سرداران و سردمداران

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

این سرداران و سردمداران فقط یک فرق دارند، سردمداران یک “دم” اضافی دارند که احتمالا همان زمانی که داشتند کودتا می کردند، آن را درآوردند. تا اینجای کار در دو هفته گذشته چهار سردار از انتقاد کردن از رهبر دفاع کردند. سردار علائی که روز 19 دی از آقای خامنه ای بدون بردن اسم انتقاد کرد. بعدا که او را خائن و مفسد و فتنه گر و منحرف و دیکته نویس و هزار تا چیز دیگر خواندند، دوباره حرف هایش را تکرار کرد. هفته بعدش عماد افروغ در تلویزیون سبیل آقا را دود داد. بعد هم که فرماندهان لشگر عاشورا از سردار علائی حمایت کردند. سردار صنیع خانی هم الحمدالله والمنه در همین دو روز گذشته گفت: “سردمداران به پرسش های علائی پاسخ دهند.” و یک روز بعد غلامعلی رجایی چهارمین فرمانده سپاه در مورد رهبری گفت: “ جامعه انتقادهایی به رهبری دارد که باید مطرح شود” بالاخره طرف سردار سپاه است، عمری مدعی بوده که برای دفاع از مردم زندگی اش را فدا کرده، نمی شود که در روز بدبختی ملت را تنها بگذارد. ظاهرا این حرف هایی که سرداران زدند، تاثیر فراوانی بر جامعه داشته، چون وزیر خارجه قبل از این که مثل آن یکی قبلی سنگالیزه بشود، به تلویزیون ترکیه گفت “ در جمهوری اسلامی فرماندهان آزادند نظراتشان را بگویند.” وی برای نشان دادن صحت حرفش به تصویری از عمه خود که بالای سرش بود اشاره کرد و گفت: “ آره، جون ایشون” از طرف دیگر امام مجنون، علم الهدی، یکی از کمدین های ماهر استان خراسان گفت: “چون جمهوری اسلامی به دستور امام دوازدهم تشکیل شده است، نقد کردن جمهوری اسلامی کار درستی نیست” در همین راستا برادر علم الهدی مدارک زیر را که نشان می داد حکومت جمهوری اسلامی توسط امام دوازدهم (امام زمان) تاسیس شده است، در اختیار خبرگزاری ها گذاشت:

1) لیست حضور و غیاب ائمه، 1000 سال- ورق

2) چاه، یک حلقه

3) تاق نصرت، دو میلیون کیلو.

4) عین و جیم، ده میلیون حرف

5) بیابان خالی که نشان می داد یک نفر در آن نیست( سه عدد)

 

بهمن ماه خون است، دیریم دیم دیم دیریم دیم

به نظرم در بهمن باید مجسمه “خودروفسکی” کارگردان شیلیایی و “ آلخاندرو گونزالس ایناریو” کارگردان مکزیکی را درست کنیم و به گردن آنها گل آویزان کنیم، چون خودروفسکی فیلم خون مقدس را ساخته و این فیلم بیشتر از همه به ماه بهمن نزدیک است. اولا چون فیلم است و ماه بهمن ماه جشنواره فیلم فجر است، دوما چون بهمن ماه خون است و بقول رسانه های حامی احمدی نژاد “ بهمن ماه تکلیف همه چیز روشن می شود.” و احتمالا خین و خین ریزی در این ماه خواهد شد و این دو کارگردان هرگز در فیلمهای شان از خین و خین ریزی دریغ نکرده اند و دلیل سومی هم وجود ندارد. حالا اینکه چرا در بهمن تکلیف همه چیز روشن می شود، احتمالا بخاطر این است که با همین وضعی که روزی دو فرمانده سپاه دارند رهبری را می نشانند سر تشت و می شورند، تا آخر بهمن رهبری کاملا تمیز شده و آماده ارسال به بایگانی راکد است. و با همین وضع که دوستان رهبری دارند احمدی نژاد را هل می دهند به طرف نابودی، به نظرم آخر ماه نه از تاک نشان می ماند و نه از تاکنشان و نه از گوجه فرنگی. تازه امروز اول ماه است، چشمها را گشاد کنیم، همه جا را نگاه کنیم. شهر شلوغ است. راستی 25 بهمن قرارشد ملت بروند خیابان تا 12 اسفند؟ یا قرار شد بروند گل بچینند؟

 

دوم دوم دام دام، دوم دوم دام دام

مثل اینکه مرحله قبل از حمله، مرحله تحریم نفت است. خدا لعنت شان نکند که چنین بساطی برای مردم درست کردند، الهی داغ شان به دلم بیاید. این چه کاری بود. هی گفتیم دیپلماسی، گفتید دیپلماسی عمومی راه می اندازیم و گفتید قطعنامه سازمان ملل ورق پاره است، حالا هی ته سطل زباله تاریخ را باید بگردید ورق پاره ها را در بیاورید ببینید چطوری آنها را به هم بچسبانید، هی گفتیم این علی لاریجانی را بگذارید شامش را با سولانا تمام کند، گفتید نخیر لازم نکرده، حسود خان چشمش داشت می ترکید که چرا علی لاریجانی رفته اروپا دارد با سولانای ریشوی بی ریخت شام می خورد، انگار با اسکارلت جوهانسون داشت تانگو می رقصید. هی اروپایی ها گفتند “ دیپلماسی” جمهوری اسلامی گفت “ دیپلماسی را در خیابانهای پاریس و لندن تعیین می کنیم” حالا که نصف چوب رفته داخل و نصفش مانده دم در بیت، هی مراسم تنکز گیوینگ راه بیاندازید. به نوشته تابناک “ شاهزاده سعودی ایران را تهدید کرد.” شریک اول و آخر ایران یعنی چین هم گفت “ واردات نفت ایران را نصف می کنیم.” ترکیه هم که عزیز دل احمدی نژاد بود گفت: “ از ایران شکایت می کنیم.” سارکوزی هم که تنها در باز اروپایی بود گفت: “دیپلماسی برای ایران پایان یافته است.” شاه سعودی هم زد به سیم آخر و تا دسته اظهار داشت: “باید با همه توان و امکانات با ایران مقابله شود.” حالا بفرما، ما که مخالف جنگیم، اصغرمان هم که رفت پیش آبجی مدونا، اول از همه طرفداری از صلح کرد. ولی مگر شما می گذارید آدم مثل آدم کارش را بکند. شش ماه ساکت بنشینید، دست به معامله بزرگ نزنید، راه دوری نروید، نپرید توی تنگه هرمز غرق می شوید، با صدای بلند حرف نزنید، نقدی و جنتی را بگذارید توی قفس و نگذارید زیاد صدا بدهند.

 

جدائی فرج الله از عزت الله

خدا را شکر می گذاریم، پنجاه هزار تومان هم نذر می کنیم که مسوولان سینمایی کشور و فرج سلحشور همچنان گشاده باقی بماند و هر روز یک بار علیه “جدایی نادر از سیمین حرف بزند.” البته به نظر من فرج سلحشور حرف تخصصی خودش را زده. این فرج که در اثر کثرت استعمال قابلیت و کارآیی خود را از دست داده، و به دلیل سرقت فیلمنامه توسط مقامات کشور به عنوان سارق ادبی شناخته شده، گفته بود “مثال جدایی نادر از سیمین مثل جایزه به بهترین دزد است.” به نظر من اگر سلحشور نتواند تشخیص بدهد که بهترین فیلم کدام است، می تواند تشخیص بدهد بهترین دزد کدام است. رجانیوز هم در یک نوشته بسیار جذاب و خواندنی سووال کرد “ آیا گلدن گلوب می تواند معیاری برای شایستگی جدائی نادر از سیمین باشد؟” پاسخ این است “ نه، ولش کنید، اصلا تا زمان اسکار در این مورد حرف نزنید.” رها پرس هم که یک پایگاه اینترنتی حامی احمدی نژاد است نوشت که فیلم “ جدائی….” بیش از آنکه نماینده جمهوری اسلامی باشد، نماینده جنبش سبز و نماینده مردم مخالف کشور است. با این مخالفت هایی که همه با حکومت ایران می کنند، هر چه بیشتر گفته شود فیلم “ جدائی…” نماینده حکومت ایران نیست، احتمال دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی توسط فرهادی بیشتر می شود.” پس تو رو خدا بیشتر حرف بزنید. همه با هم بگوئید این فیلم ضد انقلابی و مخالف ارکان نظام است، بگذارید جایزه اش را بگیرد.

 

فارس کوتوله روان پریش عقده ای

من که نگفتم اینجوری به من نگاه می کنید، من فقط نظر رهاپرس را درباره خبرگزاری فارس گفتم. خبرگزاری رهاپرس که توسط طرفداران احمدی نژاد اداره می شود در یک پاتک به فارس گفت: “مدیران خبرگزاری فارس عقده ای، کوتوله رسانه ای و افراد روان پریش هستند.” پزشکان بدون مرز پیشنهاد کردند که خبرگزاری مذکور زودتر خودش را به روانکاو معرفی کند. تیتر اول دیروز خبرگزاری روانفارس چنین بود “ قدیری ابیانه: احتمال ترور اوباما با توجه به نفوذ به صهیونیست ها به کاخ سفید جدی است.” این آقای قدیری ابیانه سابقه فعالیت در وزارت خارجه دارد و با مسائلی مثل ترور آشنایی نزدیک دارد. البته من نمی دانم منظورش از این حرف این است که بالاخره اوباما باید ترور شود یا نباید ترور شود. خبر دیگر خبرگزاری فارس هم این بود که به گفته احمد خاتمی “حماسه 9 دی 88 در انتخابات مجلس تکرار می شود.” یعنی اتفاقات زیر خواهد افتاد:

اول: در جریان برگزاری انتخابات در مقابل هر رای دو عدد کیک و ساندیس داده می شود.

دوم: رای دهندگان می توانند برای رفتن به حوزه رای گیری از اتوبوس استفاده کنند.

سوم: رای دهندگان موقع رای دادن روی سروکله هم می پرند.

چهارم: رای دهندگان به جای اینکه نوک انگشت شان را مهر بزنند، سرباتوم شان یا سر مشائی شان را مهر می زنند.

پنجم: رای دهندگان در تهران حدود پنجاه هزار نفر خواهند بود که دو میلیون نفر شمارش خواهند شد.

ششم: هر کسی به رهبر رای ندهد در روز انتخابات دستگیر می شود.

 

امام یا رهبر یا خرما؟

آدم که نمی تواند هم رهبر را داشته باشد، هم خرما بخورد. بالاخره اگر خرما زیاد بخورد همه جای او جوش می زند و اگر رهبر زیاد داشته باشد، ممکن است دائما جوش بیاورد. ده پانزده سال قبل زمان خاتمی، سعودی ها گذاشتند رییس دولت شیعی ایران برای زیارت به قبرستان بقیع برود و درها را باز کردند. امسال که دولت ایران خودش برای خامنه ای بیشتر از همه ائمه اهمیت قائل است، به قبرستان بقیع گفته می شود بی احترامی کردند. بالاخره متولی باید احترام مسجد را نگهدارد. وقتی وسط نماز صدا می دهی، طرف هم موقع وضو گرفتن هل ات می دهد توی حوض. از این گذشته براساس نوشته خبرگزاری های حکومتی ایران، در عراق، کم شورترین عزاداری های اربعین به دسته ایرانی ها تعلق داشت.

 

احمدی نژاد رهبر فتنه 88 بود

کم کم دارد یادشان می رود که اصولا اعتراضات انتخاباتی سال 88 بخاطر انتخاب احمدی نژاد اتفاق افتاد. انگار در خرداد 88 انتخابات بین خامنه ای و احمدی نژاد بود و خامنه ای 24 میلیون رای آورد و احمدی نژاد با شال سبز به خیابان آمد و شلوغ کرد. و کروبی و موسوی هم اسم مستعار احمدی نژاد و مشائی است. البته معمولا ما شاهد بودیم که بعد از سی سال تاریخ را عوض می کنند، ولی تقلب تاریخی بعد از دو سال را ندیده بودیم. که داریم می بینیم. یکی از رسانه های اصولگرا از قول یکی از حامیان خامنه ای نوشت “ احمدی نژاد از ساکتین فتنه 88 بود.” سایت باند احمدی نژاد هم نوشت: “ احتمال حذف فیزیکی رئیس دولت نهم.” بقول اصحاب اینترنت هاهاهاهاهاهاها لول

 

فلاکت موجود و رجانیوز

رجانیوز نوشت که “ فلاکت امروز ایران حاصل دوران هاشمی و خاتمی است.” ما که حرفی نمی توانیم بزنیم و نمی زنیم، ولی حداقل دو نتیجه می شود گرفت: دولت منتخب رهبر در عرض هفت سال نتوانست کشور را که قرار بود دوساله گلستان شود، درست کند و دومین نتیجه اینکه وضع فعلی کشور فلاکت بار است. در همین راستا قیمت دلار 1900 تومان و سکه یک میلیون تومان شد. قوه قضائیه برای کاهش قیمت ها و تورم متجاوزان پاکدشت را به 13 بار اعدام محکوم کرد و اعلام شد که اهالی استان کهکیلویه و بویر احمد با 43 درصد افزایش درآمد بیشترین افزایش درآمد را داشتند. آیت الله هاشمی در مورد اصلاح وضعیت کشور گفت “ در این وضعیت آقای خامنه ای به حرف هیچکس گوش نمی کند.” قرار است برای کامل شدن ویرانی کشور هاشمی از مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار گذاشته شود که دیگر هیچ نگرانی وجود نداشته باشد.