تمام دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی ایران از نیروهای پلیس گرفته تا واحد ویژه سپاه پاسداران انقلاب و آدمکشان مسلح وابسته به شبه نظامیان بسیجی که انجام وظایف پست را برعهده دارند بسیج شده بود. امّا فایده نداشت
مردم ایران در روز شنبه، از هر سن و سالی و در هر موقعیتی، به خیابان آمدند و تعدادی از آن ها بهای این کار را با جانشان پرداختند. فقط در پایتخت دست کم ده نفر کشته شدند. این کار نافرمانی از خواست” رهبر”، آیت الله علی خامنه ای که عالی ترین مقام نظام محسوب می شود بود که برپائی هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرده بود.
تظاهر کنندگان یک هفته بود که خواستار بازشماری یا تجدید انتخابات ریاست جمهوری روز جمعه 12 ژوئن بودند. امّا در روز شنبه تنها خواسته آنان این نبود بلکه به دزدیده شدن آرای خود که بر اساس ظواهر توسط رئیس جمهور اصولگرای پیشین، احمدی نژاد و با موافقت و حمایت آیت الله خامنه ای صورت گرفته بود معترض بودند. این تظاهر کنندگان شجاع با آمدن به خیابان از یکی از خطوط قرمز نظام گذشتند و به مخالفت با کسی که در سلسله مراتب نامتجانس نهادهای ایران تجسم انقلاب اسلامی تلقی می شود پرداختند.
از آنطرف آقای خامنه ای هم به نقش خود در مقام داور و حکم میان جناح های مختلف تشکیل دهنده حاکمیت ایران پشت کرد و با حمایت از یکی از طرف های حاضر “ جناح خود را مشخص کرد”. وی تمام مشروعیت خود و اعتبار نهادی را که شخص وی معرف آنست در خدمت نهضتی گذاشت که آقای احمدی نژاد در فردای انتخابش به مقام ریاست جمهوری در سال 2005، منادی آن شد یعنی نهضت نظامی کردن حاکمیت با اتکا روزافزون آن به گروه کوچکی از سپاه پاسداران انقلاب که دومین ارتش ملی کشور به شمار می رود و خویشتن را بازوی مسلح جمهوری اسلامی می خواند.
فردریک تلیه، کارشناس فرانسوی مسائل سیاسی
ملغمه ایدئولوژیکی که گروه فوق الذکر را هدایت می کند به این شرح تشریح می کند: رمانتیسم و شور مراد و مریدی انقلابی، بهینه سازی دانش فنی( وسواس انرژی هسته ای) تحجر و خشک اندیشی و ایثار بدون قید و شرط. نام این ملغمه متشکل از ملّی گرائی افراطی و عوام گرائی، جستجوی” خلوص انقلابی” و گرایش ضد روشنفکری، تحقیر دموکراسی و رد مصالحه را چه می توان گذاشت؟ فاشیسم اسلامی؟ باید اذعان کرد که شباهت های این جنبش با احزاب فاشیست اروپائی دهه 30 نگران کننده است.
امّا جناح مقابل یعنی مخالفان این حرکت با قاطعیت راه قانون گرائی و توسل به نهادهای قانونی جمهوری اسلامی را انتخاب کرده است. این جناح چه می خواهد؟ بنا به گفته یک ایرانی دولتی که کمی حق و حقوق مردم را رعایت کند:” کمی قانون، زندگی عادی، امنیت در خیابان و ابتدائی ترین حقوق”. به طور خلاصه یعنی طرد حاکمیت استبداد.
منبع: لوموند 22 ژوئن
http://www.lemonde.fr/opinions/article/2009/06/22/iran-le-defi_1209788_3232.html