دانشجویان نمی گذارند خواب افراطیون تعبیر شود

نویسنده

kashefi.jpg

ابراهیم کاشفی

با علی وفقی، دانشجوی دانشکده ی صنعتی شریف و از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در مورد ‏روز دانشجو گفت و گو کرده ایم. او که مدتی قبل به دلیل فعالیت های دانشجویی با تعدادی دیگر از دانشجویان ‏روزهایی را در بند امنیتی 209 زندان اوین سپری کرده، در این مصاحبه به بررسی فضای حاکم بر جنبش ‏دانشجویی پرداخته است.‏

‎ ‎به نظر شما وضعیت فعلی حاکم بر دانشگاهها، از جهت دیدگاهی که دانشجویان نسبت به مسائل دارند ‏چگونه است؟‎ ‎

ذهن دانشجو‎ ‎منتقد است؛از این جهت در مورد مسائل پیرامون خود دقت دارد. به عبارت دیگر از آنجا که فکر ‏دانشجو در فضای استدلالی دانشگاه رشد کرده، منطقی و چون و چرایی است. وضعیت فعلی از لحاظ رفتار های ‏غیر منطقی مسئولان، بی نظیر است. این چنین بی منطقی که با بی صداقتی و فریب نیز همراه می شود، ‏دانشجویان را دچار تناقضات ذهنی و از منتقد به معترض تبدیل می کند .از طرف دیگر دانشجو، آزادیخواه است ‏هم از لحاظ سنی و هم از لحاظ علومی که تحصیل کرده، علومی که تجربی بوده و بر پایه آزادی فکر و عمل بنا ‏شده اند. این آزادی خواهی وقتی با برخورد سنگین و ناجوانمردانه و غیر منصفانه رو به رو می شود، از ‏اعتراضی عادی به اعتراضی جدی تبدیل می شود . اکنون دانشجویان به صورت جدی معترض وضع موجود خود ‏و جامعه، که آنها را جدا از هم نمی دانند، هستند.‏

شما چه ایستادگی و درایتی در میان دانشجویان می بینید که قبلا دیده نمی شد؟‎ ‎اساسا سئوال این است که ‏تفاوت عمده ی اعتراضات دانشجویی در زمان دولت خاتمی با دولت احمدی نژاد چیست؟

دانشجویان از تجربه دوران پیشین آموخته اند که از تکیه بر قدرت و اشخاص بپرهیزند و نیز اعتراضات خود را ‏بصورت مدنی و به دور از کمترین خشونتی پیگیری کنند. در واقع اعتراضات دانشجویی در دوران فعلی غالبا ‏حالت جنبشی گرفته است در حالیکه قبلا این شکل فعالیت بسیار ضعیف بود .دانشجویان در وضعیت فعلی بدون ‏تکیه و وابستگی به حمایت هیچ کس، بطور جدی از خود ایستادگی نشان می دهند.‏

زمانی دفتر تحکیم، برنامه ی همراهی با دولت خاتمی را مدنظر داشت و سپس به دور تحریم انتخابات ‏رسید. پس از آن در انتخابات آذر ماه گذشته دوباره به انتخابات بازگشت و…تمام این تحرکات، حکایت از یک مدل ‏سیاسی دارد.اما شما چه؟ شماجنبش دانشجویی و به ویژه دفتر تحکیم وحدت را بر خط سیر سیاسی می بینید و یا ‏صرفا صنفی؟

ابتدا اجازه بدهید حرف شما را تصحیح کنم. تحکیم در انتخابات آذر ماه سال گذشته موضع تحریم نداشت؛ هر ‏چنداین به معنای بازگشت به انتخابات نیز نبود.تحکیم در قبال انتخابات آذر ماه سال گذشته سکوت اختیار کرد که ‏این از درک واقعیت مهمی در فضای سیاسی-اجتماعی حاکم بر ایران نشات می گرفت. این واقعیت که انتخابات بر ‏خلاف ظاهر، وزن زیادی در فضای سیاسی کشور ندارد و اصلاح انتخابات، محور راهگشای مشکلات کشور ‏نیست. تحکیم با این دید تحول خواه به جامعه بازگشت و از شخص محوری و گروه محوری فارغ شد. در واقع ‏تحکیم با ناکارآمد دانستن اصلاحات انتخابات محور، به تحول جامعه محور روی آورد و اکنون با پختگی بیشتری ‏این دید را پی می گیرد.در این دید می توان در انتخابات شرکت کرد یا سکوت اختیارکرد یا تحریم کرد.تمام این ‏گزینه ها میتواند بنا به شرایط اتفاق بیافتد؛ بستگی بدان دارد کدامیک و به چه میزان در راستای تحول و اصلاح ‏جدی جامعه باشد.اما در مورد قسمت دوم سوال؛ جنبش دانشجویی و دفتر تحکیم وحدت قطعا نمی تواند صرفا ‏صنفی باشد و مسائل سیاسی- اجتماعی جامعه همواره مورد توجه جدی جنبش دانشجویی بوده؛ چرا که دانشجو ‏فرزند ملت است که بنا به آگاهی و آرمانی که دارد نمی تواند نسبت به مسائل و مشکلات جامعه بی تفاوت باشد. ‏

شاید بخواهیم برنامه ی تحکیم را نوعی هماهنگی و آمیختگی خواسته های سیاسی و صنفی بدانیم.از این ‏زاویه شعارهای سیاسی طبیعتا با برنامه احزاب رفورم طلب دیگر مشترک خواهد بود. که بر آن ایرادی هم ‏نیست.اما شما برنامه و شعارهای صنفی جنبش دانشجویی را به جز اعتراض به وضعیت سلف سرویس و ‏اعتراضاتی از این دست چه چیز دیگری می دانید؟

ابتدا باید این نکته را مدنظر داشت که احزابی که خود را اصلاح طلب می نامند باید بطور جدی نسبت خود را با ‏وضع فعلی مشخص کنند. گرچه رفورمیست بودن به معنای واقعی کلمه در مورد احزاب موسوم به اصلاح طلب ‏مورد اشکال جدی است. اصلاحات باید جنبه های فرهنگی- اجتماعی هم داشته باشد . اما اصلاحات انتخابات ‏محور این احزاب حتی جنبه سیاسی را پوششی ناقص می دهد؛ از این جهت شعارهای جنبش دانشجویی، اگر ‏اشتراکی نیز با شعار های این احزاب داشته باشد ولی در هدف و محتوا تفاوت جدی دارد. شعار آزادیخواهی ‏جنبش دانشجویی در راستای کسب قدرت نیست بلکه از اعتقاد جدی به حقوق بشر و تعالی انسان سرچشمه می ‏گیرد. یک مثال شاید بهتر موضوع را مشخص کند؛ آقای خاتمی زمانی که پا به عرصه انتخابات گذاشتند شعار ‏جامعه مدنی سر دادند که خواست جامعه دانشگاهی نیز بود اما زمانی که بر مسند قدرت نشستند مشخص شد تلقی ‏ایشان از جامعه مدنی با تلقی دانشجویان و آنچه بنام جامعه مدنی در دنیا مطرح است تفاوت دارد . لااقل در عمل ‏اینگونه بنظر می رسید.اما برنامه و شعارهای صنفی دانشجویان نیز در وضعیت فعلی ارتباطی تنگاتنگ با مسائل ‏سیاسی و فعالیت هایشان دارد. مهمترین شعار صنفی جنبش دانشجویی در حال حاضر، دفاع از حق تحصیل است. ‏حقی که در اثر فعالیت ها یا افکار و عقاید دانشجویان از ایشان سلب میشود.‏

آیا می توان به زبانی دیگر جنبش دانشجویی را جنبش اعتراض نامید و از این جنبه به تحلیل هویت آن ‏پرداخت؟

جنبش دانشجویی، وجدان بیدار جامعه است. دانشجو همواره در راستای بهبود امور، منتقد است و شرایط است که ‏این انتقاد را به اعتراض می کشاند. از سویی دیگر اعتراض می تواند آگاهانه یا کور باشد. اعتراض فعلی ‏دانشجویان یک ایستادگی آگاهانه و متکی بر تجربه و پختگی است.‏

شما دستاوردجنبش دانشجویی راپس از دو سال اعتراض به سیاستهای دولت نهم،چه می ‏دانید؟

این اعتراض در واقع یک ایستادگی آگاهانه و شجاعانه و در نوع خود موفق بوده است. دانشجویان در این دو سال ‏اجازه نداده اند خواب افراطیون نومحافظه کار ایرانی تعبیر شود و میدان را برای تاخت و تاز اقتدارگرایان در ‏دانشگاه تنگ کرده و بازی هایشان را بر هم زده اند. اما دفتر تحکیم وحدت غیر مستقیم به یک دستاورد درونی ‏ارزشمند نیز دست یافته و آن دوری کامل از وابستگی به قدرت و تثبیت فعالیت جنبشی مجموعه بوده است. اکنون ‏دانشجویان تحکیمی آموخته اند که چگونه بدون اتکا به دفتر و امکانات و بودجه و حتی مجوز و حتی در فضایی ‏امنیتی، به فعالیت بپردازند و در عین حال با عقلانیت از خشونت نیز پرهیز کنند.‏

زمانی نه چندان دور دانشجویان بر سر دوراهی سر نوشت سازی قرار گرفتند.آنان پس از فشارهای ‏زیاد که در زمان دولت تحول خواه خاتمی دیدند به جای اعتراض سیاسی، به مسائل صنفی و زیست روزمره ‏روی آوردند.این نوعی خداحافظی با دیدگاهی بود که به معنای متداول کلمه”تفریح” را تقبیح می کرد.اما اکنون چند ‏سال پس از آن به نظر می رسد نه تنها اصل زیست روز مره از محوریت اصلی افتاد بلکه برنامه های سیاسی ‏دوباره در اختلاطی با خواسته های مدرن هدف اصلی شد.شما گمان نمی کنید این مساله در دو سال گذشته به ‏وضوح دیده شده باشد؟

ابتدا متذکر شوم که دولت خاتمی را به هیچ وجه نمی توان تحول خواه نامید. حتی دولت خاتمی را مگر در دو سال ‏اول، اصلاح طلب نیز نمی توان نام نهاد. اما اشاره خوبی کردید. یکی دیگر از دستاوردهای مهم و ارزشمند این ‏دو سال طاقت فرسای اخیر، درک اهمیت حقوق بشر و تاکید روی آن بود. اکنون دانشجویان نه تنها آرمان های ‏خود را پی می گیرند بلکه در قبال هرگونه نقض حقوق بشر دغدغه جدی دارند و فراتر از مسائل ایدئولوژیک به ‏حقوق بشر می نگرند.‏

چرا در تمام برنامه های اعتراضی کوچک و بزرگ این سال ها پی رنگی از خواستها برای تغییر ‏ساختار های قدرت همراه با سرود و دست در دست هم دادن های نمادین دیده می شود.این مساله حکایت از چه ‏چیزی دارد؟

تثبیت تحول خواهی و اصلاح طلبی واقعی و جدی و نیز فعالیت جنبشی همراه با احساس مسئولیت در قبال آگاهی ‏بخشی به جامعه باعث ظهور و بروز اینگونه رفتارها و حرکت های نمادین است.‏

16 اذر روز دانشجو است.روزی که بیش از نیم قرن در ایران سابقه دارد.سوال من این است چرا ‏اغلب اعضای جنبش دانشجویی پس از فراغت از تحصیل وقتی در زندگی شخصی خود قرار می گیرند این شعار ‏های آوانگارد و آتشین را از یاد می برند؟

وجوه غالب تاثیرگذار در فعالیت های سیاسی- اجتماعی دانشجویان جوان بودن و آرمانگرایی، مسئولیت عام و ‏تامین هزینه از طرف خانواده و نیز حضور در دانشگاه و ارتباط با حوزه های معرفتی است. ارتباط با حوزه های ‏معرفتی نیز باعث ایجاد و تشدید دغدغه می شود. به همین دلایل جنبش دانشجویی در جامعه ما از جوش و خروش ‏باز نمی ایستد و به عنوان نبض حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه همواره در حال تپیدن است. با فراغت از تحصیل ‏هر سه وجه غالب تاثیرگذار بر فعالیت دانشجویان بسیار تضعیف می شود. از اینها مهمتر ارتباطی است که ‏دانشجویان در محیط دانشگاه با هم دارند. در فقدان نهادهای مدنی قوی و فراگیر و وجود ساختار مدنی نحیف در ‏جامعه ایران، در صورت وجود دغدغه نیز امکان فعالیت جدی و گسترده برای دانشجویان فارغ التحصیل شده ‏فراهم نیست.‏

این مساله ی فراموشی و فاصله گرفتن از آن، تداوم نگاه جنبشی و خواسته های آن برای تغییر جامعه ‏را مسدود خواهد ساخت.از این رو گمان نمی کنید خواسته های جنبش همچنان همان است که از ابتدا بود؟چون ‏کسی تغییر نکرد جنبش هم تغییر نکرد؟

همین امر اهمیت وجود نهادهای مدنی قوی و فراگیر را نشان می دهد. از همین رو جنبش دانشجویی نگاهش را به ‏جامعه بازگردانده است و در جهت آگاهی و برپایی جامعه مدنی تلاش می کند. این مساله صرفا یک دیدگاه نیست ‏بلکه دانشجویان به صورت عملی نیز حضور یا همکاری جدی با اندک نهادهای مدنی دارند. این موضوع و تلاش ‏جدی در راستای حقوق بشر همان تغییر ارزشمندی است که در جنبش دانشجویی ایران اتفاق افتاده است.‏

شما امروز با توجه به فضای حاکم بر جنبش دانشجویی، بزرگترین آفتی که می تواند این بخش از ‏بازوی فعال تحول خواهی در ایران را دچار بحران و لغزش کند چه می دانید؟

حاکمیت با پیش گرفتن سیاست نصر بالرعب به انحای مختلف سعی کرده فضا را به طور کامل ببندد، اما آگاهی و ‏هوشیاری دانشجویان موجب گرفتار نشدن در این دام بوده و جنبش دانشجویی با جدیت بیشتری فعالیت هایش را پی ‏گرفته است. در عین حال برخوردهای متعدد با دانشجویان باعث خروج ایشان از دایره اعتراضات مدنی نشده و ‏همچنان با عقلانیت به فعالیت های خود ادامه می دهند.آفتی که می تواند گریبانگیر جنبش دانشجویی، بخصوص ‏دفتر تحکیم وحدت، شود انتظار ساکت برای بهبود اوضاع است. دفتر تحکیم وحدت برخلاف سایر گروه های ‏سیاسی در صورت انتظار ساکت به شدت نحیف و ضعیف خواهد شد و به لحاظ فعالیت جنبشی و سیال بودن ‏اعضا، نخواهد توانست در بازتولید نیروهایش موفق باشد. این امر همان دام پهن شده امنیتی برای دفتر تحکیم است ‏که با ضعیف شدنش زمینه مناسبی برای برخورد با آن فراهم خواهد شد.‏

دانشجویان چه برنامه هایی برای سپری کردن بحرانهای امروز دارند؟

ایستادگی جدی و آگاهانه.‏