احمدی نژاد: “ اگر دشمنان بتوانند همه درها را به روی ملت ما ببندند آن روز، روز شادی است.“
چرا بسته شدن درها باعث شادی می شود؟
اول: اگر درها بسته باشند، می توانیم همه را مفصل کتک بزنیم، نه کسی می تواند فرار کند، نه کسی می تواند به داد کتک خورده ها برسد.
دوم: اگر درها باز باشد، عده ای می توانند بروند و ممکن است ببینند بیرون چه خبر است و این خطرناک است، و اگر درها باز باشد عده ای می توانند بیایند، و اگر کسانی بیایند ممکن است ببینند داخل چه خبر است و این هم خطرناک است، پس در هرحال بهتر است درها بسته باشد.
سوم: اگر درها را ببندند تازه می شویم مثل کره شمالی، هر کاری دل مان بخواهد می کنیم و مردم هم می توانند هر کاری ما دلمان خواست بکنند.
چهارم: درهای باز اصولا خطرناک است، چون مردم آن طرف را می بینند و فکر می کنند ممکن است آن طرف چیزی باشد، اما اگر درها بسته شود، مردم یواش یواش متوجه می شوند که همه دنیا همین است و طبعا همین که هست بهترین چیزی است که هست.
پنجم: در نیمه باز از همه چیز خطرناک تر است، چون مردم نمی دانند که می توانند بروند بیرون یا بیایند داخل، یا نمی توانند، به همین دلیل همه اش می خواهند بروند بیرون ببینند، و وقتی می روند بیرون بعد از مدتی فکر می کنند نکند آن تو خبری باشد، دوباره می آیند تو، همین باعث می شود که هی بروند و هی بیایند، بعد یواش یواش مجبور می شوند فکر کنند که چه چیزی بهتر است، طبعا همین که ملت فکر کنند چیزی ممکن است بهتر باشد، خطرناک است.
ششم: اگر آنها درها را ببندند، ملت از دولت سووال می کند “ آن بیرون چه خبر است؟” دولت هم اعلام می کند که همه جا جنگ است، تورم همه جا 60 درصد است، همه جا مردم گرسنه اند، همه دارند همدیگر را می خورند. ملت هم نفس راحتی می کشند و می گویند: آخیش! مردیم از خوشی توی همین جا. و اگر درها را ببندند، بیرونی ها از دولت می پرسند “ ان تو چه خبر است؟” دولت هم می گوید همه در صلح و صفا زندگی می کنند، تورم شده پنج درصد، گندم ها رسیدند به ابرها و ملت دارند همه شان همدیگر را ماچ می کنند، بیرونی ها هم از سر حسرت نفسی می کشند و می گویند: خوش به حال شان!
هفتم: اصولا هر جایی که درش بسته باشد، موجب شادی کسی است که درش را بسته اند و یا باعث شده است در را ببندند، مثل زندان که در آن خیلی شادی می کنیم.