شعار “مسئول آشپزخانه باید عوض شود” بر پلاکاردی در مانور اقتدار نیروی انتظامی که عصر سه شنبه برگزار می شد به وضوح قابل رویت بود . عکس های این مانور را خبرگزاری فارس بر روی سایت خبری خود گذاشت . در این عکس ها عده ای که حامل این پلا کارد و پلاکاردهایی دیگر از این دست بودند در حمایت عده ایی بی سیم به دست و عده ایی که لباس رسمی نیروی انتظامی پوشیده بودند، شال سبز انداخته و لباس سبز پوشیده اند و دست ها به نشانه پیروزی بالا گرفته اند تا پیام بفرستند که ما آماده کشتن و آزار کدام دسته از جامعه ایم. آن شعارها هم بود تا نشان دهد هدف دانشجویان و خوابگاه ها هستند.
این ها که در یک مانور انتظامی مردکی را بزک میکنند و کلاه گیس سرش می گذارند و بر لبان خود ماتیک می مالند و سرخاب و سفیداب می کنند و کارناوال راه می اندازند همان ها هستند که به خانه شهید باکری حمله می کنند. همان ها هستند که به خانه کروبی لشکر می کشند و همان ها که سالها پیش به نام اسلام و دین به خانه مرجع تقلید حضرت آیت الله منتظری قشون کشی کردند و به خانواده ایشان و مادر شهید رحم نکردند.
اینها نه دلسوزان دین که تنها اوباشانی هستند که به مصلحت روزگار برای باج خواهی ریشی بر صورت و چفیه ایی بر گردن دارند و از اسلام هم خرج میکنند تا دشمنان خود را به نام بی دینی به مسلخ برند .
امروز این اوباشان در خیابانها آزادند و آزادگانی چون احمد زید آبادی ، علی جمالی، محمد نوری زاد، نسرین ستوده و هنگامه شهیدی و عیسی سحرخیز و دهها اسیر دیگر در زندانها به سر می برند .
در چنین هنگامه ایی که دیگر حتی حریم خانواده ها ، حتی همان خانواده های سنتی ، همان خانه شهید محترم شمرده نمی شود مردانی که مدعی دفاع از خانواده های شهدا و مادران سنتی خود هستند کجایند ؟
همرزمان شهید باکری کجا هستند؟ مردانی که فریاد غیرت و ناموس شرف سر میدادند کجا هستند ؟ زمانی که زهرا بنی یعقوب دختر خانواده مذهبی و پاسدار حرمتش در زندانها لگد مال شد این مردان ارزشی و علما اسلام کجا بودند ؟
زمانی که رئیس جمهور اخلاق مدار در یک سمینار رسمی سخیف ترین کلمات را بر دهان جاری کرد آنها که سال هاست درس اخلاقشان گوش فلک را کر کرده است کجا بودند ؟
زمانی که در زندانهای “ام القرای اسلام” فرزندان این ملت در زیر شکنجه جان باختند کجا بودند؟
ایا می توان برای گذران دنیا نان در خون جوانان این مملکت زد و خورد و شب راحت خوابید.
با شما هستم
با شمایی که هر سال برای امام حسین عزاداری بر پا می کنید . مدام برای سیاحت با بیت المال به زیارت ها می روید. با همه شما که نام حاجی و کربلایی را یدک می کشید . زنهایتان در طول سال دهها سفره و “ابوالفضل پارتی” برپا می کنند . آیا می شود به نام اسلام در دانشگاه های شما از دخترانتان سو استفاده کنند و به اصطلاح خودتان به ناموستان نظر داشته باشند و سکوت کنید ؟
می شود فرمانده نیروی انتظامی سوپر اسلامی، عموزادگان را به اتهام ارتباط غیرشرعی دستگیر کنند و روحانی را با زن شوهر دار ببینند سکوت کنند؟
این چه باور به آخرتی است که مسوولیت در آن مرده است ؟
این چه باور به آخرتی است که آبرو و مال و جان انسانها در آن حراج می شود؟
این چه باور به اسلامی است که به نام اسلام هر جنایتی می شود و دین داران به دفاع از اسلام بر نمی خیزند ؟
مگر نه انکه حسین شما در مقابل حاکمی که ادعای امیرالمومنی می کرد بر پا خواست .پس شما چرا به به پا نمی خیزید ؟
با شما هستم مومنینی که دنیا شما را زمینگیر کرده است، شما در کدام جبهه هستید؟ جبهه ایی که شعار اسلام می دهد و دین را نا بود کرده یا جبهه ایی که آزادی برای همه را اعم از مسلمان و غیر مسلمان می خواهد .