رد صلاحیت برای ایجاد تفرقه

نویسنده

‏‏ بهروز انصاری ‏

رد صلاحیت های گسترده نامزد های انتخاباتی مجلس هشتم شورای اسلامی، فضای سیاسی اجتماعی ایران را غبار آلود کرده است ‏بطوریکه اضطراب، یاس و سردر گمی به شکل فزاینده ای مشهود است. عباس حاتمی محقق، استاد دانشگاه و فعال سیاسی در ‏زمینه بررسی صلاحیت ها و تاثیرات آن بر اوضاع داخلی و خارجی کشور با روز گفتگویی انجام داده است که در زیر می آید:‏


‎ ‎این روزها با رد صلاحیت بیش از 3000 نفراز شهروندان مواجه شدهایم. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟‎ ‎‎ ‎‏ ‏

روشن است که این رفتار به چندین هدف صورت گرفته است. یکی از اهداف محافظه کاران ایجاد تفرقه در صفوف اصلاح طلبان ‏است. یک مقصود دیگرشان نیز هدر دادن وقت نخبگان است. بطوری که انرژی ها صرف رد صلاحیت ها شده واز سویی افکار ‏عمومی منحرف شود تا عقب ماند گیها، تورم، رشد قیمت ها، فرار مغزها و سرمایه ها و… در حاشیه و مستور بماند. نکته دیگر ‏اینکه عده ای نمی خواهند مقوله تکثر گرایی رشد یابد بلکه خواست شان این است که زمام امور در دست یک گروه خاص قرار داشته ‏باشد. و با در نظر گرفتن وضعیت ما در منطقه و جهان، این وضع به ضرر ما تمام خواهد شد.‏

‎ ‎اما بسیاری از مردم میگویند تائید شدن اصلاح طلبان با نشدن شان فرقی نمی کند. مگر با حضور در مجلس ششم چه ‏اتفاقی افتاد؟‎ ‎

یکی از اهداف محافظه کاران این بود که از نوسازی و بازسازی قوانین جلو گیری کنند و بعدا کاری از اصلاح طلبان ساخته نیست. ‏پروسه مجلس ششم هم یکی از آنهاست. در آن مجلس بسیاری از قوانین اصلاح شد اما به سد شورای نگهبان برخورد کرد.‏

این درست است که نواقصی در آن مجلس دیده می شد اما بسیار با شجاعت و جسور بود. درباره نا کا آمدی اش نیز باید به این ‏نکات اشاره کرد که بخشی از آن به خود آن مجلس باز می گردد. آنها الویت ها را به درستی سازماندهی نکردند و در بخش کارکرد ‏بر نهاد های اجتماعی هم ضعف های قابل تاملی داشتند. برخورد حاکمیت با آن مجلس نیز بخوبی روشن است. مثلا صدا و سیما به ‏مجلس ششم نگاه بد و خشنی داشت. بطور کل ابزارهای مهار مجلس ششم بسیار زیاد بود.‏

‎ ‎در اواخر عمر مجلس ششم 125 تن از نمایندگان استعفا دادند. از همان نمایندگان مستعفی در این دوره ثبت نام ‏کردهاند. فکر می کنید شرایط کار کردن فراهم شده است؟‎ ‎

اعتراض حق طبیعی هر شهر وندی است چه رسد به نمایندگان پارلمان. ماهیت مجلس در نظامهای دموکراتیک در بحث کردن است ‏و مجادله هایی که در جهت منافع ملی انجام شود، مثبت ارزیابی می شود. بنظر من مجلس ششم در این زمینه روند خوبی را دنبال ‏می کرد. در زمان تحصن هم راه دیگری باقی نمانده بود. در آن زمان هم بیش از 3000 نفر از شهر وندان به نا حق رد صلاحیت ‏شده بودند و این بهترین نوع اعتراض بود.‏

‎ ‎در طیف مقابل تان هم عده ای رد شده اند. آن را چطور ارزیابی می کنید؟‎ ‎

تعداد کمی از محافظه کاران رد شده اند که بعضی از آنها در مقابل دولت موضع گیری کرده بودندو بخش دیگرش هم می تواند ‏تاکتیک باشد تا بگویند در بررسی صلاحیت ها بصورت جناحی رفتار نشده است.‏

اما چنانچه کسی از طیف اصولگرا نیز رد شده باشد، باید از او هم دفاع کرد.‏

‎ ‎شما گفتید که هنوز امید هایی هست. به نظر شما شورای نگهبان می تواند رد شدگان را به عرصه برگرداند؟‎ ‎‎ ‎

فکر می کنم که شورای نگهبان بخشی از آنها را برگرداند، اما اگر این اتفاق بیفتد – بازهم – جالب نیست چرا که رد صلاحیت افراد ‏توسط دولت هزینه های زیادی بر دوش ملت و کشور گذاشته است.‏

‎ ‎این پروسه بر اوضاع داخلی چه تاثیری داشته است؟‎ ‎

طبیعی است که دغدغه رد صلاحیت از ماهها قبل نخبگان را به خود مشغول کرده است. آنها بجای اندیشیدن و برنامه ریزی برای ‏بهبود وضعیت بحرانی کشور، افزایش تولید و صادرات، جذب سرمایه و توسعه به تائید یا رد صلاحیت اندیشیده اند. و نتیجه اینکه ‏اقتصاد مان هر روز بیشتر از گذشته بر بیمار تر شده وبر فقر و بیکاری افزوده می شود.‏

‎ ‎و تاثیراتش بر روابط خارجی؟‎ ‎

طبیعتا این موضوع تبلیغات منفی گسترده ای را بر علیه ما به همراه خواهد دارد. در چالش ما با شورای امنیت تاثیرات زیانباری ‏گذاشته و فشار آنها را بر ما بیشتر خواهد کرد و از سوی دیگر بسیج همسایگان ما توسط آمریکائیها شدت بیشتری خواهد گرفت. ‏بنابراین از هر جهت که به موضوع نگاه شود، چهره تاریکی از ایران به دنیا ارایه خواهد شد.‏

‎ ‎از سالها قبل تلاش بر یکدستی حاکیمت بود و این اتفاق از مجلس هفتم و دولت نهم افتاد که همچنان ادامه دارد. چون ‏جناح حاکم معتقد است که ما می توانیم بدون حضور در قدرت کشور را اداره کنیم. درباره این طرز تفکر چه نظری دارید؟‎ ‎‎ ‎

این استراتژی کاملا شکست خورده است. در بحث مدیریت وجود تنوع و تکثر آرا کاملا بدیهی و مسلم است.در مدیریت اگر سیستم ‏یکدست باشد، فساد بوجود می آید چون هیچ رقابت و انتقادی در آن دیده نخواهد شد. نمونه های شکست خورده این تفکر را می توان ‏در کشور های بلوک شرق مشاهده کرد. در کشور ما هم که اخیرا این اتفاق افتاد، دیدیم که چه تبعات زیانباری به همراه داشته است. ‏افزایش قیمتها، فرار سرمایه ها و مغز ها، افزایش بیکاری و… به خوبی مشهود استدر حالیکه اینهمه ارز وارد کشور شده است. ‏وضعیت جامعه دانشگاهی، معلمان، کارگران و زنان هم نیاز به پرداختن نیست.‏

‎ ‎موضوعی که در جمع نخبگان مطرح و اشاعه می شود، تحریم انتخابات است. تحریم را چطور می بینید؟‎ ‎

مقبول ترین کار این است که اصلاح طلبان بر اکتساب صلاحیت کاندیداهای خود تلاش همه جانبه ای بکننداما چنانچه این امر محقق ‏نشد، تحریم رویکرد خوبی نیست زیرا تحریم در بحث جمهوریت وارد نیست و با اصول دموکراسی سازگاری ندارد.‏

‎ ‎ترکیب مجلس هشتم را با وضعیت موجود چگونه می بینید؟‏‎ ‎

اصولگرایان به احتساب سنتی و تکنوکرات اکثریت بسیار زیادی را تشکیل خواهند داد و اصلاح طلبان اقلیتی بسیار کوچک خواهند ‏داشت. در مجلس هشتم رقابت اصلی میان اصولگراها خواهد بود. چون اصولگرایان تکنوکرات تا حدودی به موازین حقوق بشر و ‏دموکراسی معتقدند اما طیف شان نه. بنا براین این دو گروه چالش های زیادی با هم خواهند داشت و نهایتا مشکلات کشور نه تنها ‏حل نخواهد شد بلکه بسیار زیاد تر خواهد شد.‏

‎ ‎اخیرا خبرهایی مبنی بر پیگیری قضیه رد صلاحیت ها و رایزنی هایی در این رابطه شنیده شده است. ارزیابی شما از ‏این رایزنی ها چیست؟‎ ‎

می گویند سیاستمدار واقعی کسی است که 20 سال آینده را بخوبی پیش بینی کند. متاسفانه بیشتر رد صلاحیت ها در دوره های این ‏آقایان اتفاق افتاد واز آنها واکنش مناسبی دیده نشد. در زمان تغییرقانون اساسی یا سایر موارد میشد، ساز و کار هایی برگزید که ‏امروز شاهد چنین وضعی نباشیم. ‏

‎ ‎و کلام پایانی؟‎ ‎

من بر این عقیده ام که اصلاح طلبان باید مجموعه ای رسمی تدارک ببینند. این مجموعه که حتما باید بدون انقطاع - در همه زمینه ‏ها - به فعالیتش ادامه دهد، باید توسط شورای رهبری اصلاح طلبان هدایت شود. این مجموعه میتواند به دستاوردهای خوبی دست ‏یابد و تاثیرات قابل تحسینی بر قشر های جامعه بگذارد. ‏