریک هم نگفت؛ کسی سراغی از ما نگرفت. هر چند ما توقعی نداریم؛ همه به نوعی درگیر مشکلات هستند و هیچ کاری از دست کسی ساخته نیست. در نهایت فقط می توانستند به ما سر بزنند اما می دانم که بچه های سندیکا درگیر تامین هزینه های روزمره زندگی خود و به دنبال یک لقمه نان حلال می دوند و من سعی می کنم توقعی از کسی نداشته باشم.”
آقای اسانلو در آذر 88 با رای دیوان عدالت اداری، از کار اخراج شده و بار زندگی خانواده بر دوش همسرش است. مادر آقای اسانلو در این زمینه می گوید: “عروسم دو شیفت کار می کند تا زندگی من و فرزندانش را تامین کند در حالیکه پسرم تنها به خاطر دفاع از حقوق کارگران در زندان است و هیچ کار خلافی نکرده است. منصور فقط براساس حقوق قانونی خود فعالیت کرده و حتی کاری خلاف قانون اساسی و کاری علیه نظام و امنیت هم نکرده است.”
رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی ایران که از سوم شهریور ماه 87 از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده است، در شرایط نامساعدی به سر می برد. همسرش می گوید: “منصور در بند یک زندان رجایی شهر درمیان زندانیانی است که جرم آنها قتل و یا مواد مخدر است و هر رفتاری که با سایر زندانیان این بند صورت می گیرد با او نیز همان برخورد می شود در حالیکه اتهام همسرم متفاوت است و باید به بندی متناسب با اتهاماتش منتقل شود. “
او با ابراز نگرانی شدید از وضعیت جسمانی همسرش می افزاید: “منصور جراحی قلب انجام داده و شرایط خوبی ندارد. از طرفی سه انگشت پایش سر شده و بی حس است. یک نوع بیماری پوستی ژنتیکی ـ عصبی نیز دارد که شرایط زندان آن را تشدید کرده و بدنش زخم است.”
به گفته پروانه اسانلو، پزشکان زندان متفق القول اعلام کرده اند که همسرش تحمل کیفر را ندارد و باید برای درمان به خارج از زندان منتقل شود. او باید در محیطی دور از آلودگی و استرس به سر برد در حالیکه در زندان همواره استرس است و آلودگی دود سیگار و انواع آلودگی های دیگر.
او می گوید: “کمیسیون پزشکی تشکیل داده اند و پرونده پزشکی همسرم و نظر پزشکان زندان را بررسی کرده اند اما ما اطلاعی از نتیجه این کمیسیون نداریم و به ما حرفی نمی زنند.”
وی در عین حال وضعیت روحی همسرش را خوب توصیف می کند: “سعی می کند روحیه اش را بالا نگهدارد؛ حتی به ما هم دلداری می دهد. ما هم سعی می کنیم تحمل کنیم. به خاطر همسرم و بچه ها؛سعی می کنیم روحیه بدهیم و امیدوارش کنیم. اما هم به او و هم به ما خیلی سخت می گذرد. من مسئولیت دو فرزند و مادر پیرم و مادر منصور را دارم اما تحمل می کنم. می گذرد.”
همسر آقای اسانلو می افزاید: “دو ماه ملاقات همسرم نرفته بودم چون ملاقات ها کابینی بود و او دوست ندارد ما به ملاقات کابینی برویم برای همین هر موقع ملاقات حضوری می دهند می رویم.”
پروانه اسانلو از پی گیری های خود و خانوده اش هم می گوید: “وقتی از زندان اوین قرار بود او را برای معاینه چشم و قلب بیاورند، به رجایی شهر منتقلش کردند. پی گیری کردیم گفتند چون حرف می زند طبق دستور شورای امنیت استان تهران و سازمان زندانها به زندان رجایی شهر منتقل شده است. اعتراض های ما و منصور به جایی نرسید و او همچنان در زندان رجایی شهر است. در تمام این مدت خیلی تلاش کردیم از نهادهای مختلف پی گیری کنیم اما هیچ جوابی نمی دهند. جوابشان سکوت مطلق است. هیچ نمی گویند. اخیرا هم شرایطش بدتر شده است. در زندان اوین حداقل می دانستیم که زندانیان سیاسی هم هستند و در کنار آنهاست.”
فاطمه گل گزی، مادر منصور اسانلو نیز می گوید: “نه جواب ما را می دهند و نه جواب اعتراض های پسرم را. منصور می گوید نباید اینگونه باشد؛ ما که کاری نکرده ایم جز کار صنفی و قانونی که بر اساس قانون اساسی بود و فقط دنبال حق و حقوق خودمان بودیم”.
مادر آقای اسانلو می افزاید: “نمی دانم اصلا مسئولان در جریان اخبار هستند و می دانند چه بر سر منصور آورده اند؟ لحظه به لحظه از سلامتی پسرم کم می شود و من به شدت نگران او هستم. او فقط دغدغه کشور و مردم را دارد و جای او زندان نیست.”
خانم گل گزی، سال گذشته هم در نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه نوشته بود “فرزند من منصور اسانلو جز دفاع از حق و حقیقت که در قوانین ما مکتوب است، گناه دیگری ندارد و جایش در زندان نیست”.
او خواهان آزادی بدون قید و شرط پسرش شده و پرسیده بود: “آیا با کسی که برای خدمت به مردم سال ها صادقانه در شرکت واحد انجام وظیفه نموده است باید اینگونه برخورد شود” ؟
آن نامه به گفته مادر آقای اسانلو، همچون سایر پی گیری های خانواده او بی پاسخ مانده است و هیچ جوابی به او نداده اند.
او از نهاد های بین المللی می خواهد که از افرادی چون منصور اسانلو دفاع کنند: “ما با خارج ارتباطی نداریم اما می دانیم که خیلی از منصور حمایت کردند و کمپین های اعتراضی گذاشتند اما متاسفانه نتیجه ای نداشته و هیچ توجهی به این اعتراضات بین المللی هم نمی شود.”
همسر آقای اسانلو نیز با بیان اینکه “خانواده ما به شدت تحت فشار است، نگران منصور هستیم و زندگی طبیعی ما به هم خورده است”، ابراز امیدواری می کند که حمایت های بین المللی نتیجه بخش باشد و زندانیانی چون آقای اسانلو به آغوش خانواده و جامعه بازگردند.
منصور اسانلو در سال 87 به خاطر فعالیتهای کارگری در ایران برنده جایزه اتحادیه سراسری کارگران هلند شد.
او در همین سال در نامه ای از زندان خواستار رسیدگی تشکل ها و سازمان های اجتماعی داخلی و خارجی به موارد نقض حقوق بشر در ایران شده و اعلام کرده بود که “زندانیان کاملا بی پناه و دست از دنیا جدا در زندان هستند. هر گونه رفتار قانونی و غیرقانونی از سوی مسئولین زندانی با قدرتی کاملا یک سویه نسبت به آنها اعمال می شود. یکی از مشکلات زندانیان بی توجهی مسئولین به نامه هایی است که آنها برای مراجع مختلف می نویسند”.